ترکیه از خاک سوریه و بخش های ادلب به عنوان پادگان نیروهای عملیاتی- شبه نظامی برای عملیات خارجی خود و در حقیقت از خاک سوریه برای هدایت عناصری استفاده می کند که انتقال آن ها به داخل خاکش می تواند تاثیرات امنیتی بر نظم عمومی ترکیه بگذارد.
معادلات در ادلب با کشته شدن 33 سرباز متجاوز ترکیه ای توسط ارتش سوریه به شدت پیچیده شده است .
روسیه اعلام کرده است این حمله به نیروهای تروریستی بوده و ترکیه هیچ اطلاعی درباره حضور نیروهای خود در میان تروریست ها نداده بود.
حمله در خارج از مراکز مشخص شده دیده بانی ارتش ترکیه صورت گرفته و در حقیقت ترکیه در یک اقدام خلاف پروتکل های رسمی نیروهایش را جابه جا کرده بود.
این حادثه با واکنش تند اردوغان مواجه شد. از آن جا که ناتو و دولت های اروپایی به این موضوع واکنشی نشان ندادند و صرفا درچند بیانیه رفع تکلیف کردند، ترکیه مجبور شد مرزهای خود با اروپا را به روی پناهندگان به مدت ۷۲ ساعت باز کند تا همراهی بروکسل را با خود داشته باشد.
این بازگشایی هرچند تغییرات مهمی در منطقه ایجاد می کند اما چیزی جز ابزار فشار ترکیه بر اروپا برای فشار به ایران و روسیه و دولت سوریه نیست .اما به نظر می رسد اردوغان در تنگنای بدی در ادلب گرفتار شده است .در واقع این روزها در سوریه چه خبر است و سمت وسوی تحولات به کجا می رود؟
با آغاز عملیات در حلب و ادلب در واکنش به اقدامات نقض آتش بس، دولت سوریه بخش های راهبردی از این مناطق را به خاک خود بازگرداند و بخش های باقی مانده از استان حلب و همچنین ادلب را از اشغال تروریست ها خارج کرد.
مهمترین اقدام دولت سوریه پاک سازی اتوبان بین المللی حلب- دمشق و بازگشایی آن برای مسافران و افراد عادی است.
این اتوبان از آن نظر اهمیت دارد که در صورتی که دولت سوریه بخواهد برای پشتیبانی و حمایت نیروهای خود در حلب و ادلب تسلیحاتی را از دمشق به این دو منطقه اعزام کند، می تواند از زیرساخت مهم زمینی استفاده کند.
از سوی دیگر مناطق تحت تصرف تروریست ها زیر آتش توپخانهای ارتش سوریه قرار گرفته و امداد رسانی زمینی ترکیه نیز کمک حال تروریست های مستقر در ادلب نخواهد بود.
با این حال از منظر راهبردی آزادی این مناطق دو دستاورد نظامی و امنیتی به دنبال دارد.الف :آزادی کامل منطقه حلب و پایان جدا سازی بخش هایی از سوریه به عنوان دولت در تبعید و پایان دادن به سناریوی دو دولتی سوریه برای همیشه؛ این دستاورد از منظر امنیت و ژئوپلیتیک بزرگ ترین دستاورد دولت سوریه از آغاز بحران در این کشور محسوب میشود.
ب: دولت سوریه با آزاد سازی اتوبان حلب- دمشق قدرت آتش خود،پشتیبانی لجستیکی و همچنین توان نبرد در شمال را به نحو عجیبی افزایش داده و قادر خواهد بود تدارکات نظامی آینده برای جنگ در ادلب را تامین کند؛ از این منظر اهمیت عملیات اخیر بسیار بالاست.افزون بر این،بر خلاف ادعاهای رسانه ای، ترکیه در محیط عملیاتی عقب نشینی کرده است.
مراکز دیده بانی و مراقبت ارتش ترکیه در خاک سوریه پس از آن که عقب نشینی گسترده نیروهای میدانی تروریستی را دید، مجبور شد در اسرع وقت مراکز را تخلیه و به مناطق عقب تر منتقل کند.
این اقدام ترکیه در حالی است که اردوغان برای عملیات سوریه خط و نشان بسیار زیادی کشید و حتی مدعی شد تدارکات بسیار زیادی را به ادلب منتقل کرده است.
البته این تدارکات منتقل شده اما واقعیت این است که تاثیری در صحنه نداشته و اشراف اطلاعاتی و عملیات پهپادی دقیق ارتش سوریه ضربات سنگینی وارد کرده است.
در طرف دیگر ترکیه از فضای رسانه ای ادلب استفاده کرده و بخش هایی از گروه های تروریستی مناطق ادلب را به لیبی و سایر مناطق درگیر منتقل کرده است. در آخرین عملیات ترکیه در لیبی چند تن از تروریست های سوریه مورد حمایت ترکیه در عملیات زمینی ارتش خلیفه حفتر کشته شدند.
به عبارت دیگر ترکیه از خاک سوریه و بخش های ادلب به عنوان پادگان نیروهای عملیاتی- شبه نظامی برای عملیات خارجی خود و در حقیقت از خاک سوریه برای هدایت عناصری استفاده می کند که انتقال آن ها به داخل خاکش می تواند تاثیرات امنیتی بر نظم عمومی ترکیه بگذارد.
موضوع دیگری که در عملیات ادلب کمتر به آن توجه شده، عزم جدی دولت سوریه برای پایان دادن به پرونده گروه های تروریستی در این کشور است. هرچند سوریه عملیاتی پدافندی و واکنش گرا را در ادلب و حلب آغاز کرد اما واقعیت این است که حمله تروریست ها بهانه ای بود تا سوریه مانع از گسترش،تقویت و استقرار کامل گروههای تروریستی در ادلب و بخشهایی از حلب شود.
بدین معنا سوریه با فراغت از بخشهای جنوبی و شرقی و تجمیع نیروهایش در بخش های مختلف آماده پایان نبرد ۹ ساله در خاک خود است. مسئله ای که هم طرف ترکی از آن مطلع است و هم بازیگران خارجی خوب میدانند آمادگی و پشتیبانی رزمی سوریه در مناطق شمالی بیش از یک عملیات ساده در ادلب و حلب خواهد بود.
ترک ها نیز میدانند اگر واکنشی گسترده و تقابلی به عملیات سوری ها نشان دهند باید با محور مقاومت و ارتش روسیه درگیر شوند و در صورت چنین رخدادی، ناتو حمایتی از آنکارا نخواهد کرد.
ناتو خوب میداند اوضاع بحرانی منطقه چقدر به درگیری ناتو و محور مقاومت نزدیک است و پس از شهادت سرداران سلیمانی و ابو مهدی المهندس این تخاصم،آماده یک نبرد فراگیر وگسترده است.
بر همین اساس نه آمریکا و نه ناتو از آنکارا در این میدان حمایتی نخواهند کرد.در این میان، آنکارا خوب می داند که سوریه ادعای حاکمیت بر مناطق استان اسکندرون دارد و معتقد است پس از فروپاشی عثمانی دولت ترکیه این مناطق را اشغال کرده است.
در صورتی که ترکیه بخواهد نبرد را در نوار شمالی ادامه دهد، به طور حتم این بهانه دست دولت سوریه است که برای بازپس گیری اسکندرون جنگ را به خاک ترکیه کشانده و این مناطق را تحت تاثیر بحران ادلب قرار دهد.
این بدان معناست که ترکیه پس از جنگ جهانی دوم درگیر بزرگ ترین بحران امنیتی خود خواهد شد که می تواند اقتصاد شکننده این کشور را با فروپاشی مواجه سازد.