تجربه شخصی از يك روز با كرونا

شايد تا هفته قبل براي بيشتر مردم هنوز كرونا جدي نبود. نماهايي كه در اخبار از چين نشان داده مي‌شد براي همه رخدادي در دوردست بود. اين چند روز ولي ناگهان موج دلهره بالا گرفته ‌است.

احتمال بودن چيزي ناشناخته در ميان مردم برايشان ترسناک است. اعضاي شوراي شهر، شهردار و مديران شهرداري مراکز اجتماعي و خدمات اجتماعي شهر را به مواد ضدعفوني و اتاق جداسازي مجهز کردند.

در اين روزها گندزدايي مداوم وسايل حمل و نقل عمومي و محيط‌هاي همگاني انجام مي‌شود و تلاش مي‌شود که پيشگيري و گندزدايي درست صورت بگيرد.اما ارتباط من با اين بيماري چه بود؟

هر دو هفته يکبار براي ملاقات مردمي به منطقه‌هاي شهرداري مي‌روم چون شرايط و مساله‌هاي مردم جاهاي مختلف تهران متفاوت هستند و اين ملاقات‌ها براي تصميم‌گيري عادلانه در موضوع‌هاي شهري مهم هستند.

از سويي از 23 بهمن برنامه کميسيون براي بررسي بودجه منطقه‌ها و بخش‌ها و سازمان‌هاي شهرداري فعال شد و من مسئول جلسه بودم.

حالا بيش از يک هفته گذشته و يکي از مديران پرکار شهرداري که در آن جلسات بوده در بيمارستان بستري است. اين اتفاق براي همه هشدار جدي‌تر شد.

کار ما به‌گونه‌اي است که مداوم با جمع سروکار داريم و محيط‌هاي شلوغ و خستگي مزمن و مداوم که سطح ايمني بدن‌مان را کاهش مي‌دهد. کم‌خوابي مداوم برخي از ما در چهره مان پيداست.

گاهي اين وضعيت کاري باعث نشانه‌هايي مي‌شود. در اين ميانه خبر بيماري، ضرورت پيگيري و انجام آزمايش براي پيشگيري از انتقال احتمالي بيش از پيش بود.

باتوجه به خستگي شديد و گرچه تب نداشتم با مشورت همکارم ، براي بررسي و انجام تست به بيمارستان مراجعه کردم. خستگي و درماندگي مردم از يکسو و فشار کاري بر کارکنان و کادر درماني از سوي ديگر، نمايي آزاردهنده بود.

هراس از خود بيماري پررنگ‌تر و صداي سرفه‌ها دلهره‌آور شده است. باتوجه به تصميمي که چند روز قبل گرفته شده بيمارستان به عنوان مرجع تخصصي تعيين شده و براي همين با سرعت وسايل مي‌آورند و تکنيسين‌هاي فني مشغول نصب تجهيزات هستند.

هر از گاهي خستگي و ناخشنودي کسي صداي بلند و فريادش را بر سر ديگران برمي‌کشد ولي کادر بيمارستان با صبوري فضا را مديريت مي‌کنند. هوا خيلي سرد است شايد بيماري سردترش هم کرده. بسياري مردم پافشاري بر انجام تست دارند که نشدني است.

وضعيت من دوبار توسط پزشک متخصص؛ يکبار پزشک اورژانس و دوبار پزشک جراح بررسي شد. مهم‌ترين مساله جلسه‌هاي مشترک اخير و درد مبهم قفسه سينه بود.

مراجعان سالمند شرايط سخت‌تري دارند هم هشدارها هم سرما و هم فضاي بيرون و درون مرکز درماني براي انجام مراحل برايشان سخت است.

هنوز و اينجا هم خيلي‌ها ساده‌ترين هشدارهاي بهداشتي را که روزي هزاران بار اطلاع‌رساني مي‌شود، رعايت نمي‌کنند. براي همين شرايط کادر درمان دشوارتر است.

پزشک جراح مي‌نويسد که تست انجام شود. دور از ديگران مي‌ايستم. اسپري گندزدا را مرتب به دست هايم مي‌زنم و ماسک روي صورتم را دست نمي‌زنم. خودرويي براي جابجايي هست که با آن به ساختمان برده مي‌شويم. از پنجره‌اش از بيرون عکس گرفته‌ام. پرونده و شرح حال ... .

پرستار و پزشک خود را معرفي مي‌کنند. برخي هنوز خانواده شان نمي‌دانند که اينجا هستند. وسايل و گوشي همراهم با من است و از تکرار زنگ گوشي مي فهمم ‌که خبري کار شده. آسم ندارم. وضعيت کلي‌ام خوب است و براي تشخيص و پيشگيري از انتقال آمده‌ام. از بيماري هول بزرگ‌تري نبايد ساخت.

نمونه‌برداري‌ها انجام شد و بايد تا روشن شدن نتيجه منتظر بمانم. همه جا سرد است، براي تهويه فضا پنجره را باز گذاشته‌ايم. نور سفيد، سرما و خستگي را با کتابي که براي خواندن کنارم گذاشتم به حاشيه مي‌رانم. کادر درمان و پزشکي ايران پرتوان است. ما در شرايط تحريم سنگين و همه‌جانبه‌ايم.

بيماري در کشور وجود دارد. با اين همه هنوز هم مي‌توان با تصميم‌هاي بهنگام و درست از چالشي پيچيده‌تر پيشگيري کرد. جلسه‌هاي کاري را به ويديوکنفرانس تبديل کرد، حضور اجتماعي را کمينه(حداقلي) کرد، رفتارهاي بهداشتي را بهبود داد و اولويت نخست را سلامتي خود و مردم تلقي کرد.

بيمارستان‌هايمان با همه کاستي‌ها، کادر درمان با وجود خستگي‌ها و زندگي‌مان با همه‌ي شکست و بسته‌گي‌ها هنوز کار مي‌کنند. اينجا و اکنون براي ما بيش از همه پيشگيري و آرامش کارساز خواهد شد.

کمتر بيرون ‌برويد، از اجتماع‌ها دوري کنيد، شستشو و گندزدايي را مداوم انجام دهيد و با آگاهي اين شرايط را مديريت کنيد. زمستان مي‌گذرد و روسياهي‌اش مي‌ماند براي تاريکي. بهار با آفتاب سر بر خواهد آورد.

*عضو شوراي شهر تهران

انتهای پیام/*

تجربه شخصی از يك روز با كرونا

نسبیت گرایی فرهنگی

ایدئولوژی سیاسی چیست؟

قهقرا و پیشرفت؛ یک گزارش مستند

مجید رضائیان: محدوديت‌های رسانه‌ای برداشته نشود راه‌ حل معقول و منطقی برای سيستم نخواهد بود