در روزنامه نگاری بحران چند فرآیند را همزمان باید در نظر بگیریم که اطلاعرسانی دقیق؛ درست و قابل اعتماد باشد و باید مردم مطمئن شوند که اطلاعات را دقیق دریافت میکنند.
سالها پیش ما تجربه خبرنگاری بحران را در جنگ داشتیم. همان روزها که تهران زیر بمباران بود ما در پناهگاه بودیم و روزنامه را منتشر میکردیم بهطوری که در همان پناهگاه اطلاعات بهدست میآوردیم و گزارش و خبر مینوشتیم.
در آن زمان تهران بهدلیل بمباران دشمن شرایط بحرانی داشت و مردم نگران آمارهای تلفات ناشی از این اتفاق بودند، آنها تشنه اخبار و گزارش بودند و میخواستند بدانند در کشور چه خبر است. ما در آن دوران سعی کردیم اصول خبرنگاری بحران را رعایت کنیم.
چند روانشناس؛جامعهشناس؛ انسانشناس و حقوقدان را به روزنامه دعوت کردیم تا با کمک آنها هم بتوانیم شرایط روحی و روانی مردم را کنترل کنیم و هم اخبار شفاف در اختیارشان قرار دهیم.
همچنین باید توجه میکردیم که اطلاعات دقیق به دشمن ندهیم لذا آن زمان کارمان بسیار سخت بود اما خوشبختانه توانستیم آرامش را به مردم بدهیم.
حالا شرایط درباره شیوع بیماری کرونا نیز همین گونه است. این موضوع برای مردم و مسئولان بسیار مهم شده است چرا که بیماری کرونا بازتاب جهانی داشته و باید از چند جنبه این موضوع را بررسی کرد.
ابتدا اینکه این بیماری از چین شیوع پیدا کرد و دامنه گسترش این بیماری آنقدر بالاست که همه مردم را نگران کرده و به نوعی فضای توأم با اضطراب؛ ترس و بدبینی را هم به وجود آورده است.
با این حال میخواهم بگویم مسئولان که میدانستند این ویروس وارد ایران میشود باید از همان روزهایی که چین درگیر این بیماری شده بود تمهیدات لازم را در نظر میگرفتند. با رسانهها صحبت میکردند تا خبرنگاران برای مردم درباره آموزشهای پیشگیری از کرونا گزارش مینوشتند.
باید در تمام این روزها مسئولان به مردم توضیح میدادند که چه تدارکی برای وضعیت بهداشتی مردم در مواجهه با شیوع این بیماری دارند.
همین توضیحات باعث میشد تا فشار روحی و روانی مردم نسبت به بیماری کرونا کمتر شود. ما در این زمان نیاز به روزنامه نگاری بحران داریم. روزنامهنگاری بحران با روزنامه نگاری عادی تفاوت دارد.
در روزنامه نگاری بحران چند فرآیند را همزمان باید در نظر بگیریم که اطلاعرسانی دقیق؛ درست و قابل اعتماد باشد و باید مردم مطمئن شوند که اطلاعات را دقیق دریافت میکنند. این اطلاعات نباید منجر به استرس، القای یأس یا ناامیدی باشد. چرا که این موضوع خود به خود آسیبپذیری مردم را بالا میبرد.
یعنی خبرنگاران همزمان چند فرآیند را باید با هم پیش ببرند. ابتدا اطلاعرسانی دقیق داشته باشند و سپس سعی کنند اضطراب را در بین مردم کاهش دهند.
این نوع اطلاعرسانی موجب میشود تا تحملپذیری جامعه بالا برود. در مجموع میتوان گفت روزنامهنگاران بحران، باید دانش و آگاهیشان را درباره خود بحران، تأثیرات اجتماعی و اقتصادی آن، ابعاد مختلف آن و تأثیرات انسانی آن تا حد ممکن افزایش دهند و پیش از وقوع بحران به مردم آگاهی بدهند، البته آنها باید بدانند که تولید ترس نکنند. روزنامهنگاران باید به مسئولان هشدار دهند و آنها را آماده کنند.
این نحوه عملکرد پیش از بحران ضریب آمادگی را بالا میبرد و آسیبهای بحران را کاهش میدهد. درواقع روزنامهنگاران باید طوری به بحران بپردازند تا امید دوباره به زندگی در جامعه برگردد.
البته این امیدواری نباید کاذب باشد. متأسفانه ما در رسانهها بویژه تلویزیون مدیریت بحران اخبار نداریم. مدیریت بحران هم در سطح کلان به خوبی کارش را انجام نمیدهد. وزارت بهداشت وزارتخانه حساسی است.
باید همه تخصصها را در خودش جای دهد که اگر شرایط بحرانی این چنین برایش به وجود آمد از دیگر تخصصها کمک بگیرد. فکر میکنم جای جامعه شناسها؛ متخصصان ارتباطات، روان شناسان و انسان شناسان در کنار پزشکان خالی است. اگر این افراد در وزارت بهداشت باشند میتوان انتظار داشت که ترکیب مناسب برای کنترل مدیریت بحران در این وزارتخانه تشکیل شده است که از این طریق فرآیند تولید محتوا و انتشار اخبار هم مدیریت میشود.
در نتیجه مردم میتوانند به اخبار رسانهها و همینطور مسئولان اعتماد کنند. درباره ویروس کرونا لازم است که مسئولان شفاف اطلاعات را در اختیار رسانهها قرار دهند تا آنها به طور حرفهای به مردم بگویند که وضعیت کشور چگونه است. همین دادن اطلاعات هوشیاری عمومی را بالا میبرد و مردم میدانند اوضاع تحت کنترل است.