در دوره فعلي به دليل شرايطي كه بر كشور حاكم شد و فضاي سرد انتخاباتي كه به دنبال آورد؛ از جمله سكوت در مجامع سياسي، اين زنها هستند كه ميتوانند اين هيجان را به صحنه برگردانند.
«در تمام انتخاباتها اگر زنان تصميم بگيرند كه شور انتخاباتي ايجاد كنند، قادر خواهند بود تا افرادي را كه افكار و تصميماتشان براي جامعه مفيدتر است، انتخاب كنند.» استنباط من از فرمايش رييسجمهور اين بود كه زنان همواره ميتوانند در انتخابات نقش داشته باشند.
در دوره فعلي به دليل شرايطي كه بر كشور حاكم شد و فضاي سرد انتخاباتي كه به دنبال آورد؛ از جمله سكوت در مجامع سياسي، اين زنها هستند كه ميتوانند اين هيجان را به صحنه برگردانند. اشاره آقاي دكتر روحاني بر اين است كه اصولا زنان در ايجاد شور و شوق براي انجام يك حركت اجتماعي بسيار اثربخش هستند. در زمان جنگ هم ميبينيم، زنانمان بودند كه هم در رفتن نيروها به جبهه و هم در تامين نيازهاي پشت جبهه توانستند اين شور را ايجاد كنند.
در انتخابات حرف اين است كه با توجه به نقش و حساسيتي كه زنان در مسائل اجتماعي دارند، ميتوانند حتي فارغ از حوزه سياسي اين شور را به وجود آورند.
به عنوان مثال در حال حاضر و به رغم اينكه خيلي از سياسيون هستند كه تمايلي به شركت در انتخابات ندارند بسياري از خانمها معتقدند اگر ما شركت نكنيم، احتمال حضور نيروهاي تندرو در مجلس فراهم ميشود و براي همين بهتر است كه شركت كنيم و بتوانيم ولو اندك جلوي حضور تندروها را در مجلس بگيريم حتي شده با انتخاب نمايندگاني كه شايد جزو چهرههاي شاخص سياسي نيستند. اين تفاوت ديدگاه و نگاه حضور زنان در اين عرصه است.
بايد توجه داشت كه كل جامعه از قدرت گرفتن تندروها آسيب ميبيند اما در اين ميان آنچه زنان را روي اين موضوع حساس ميكند، آن نقشآفريني اجتماعي است كه همواره بر عهده داشتهاند. زنان فكر ميكنند كه تبعات حضور چنين افرادي، تخريب اجتماعي را به همراه دارد در اين ميان چه كسي آسيب ميبيند؟
بچهها آسيب ميبينند و جامعه امكان گفتوگوي سالم را از دست خواهد داد. قدرت گرفتن ديدگاههاي تند در كشور حاصلش چيزي جز بيشتر شدن فاصله دولت و ملت نيست و باعث ميشود، سامان كشور به هم بريزد.
اين مواردي است كه سبب حساسيت زنان ميشود. براي همين است كه از كنار بدهوبستانهاي سياسي ميگذرند تا به يك مصلحت بالاتر دست پيدا كنند، آن مصلحت بالاتر مصلحت اجتماعي است. هنوز بيش از يك سال از دولت آقاي روحاني باقي است و اگر در اين فاصله مجلسي متشكل از ديدگاههاي افراطي سر كار بيايد، دولت نميتواند در اين زمان باقي مانده، ايدههايش را عملي كند و آنها را پيش ببرد.
نگاه اين دولت به موضوع زنان و حق زنان از نظر من نگاهي زيرساختي بوده و نه مقطعي. به عنوان مثال ما تابويي به نام سفير شدن زنان داشتيم و در دولت آقاي روحاني بود كه 4 خانم به اين مقام رسيدند.
در زمينه مسائل روز و زيرساختي آقاي روحاني در موضوع زنان حساس هستند و اگر مساله اصلي ما اين است كه زنان بايد بتوانند در حوزههاي موثر حضور داشته باشند و تاثيرگذار باشند در اين دولت براي نيل به اين هدف گامهاي خوبي برداشته شد. بايد به ياد داشته باشيم كه مساله انتخاب وزير زن، موضوعي است جدا كه جداگانه بايد در موردش صحبت كرد. جدا از رويكرد مجلس رأي و نظر علما هم مهم است.
ميدانيم كه بعضي از علما اعتقاد چنداني به وزارت زنان ندارند هر چند كه بايد گفت، رويكرد آنان هم به مساله تغيير كرده و بايد گفت كه اين نظرات در قياس با 10 سال پيش بسيار متفاوت است. اين موضوعي است كه با نزديك شدن اين آرا به هم بايد حل و فصل شود.