پای درس مکتب حاج قاسم، دفاع از جمهوری اسلامی مترادف با دفاع از «بیتالله الحرام و قرآن» است و خالی کردن جبهه نظام به آسیب دیدن آرمانها و ارزشها منتهی میشود.
بالاخره پس از یک اربعین غم و اندوه، وصیتنامه جانسوز و درسآموز سردار دلها، حاج قاسم سلیمانی منتشر شد.
عاشقانههای سردار با معبود خویش در این نوشته سراسر عبرت و حکمت که با توصیههای این شهید والامقام به رهروان و دوستدارانشان برای حفظ و حراست از ارکان جمهوری اسلامی ممزوج شده است، مانیفستی بینظیر از اعتقاد ورزی به انقلاب اسلامی به دست میدهد؛ شیوه و طرز سلوکی که غل و غش در ادعای حامیان نظام و کشور را با بیشترین وضوح نمایان میکند و وفاداران به آن را معرفی مینماید.
پای درس مکتب حاج قاسم، دفاع از جمهوری اسلامی مترادف با دفاع از «بیتالله الحرام و قرآن» است و خالی کردن جبهه نظام به آسیب دیدن آرمانها و ارزشها منتهی میشود. چرا؟ چون مدل اسلام انقلابی و اسلام سیاسی بیشترین تهدید را برای منافع استکبار و نظام سلطه دارد.
در واقع، آخرین ایستگاهی که آمریکا و اذنابش برای برچیدن آن در انقلاب خوابها دیدهاند، اسلام انقلابی است که بزرگترین تهدید برای آنها به شمار میرود. انقلاب اسلامی امروز هژمونی آمریکا را به چالش کشیده و افزون بر اینکه حاضر نیست به قدرتهای بزرگ باج بدهد، شبکهای بزرگ، گسترده و مستحکم را در میان ملتها برای مقاومت در برابر زرسالاران بینالمللی ایجاد کرده است.
این اتفاق، به مفهوم کوتاه شدن دست آمریکا و متحدانش از ثروتهای کشورهای منطقه و کاهش نفوذ واشنگتن در منطقه راهبردی غرب آسیاست.
در مقابل، شاهد تشویق و تمجید آمریکا از نسخههای بدلی و جعلی از اسلام هستیم. کاخ سفید نهتنها مشکلی با «اسلام آمریکایی» آل سعود و مرتجعین منطقه ندارد، بلکه میلیاردها دلار برای حمایت از آنها هزینه میکند چون صدها برابر آن، عایدی دارد.
اگر بهعنوان مثال، روزی امر دایر شود بر اینکه با تعطیل شدن مناسک حج، قدرت قبیله سعودی نیز نابود شود، آمریکا بدون شک درهای منابع دلاری خود را برای حفظ حیات و حاکمیت آل سعود باز میکند و به هر ترتیب ممکن، حج را تقویت میکند چون شریان حیاتی آل سعود به آن وابسته است.
نظیر همین رویکرد را استعمار پیر در قبال شیعیان انگلیسی پی گرفته است، چراکه برداشتی انحرافی از تشیع دارند و زیر چتر آنها ارتزاق میکنند. از این رو، مخالفت دشمنان با نظام مقدس جمهوری اسلامی که با خون پاک هزاران شهید آبیاری شده، به اصالت اسلام محمدی و ارزشهایی باز میگردد که خواب را از چشمان منظومه استکبار و استعمار عصر جدید ربوده و دست آنها را از دخالت در سرنوشت و مقدرات کشورهای اسلامی کوتاه کرده است.
به تعبیر سردار شهید، سپهبد سلیمانی؛ «جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیع است. امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است.
بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمدی (ص).»
در واقع، حاج قاسم به این دلیل مورد خشم شقیترین انسانها قرار گرفت که او نماینده این تفکر بود، درحالیکه اشتباهی راهبردی مرتکب شدند چراکه میراث سردار سلیمانی ابدی است، نهادینه و به یک فرهنگ ابدی تبدیلشده که با ترور او و همقطارانش از بین نخواهد رفت.
نکته دیگری که در فرازهای نخستین وصیتنامه این شهید بزرگوار آمده است، گرامیداشت و بزرگداشت یاد شهداست؛ «شهدا، محور عزت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه اینها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافتهاند. آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.»
اساساً اینهمه برکات، بهواسطه شهادت و خون مطهر ایشان حاصل شد و چنانچه به فرض محال، ایشان در بستر جان میباخت، حتی یکصدم این آثار نورانی بر آن مترتب نمیشد.
وقتی شهادت بزرگمردان تاریخ را مینگریم، میبینیم که خون آنها شور و غوغایی در جهان بر پا کرده است، همانگونه که خون یاران و اصحاب سیدالشهدا(ع) به تأسی از خون اباعبدالله(ع) سرمنشاء تمام سعادتها و بیداریها شد.
علاوه بر این، بزرگترین اجر و برکت خون شهید سلیمانی این است که رزمندگان و مجاهدانی که باقیماندهاند و در حال مبارزه و مقاومت هستند، از این مسیر دلزده نمیشوند و با قدرت، راه مقاومت و مبارزه را ادامه میدهند، کما اینکه عزم گروههای مقاومت برای به خاک مالیدن بینی آمریکا در اقصی نقاط منطقه پس از این واقعه بزرگ، بهمراتب بیش از زمانی است که وی در قید حیات بود.
از سوی دیگر، حقانیت شهدا و تأثیرگذاری و نفوذ کلام آنها به دلیل انقطاع از دنیا بود. نقطه مقابل آن، وابستگی به همه مظاهر دنیوی از پست و مقام گرفته تا اشرافی گری است و عیار و جوهره هر کس که مدعی همراهی با مسلک سلیمانیهاست، با عدم وابستگی به دنیا سنجیده میشود.
کوتاهسخن اینکه «بقای این انقلاب به خاطر خون شهیدان است... شهادت است که پای ماندگاری و پایداری و بقای ارزشها را امضاء میکند. بزرگترین اجری که در این دنیا به شهید داده میشود، بقاء و استحکام آن حقیقتی است که شهید جان خود را برای آن حقیقت فدا کرده است.
خدای متعال آن حقیقت را به برکت خون شهید حفظ میکند. سازوکار منطقی و عقلائی این هم معلوم است؛ وقتی یک جامعهای از جان خود، از هستی خود، از راحتی خود، برای یک ارزشی، یک حقیقتی میگذرد، حقانیت خود را در دنیا به اثبات میرساند؛ و حقانیت است که میماند، حق است که باقی میماند؛ این سنت الهی است حقیقتی که ما باید بدان افتخار کنیم، این است که رسم شهادت و سنت الهی قتل فی سبیلاللَّه، با نظام اسلامی زنده شد.» (رهبر معظم انقلاب - 22 مهر 91)