مذاكره و بازگرداندن يك خط هواپيمايي خاص، مذاكره با آژانس يا هتل مشخص و افراد ممكن است به صورت موردي موثر باشد اما شكي نيست كه بايد به دنبال راهكارها و رويههايي باشيم كه به صورت قاعده ساري و جاري شوند.
در جلسه وزير ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي با جامعه تورگردانان ايران در مورد اقدامات فوري از روز شنبه صحبت شده و به صورت خاص بر موضوعاتي مانند بازگرداندن هواپيمايي لوفتهانزا تاكيد شده است. پس از سالها تجربه در صنعت گردشگري و تورگرداني بايد بگويم كه اين اقدامات در اين شرايط گردشگري ما كافي نخواهد بود.
آنچه گردشگري كشور ما به آن نياز دارد هماهنگي و تمهيدات بسيار جدي است و اقداماتي كه با همكاري وزارتخانهها و مسوولان ارشد كشور بايد تاثيرگذار واقع شوند.
ايجاد اعتماد و اطمينان براي كليه خطوط هواپيمايي يكي از اين اقدامات مهم است. مذاكره و بازگرداندن يك خط هواپيمايي خاص، مذاكره با آژانس يا هتل مشخص و افراد ممكن است به صورت موردي موثر باشد اما شكي نيست كه بايد به دنبال راهكارها و رويههايي باشيم كه به صورت قاعده ساري و جاري شوند.
فرض كنيد كه ميگويند كشور ايران كشوري با قدمت چند هزار ساله است با داشتههاي تاريخي، فرهنگي و طبيعي، همانطور كه كسي نميتواند اين حقايق را از تاريخ ما پاك كند، نميشود اقدامات اصلاحي را هم در سطح زباني و با كلام به سرانجام رساند بلكه بايد به سمت راهكارهاي ملموس و عملياتي رفت.
اين اقدامات بايد به اين نتيجه برسد كه مسافران و خطوط هواپيمايي به صورت خودخواسته و با علاقهمندي به اين بازار بازگردند. نكته دوم اين است كه در بخش خصوصي، من و همكارانم بايد كماكان صحنه گردشگري را تروتازه نگه داريم و سعي كنيم امكانات موجودمان را به كار بگيريم.
با حضور در مجامع بينالمللي و برنامهريزي براي تورها و دعوت از تورگردانان بينالمللي كه سابقه همكاري با ما دارند بايد فعال بمانيم و به هيچ عنوان نبايد به نظر بيايد كه اين اتفاقات ضربه سختي به ما زده است. رفتار ما از نظر علم جامعهشناسي، بايد اين را نشان بدهد كه خمي به ابروي ما نيامده و همچنان داريم فعاليت ميكنيم.
اما بدون شك اين همه كار نيست و ما نيازمند تعاملات بينالمللي هستيم و سفراي محترم ايران در كشورهاي مختلف ميتوانند مذاكراتي را انجام دهند كه از دايره توان و اختيارات ما خارج است و از مسير ديپلماسي عمومي و استفاده از ابزارهاي ويژه خودشان در اين راستا به كمك بيايند.
موسسهها و انجمنهاي مردمنهاد در تعريف رويدادهاي مختلف و برنامهريزيهايي كه توجه را به سمت رخدادهاي فرهنگي و هنري ما جلب ميكند ميتوانند موثر باشند.
فكر ميكنم بايد سخت كار كنيم تا اين فشار كاهش پيدا كند. كشورهاي ديگري را هم سراغ داريم كه اتفاقات بزرگي در آنها رخ داد و شاهد بوديم كه چگونه سعي كردند با حضور پررنگتري به صحنه برگردند. نكته آخر در مورد گردشگري داخلي است. اتفاقات اخير روي گردشگري داخلي هم تاثير گذاشته است.
به دنبال اين حوادث، فروش خطوط هواپيمايي داخلي هم كاهش پيدا كرده و اصولا سفر دچار افت شده است. يك مسافر فكر ميكند اگر با ماشين شخصياش راهي شود حداقل روي همان فضا و وسيله نقليه كنترل دارد. درست است كه اتفاق يك بار رخ ميدهد اما اثر اين ترس و تبعاتش را نميشود انكار كرد.
بايد پذيرفت كه آدمها تا مدتي از سوار شدن به هواپيما واهمه خواهند داشت. مانند وقتي كه قطاري از خط خارج ميشود يا اتوبوسهايي پشت سر هم تصادف ميكنند كه به دنبال خود ترس از استفاده از اين وسايل نقليه را به همراه خواهند آورد.
همه تبليغ روي سفرهاي همگاني ما به دليل مطمئن و ارزانتر بودن با چنين اتفاقاتي بينتيجه ميشود و كساني كه ميتوانند رو به سفرهاي انفرادي با وسيله نقليه ميآورند كه آن هم مشكلات خودش را دارد، مانند محدوديت استفاده از بنزين. براي همين است كه صنعت گردشگري از همه طرف تحت فشار است.
فروش هتلها، تورها و پروازها دچار افت شدهاند و بعد در چنين شرايطي ناگهان خبر ميرسد كه اگر كسي بخواهد سفر خارجي بكند بايد ماليات بپردازد! يعني اصلا فرصت نميدهند كه گردشگري بدون اتفاق باشد و هنوز از شوك اتفاقات بيرون نيامده، بايد شاهد اتفاق بعدي باشيم.
در آستانه عيد بدنه نيمهجان گردشگري شايد ميتوانست با تعداد محدودي تور خارجي اندكي جان بگيرد كه چنين خبري رسيد. نميدانم دوستاني كه تصميم ميگيرند آيا ترازويي پيش روي خود دارند كه تبعات مثبت و منفي تصميمات خودشان يا چگونگي و زمان اعلام آن را بسنجند؟
خانواده بزرگي در حيطه گردشگري مشغول كار هستند، از راهنمايان گرفته تا فعالان حوزه حملونقل، آيتي، هتل و غيره. همه اين مشاغل و افراد دارند به استيصال در حوزه كاريشان ميرسند.