plusresetminus
تاریخ انتشاريکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۴
کد مطلب : ۶۶۳۰

امپراتور بادها!

حنیف غفاری
بديهي است که حل اين معادله، تنها در گروي بازگشت ايالات‌متحده آمريکا به برجام، اجرايي شدن کامل و مطلق توافق هسته‌اي، عذرخواهي رسمي ترامپ از ملت ايران و جبران خسارات ناشي از خروج کاخ سفيد از برجام خواهد بود.
امپراتور بادها!
سرانجام سفر آقاي روحاني، رئيس‌جمهور کشورمان به ژاپن به پايان رسيد. چنانچه رسانه‌هاي ژاپني و غربي از قبل اعلام کرده بودند، اساسا مذاکرات دو جانبه تهران توکيو موضوعيت چنداني در اين سفر نداشته و شينزو آبه نخست‌وزير ژاپن از سوي دونالد ترامپ و ديگر مقامات کاخ سفيد مأمور به «واسطه‌گري» ميان ايران و ايالات‌متحده بوده است.

حتي مطابق اعلام خبرگزاري کيودو، قرار است آبه جزئيات مذاکرات با رئيس‌جمهور کشورمان را به اطلاع کاخ سفيد  برساند.

پس‌ازاين سفر نيز آقاي روحاني در پيامي اعلام کرده است که ايران از هرگونه مذاکره و  توافقي که منجر به افزايش صدور نفت کشورمان شود استقبال مي‌کند. البته ايشان در خصوص حدود و ثغور اين توافق و مذاکره و بازيگران دخيل در آن، سخني به ميان نياورده است!

بدون شک هيچ‌کس منکر استفاده جمهوري اسلامي ايران از  همه ظرفيت‌هاي ديپلماتيک و سياسي موجود در نظام بين‌الملل، آن‌هم در مسير تحقق اهداف و منافع کشورمان نيست.

ژاپن نيز به‌عنوان کشوري که نزديک به يک قرن( ۹۰ سال) با ايران داراي مراودات سياسي است، از اين قاعده مستثني نيست. بااين‌حال زماني که ژاپن از  کسوت يک «بازيگر مستقل» خارج مي‌شود و به متغيري وابسته به ايالات‌متحده تبديل مي‌گردد، قاعده بازي با قبل متفاوت خواهد بود!

شواهد و مستندات موجود نشان مي‌دهد نخست‌ وزير ژاپن موضوعاتي مانند خريد نفت از ايران و  احياي مبادلات تجاري دو کشور پس از خروج از برجام را منوط به توافقي غيرمستقيم يا حتي مستقيم ميان تهران  واشنگتن کند.

در اين معادله، کاخ سفيد و توکيو بر روي ماهيت موضوع تمرکز دارند و شکل  و چگونگي تحقق آن براي آن‌ها  محلي از اعراب ندارد.

ترامپ به دنبال آن است تا براي افزايش محبوبيت خود در مؤلفه سياست خارجي آمريکا( که در نظرسنجي‌هاي ايالتي و عمومي  از ضعف آن رنج مي‌برد)،«توافق  با ايران» را به‌مثابه يک برگ برنده در فضاي انتخاباتي سال ۲۰۲۰ خرج کند.

در اين ميان تروئيکاي اروپايي، ژاپن، عمان ، سوئيس و ديگر واسطه‌ها  صرفاً کاتاليزورهايي براي دستيابي ترامپ به اين هدف محسوب مي‌شوند.

فارغ از  هياهويي که بر سر سفر رئيس‌جمهور به ژاپن مي‌شنويم و در آينده خواهيم شنيد، صورت‌بندي واقعيات  موجود به‌هيچ‌عنوان دشوار نيست: ترامپ از يک توافق چندجانبه که  داراي پشتوانه‌اي به نام قطعنامه ۲۲۳۱ شوراي امنيت سازمان ملل بوده است خارج‌شده و تحريم‌هاي يک‌جانبه را مجدداً عليه کشورمان وضع کرده است.

جمهوري اسلامي ايران نيز در قالب «استراتژي مقاومت فعال» از ارديبهشت‌ماه امسال تاکنون اقدام به کاهش مرحله‌به‌مرحله تعهدات برجامي خود ( آن‌هم مستند به متن توافق هسته‌اي ) نموده است.

بديهي است که حل اين معادله، تنها در گروي بازگشت ايالات‌متحده آمريکا به برجام، اجرايي شدن کامل و مطلق توافق هسته‌اي، عذرخواهي رسمي ترامپ از ملت ايران و جبران خسارات ناشي از خروج کاخ سفيد از برجام خواهد بود.

سخن گفتن از «توافق ثانويه» يا « توافق تکميلي» که به‌کرات آن را از لسان مقامات اروپايي و ديگر متحدان بين‌المللي ايالات‌متحده مي‌شنويم، آدرس غلطي است که نه‌تنها منجر به حل بحران اصلي نمي‌شود، بلکه مولد گره کور ديگري در اين صحنه خواهد بود.

در چنين شرايطي بهتر است نخست‌وزير ژاپن به‌عنوان متحد اصلي آمريکا، به‌جاي تلاش براي ميانجي‌گري و ارسال پيام‌هاي دولت ترامپ براي ايران، بر روي نقش مستقل خود و کشورش در جهان تکيه کند  و استراتژي «مهار آمريکا» را در دستور کار خود قرار دهد. در غير اين صورت، نخست‌وزير ژاپن حکم «امپراتور بادها» را خواهد داشت! مقامي  که جهت حرکت سياسي  وي بر اساس چگونگي  وزش باد از سوي کاخ سفيد تعيين خواهد شد….

*تحلیل گر مسائل سیاسی 

انتهای پیام/*
۲
مرجع : رسالت
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما