من چرا اصرار دارم که رئيسجمهور نبايد استعفا دهد؟ نخستين دليل آن است که استعفاي وي به معناي عدم پذيرش مسئوليت از سوي اصلاحطلبان در قبال مردم است. در حالي که ما بايد در قبال مردم مسئوليت داشته باشيم.
در اينکه دولت دوم آقاي روحاني مقداري باعث نارضايتيهاي عمومي شده، نتوانسته به بسياري از مطالبات آن 24 ميليون که دو سال و نيم پيش با اميد و آرزو به ايشان راي دادند عمل کند و در بحث بنزين به بدترين شکل ممکن عمل نموده، ترديدي نيست، اما بهرغم اينها معتقدم که آقايحسنروحاني نبايد استعفا بدهد.
همانطور که ميدانيم شماري از اصلاحطلبان زمزمه استعفاي آقاي روحاني را مطرح کردند، اما چرا با اين رويکرد اصلاحطلبان درخصوص استعفاي آقاي روحاني مخالف هستم؟
نه بهواسطه اينکه آقاي روحاني بسيار خوب عمل کرده است، خير، انتقاداتي را که منتقدان، مخالفان و معترضان به ايشان وارد ميکنند، قبول دارم و ايبسا چند مورد هم خودم به آنها اضافه کنم، اما اينکه ميگويم آقاي روحاني نبايد استعفا بدهد دلايل مختلفي دارد.
انگيزه اصلاحطلباني که ميگويند روحاني بايد استعفا دهد جداي از اينکه معتقدند وي خوب عمل نکرده آن است که در حال حاضر ايشان به صورت سيبل اعتراضات در آمده، اصولگرايان تندرو از وارد آوردن هيچ حملهاي به روحاني خودداري نميکنند، هر مشکلي در کشور وجود دارد را به رئيس جمهور حواله ميدهند و اينگونه القا ميکنند که مسئوليت هر نابساماني در کشور از آلودگي هوا گرفته تا افزايش قيمت بنزين، به بنبست رسيدن برجام، بيکاري، تورم و بالا رفتن نرخ ارز و... همه بر گردن دولت روحاني است و هيچ يک از نهادها، ارگانها و مراکز ديگر قدرت، نقشي در بهوجود آمدن بحران امروز جامعه ندارند.
بنابراين اصلاحطلبان بدين واسطه ميگويند آقاي روحاني استعفا دهد، چون نميخواهند با ادامه رياست جمهوري وي اينگونه به مردم القا شود که همه مشکلات و نابسامانيها ناشي از حضور روحاني است. لذا معتقدند بگذاريم ايشان استعفا بدهد تا مشخص شود با رفتن او مشکلات و نابسامانيها همچنان در سرجاي خود باقي است.
اين گروه ميگويند که روحاني هر چه بيشتر بماند، هزينهاش براي اصلاحطلبان بيشتر ميشود و درصد بيشتري از مردم به اين دام اصولگرايان ميافتند که همه مشکلات و مصائب بر گردن آقاي روحاني است.
اما من چرا اصرار دارم که رئيسجمهور نبايد استعفا دهد؟ نخستين دليل آن است که استعفاي وي به معناي عدم پذيرش مسئوليت از سوي اصلاحطلبان در قبال مردم است. در حالي که ما بايد در قبال مردم مسئوليت داشته باشيم.
بايد بپذيريم اين ما بوديم که مردم را دعوت کرديم که در انتخابات اسفند 94 و ارديبهشت 96شرکت کنند. امروز که ناکاميهايي در دولت و فراکسيون اميد بهوجود آمده، نميتوانيم از زير بار مسئوليت شانه خالي کنيم و مسئوليت نپذيريم. بايد بپذيريم که ما اصلاحطلبان در انتخاب روحاني و فراکسيون اميد نقش داشتيم.
به جاي اينکه امروز از زير بار مسئوليت شانه خالي کرده و به مردم پشت کنيم، بايد نخست تا جايي که ميتوانيم دولت روحاني را مورد انتقاد قرار داده و زير فشار بگذاريم که به مطالبات 24 ميليون پاسخگو باشد. دوم بايد رئيس فراکسيون اميد و اعضا را زير فشار بگذاريم که چرا قريب 4 سال است سکوت کردهاند؟
به جاي استعفا که در حقيقت شانه خالي کردن از زير بار مسئوليتمان است، بايد بپذيريم که ما مقصر بوديم و نبايد از زير بار مسئوليت و تقصيري که داشتهايم شانه خالي کنيم، بلکه سعي کنيم به مشکلات بپردازيم. از اين نظر درست نميدانم که برخي اصلاحطلبان با تندروها همصدا شده و رئيس جمهور را تحت فشار بگذارند که استعفا دهد. يقينا استعفاي روحاني به خير و صلاح کشور نخواهد بود.