دولت امریکا امیدوار است که از طریق اعمال سنگینترین تحریمهایی که جهان به خود دیده یا به فروپاشی روانی نظام و تن دادن به مذاکرات بی موقع و نامتوازن دست بیابد و یا با فروپاشی روانی ملت، آن را علیه نظام موجود تحریک کند.
پیش از آنکه دونالد ترامپ و تیم همراهش تصمیم نهایی خود را در اعلام یا انکار حمایت از اعتراضات آبان ماه بگیرند، روند ترمیم آسیبها به سرعت در ایران آغاز شد.
تنها کمی پس از بازگشت کامل آرامش به کشور، به دستور رئیس جمهوری هیأت بررسی نحوه جبران خسارت شهروندان در حوادث اخیر تشکیل شد و اکنون زمان مسئولیت شفاف سازی و دلجویی از آسیب دیدگان بیگناه است و همزمان رهبری نیز با شهید نامیدن شماری از این کشته شدگان موافقت کردهاند.
این همدلی و برداشتن گامهای اولیه اما خردمندانه، انعطاف ضروری را به سیاستهای داخلی و خارجی ایران بازمی گرداند.
به هیچ وجه دور از انتظار نبود که امریکا به نحوی زمینه از پیش موجود نارضایتی اجتماعی در ایران را که مستقیماً به تحریمهای امریکا مربوط میشود، مصادره کند یا از ابتدا در تحریک آن نقش داشته باشد اما این یک توضیح کافی برای سلب مسئولیت ازهمه آن نهادهایی نیست که میتوانستند با عملکرد بهتر مانع ازاین موج سواری شوند.
اهمیت این خودانتقادی امروز بیشتر از هر زمان دیگری است چون به زبان ساده و در شرایطی که شدیدترین تحریمهای اقتصادی تاریخ، ثبات داخلی و موجودیت ایران را از درون هدف گرفته ، سیاست داخلی ما امتدادی از سیاست خارجی ماست.
هرچند، مقاومت تنها راهی است که پیش روی ایران قرار دارد اما این نافی انعطاف در سیاستهای داخلی و خارجی ما نیست. هدف فوری ما باید جلوگیری از به گروگان گرفته شدن سیاست داخلی توسط سیاست خارجی و بالعکس آن باشد.
نباید تنشهای میان ایران و امریکا و یا سایر کشورها، ایران را در تعقیب آرمانهای خود براساس برابری، عدالت و آزادی متوقف کند و یا اختلاف نظرهای داخلی، سیاست خارجی ما را فلج کند.
تحریمهای امریکا هرگز نمی تواند موجودیت ایران را به خطر بیندازد مگر آنکه قبلاً ایران از درون ازهم گسیخته باشد.
به همین دلیل، گشایشهای بیشتر در سیاست داخلی ایران که نمودی از تقویت پیوندهای مردم و حکومت یا مردمسالاری بیشتر در شرایط سخت است، در وضعیتی که تحریمها برقرار هستند، بیش از زمانهای عادی اهمیت دارد.
امروز تقویت پلورالیسم و آزادیهای سیاسی و اجتماعی نه تنها تحقق قانون اساسی بلکه جزئی از استراتژی ضد تحریمی ایران است.
دولت امریکا امیدوار است که از طریق اعمال سنگینترین تحریمهایی که جهان به خود دیده یا به فروپاشی روانی نظام و تن دادن به مذاکرات بی موقع و نامتوازن دست بیابد و یا با فروپاشی روانی ملت، آن را علیه نظام موجود تحریک کند.
استراتژی ضد تحریمی ایران باید توأمان ثبات روانی نظام را از طریق تداوم تلاش برای برخورداری از مناسبات عادی با سایر کشورها و ثبات روانی مردم را از راه تقویت اعتماد به مسیری که نظام سیاسی رهبری آن را برعهده دارد، محقق کند. این کار البته ساده نیست اما ممکن است.
به همین دلیل بود که رئیس جمهوری در همان حال که از ترمیم اجتماعی حوادث اخیر حمایت کرده، یکبار دیگر از آمادگی ایران برای گفت و گو با همه کشورها و از جمله ایالات متحده در صورت توقف تحریمها خبر داده است به این امید که امریکای ترامپ در نهایت پی ببرد که قادر نخواهد بود ایران را از تلاش برای داشتن یک زندگی سیاسی سالم در داخل و روابط خارجی پویا در خارج محروم کند.
اگر روزی بتوانیم امریکا را از دستیابی به این آرزوها مأیوس کنیم، فروپاشی تحریمها آغاز خواهد شد و فصل تازه ای از روابط ایران و امریکا را خواهد گشود که ایده تغییر رژیم برای همیشه در آن شکست خورده و خاتمه یافته است.
برای این هدف، ایران نباید از هر نوع ابتکار عملی که بطور مداوم اعتماد سیاسی را در داخل بازسازی میکند، دست بکشد و همینطور نباید از تکرار آمادگی برای گفت و گوهای سیاسی به منظور استقرار صلح و آرامش در منطقه و فراسوی آن دست بردارد. این همان وظیفه ای است که امروز در مسیر آن قرار گرفته ایم.