چگونه ممكن است رييسجمهور لحظه به لحظه، پيش و پس از اجرا شدن طرح در جريان نبوده و هماهنگيهاي لازم را در بالاترين سطح پيگيري نكرده باشد؟
سخنان اخير رييسجمهور محترم در رابطه با سهميهبندي بنزين خصوصا تفويض زمان اجراي آن و بيخبري ايشان تا روز جمعه بهتآور و حيرتبرانگيز است.
برنامهاي كه به واسطه حساسيت و اطلاع همگاني از عوارض و تبعات آن طي چند سال اين دست و آن دست شده و بارها به تعويق افتاده است و يك بار زمان اجرايش لو رفته و تا آستانه بحران پيش رفته بوديم در نهايت رييسجمهور از وقت دقيق اجرايش خبر نداشته و روز بعد متوجه شده است!
انسان از هر جهت به موضوع فكر ميكند و از هر زاويه مينگرد واقعا نميتواند خود را توجيه كند و در تاسف و افسوس غرق نشود.
ما راجع به يك مملكت 80 ميليوني در اوج تحريمها و تمركز دشمنان ريز و درشت و در حساسترين شرايط و پيرامون موضوع قيمت بنزين كه هميشه بحران آفرين بوده است، سخن ميگوييم.
چگونه ممكن است رييسجمهور لحظه به لحظه، پيش و پس از اجرا شدن طرح در جريان نبوده و هماهنگيهاي لازم را در بالاترين سطح پيگيري نكرده باشد؟
بدتر و زجرآورتر اينكه چطور ممكن است همين موضوع كه در 100 شهر موجب ناآراميهاي خشونتآسا شده و قربانيان زيادي گرفته و هم اكنون خانوادههايشان در عزا بهسر ميبرند با خنده تلخ و شوخي بيان و روي زخم مردم نمك پاشيده شود؟ مردم چگونه ميتوانند اين همه را هضم و خود را آرام كنند؟!
نه تنها بعد از 10 روز كه رييس قوه مجريه پيش از سهميهبندي بنزين بايد بارها با تواضع تمام در برابر مردم ظاهر ميشد و ضرورت تعديل قيمت بنزين را شرح ميداد و جامعه را آماده انجام آن ميكرد.
پس از آن با اين همه خسارتهاي جاني و مالي اگر مسوولان محترم جملگي با اعتذار و پيشانيهاي خيس در برابر ملت ايران حاضر و از ناكارآمديها و سهلانگاريها و بيبرنامگيها و تنديها و خشونتها اظهار شرمندگي ميكردند، كار فوقالعادهاي انجام نداده بودند.
آيا دولت محترم ميخواهد قريب به دو سال تصدي آينده خود را همين گونه سپري سازد و هيچ تغيير و چابكي و استحكام و مسووليتشناسي در خويش ايجاد نكند؟ آيا نميبينيم كه اوضاع لحظه به لحظه حساستر و صداي پاي خطر نزديكتر ميشود؟ آيا هنوز مسجل نشده كه در چنين شرايطي مديران كجسليقه كه اتفاقا سابقه اجرايي چنداني نداشته و مانع اطلاع رييسجمهور از نظرات كارشناسان و مديران باتجربه ميشوند خود بحران سازند و حداكثر براي زمانهاي عادي ساخته شدهاند؟
با اين همه هنوز زمان هست، هنوز امكان رفع برخي از نواقص وجود دارد و هنوز ميتوان بر بزرگواري و صبر و نجابت ملت ايران تكيه كرد و صادقانه با آنها سخن گفت.
من به عنوان نماينده مردم از رييس محترم جمهور ميخواهم طي نطقي حساب شده و دقيق و با امعان نظر نسبت به آراء كارشناسان و سياسيون خبره در سيماي جمهوري اسلامي مستقيما و زنده با مردم سخن بگويد و شجاعانه نواقص را بپذيرد و رسما از مردم عذر بخواهد و قولهاي مشخص و با زمانبندي بدهد تا بر آتش تحير، سرگرداني، نگراني و بياعتمادي مردم آبي پاشيده شود و جامعه از التهاب كنوني رهايي يابد.
بگذاريد بزرگان نظام بدانند كه بسياري از ما نمايندگان اين روزها در ميان مردم سر به زير شدهايم. ما براي بسياري از سوالات گزنده و درست مردم جز شرمساري چيزي براي عنوان كردن نداريم.
آقايان بزرگوار و محترم! اگر بشود گراني و تورم را توجيه كرد، اگر مردم فشار حداكثري دشمنان را درك كنند، اگر حساسيت شرايط را بفهمند، اگر سيل و زلزله را طبيعي و از كنترلها خارج بدانند با سوال از اختلاسها چه كنيم؟
چگونه ميشود رانتخواريها را توجيه كرد؟ تعللها، خودمحوريها، عدم تمكين به قانون خصوصا قوانين مربوط به حقوق ملت را مخفي نمود؟
چطور ميشود از سوالها پيرامون اختلاف مسوولان فرار كرد؟ چگونه امكان دارد كه لحن سبك و ادبيات سخيف و خندههاي تلخ مسوولان را براي مردم توضيح داد؟
آقايان مسوول و تصميمگير! مواظب سرعت زمان و صبر مردم و پيشبينيناپذيري حوادث باشيد. خداوند با ما پيمان اخوت نبسته است و به قول امام راحل بترسيم از روزي كه خداي ناكرده انفجاري حاصل بشود و...