هادی سروش: روزی از روزهای ماه رمضان توفیق ملاقات خصوصی حدود چهل دقیقه با کسی نصیب شد که مغز متفکر نهضت و انقلاب امام خمینی بود یعنی آیت الله هاشمی..
گزارشی از نکاتِ آن ملاقات :
نکته اول؛
ایشان ذکر خیری از ابوی ما کردند و دوران تحصیل در محضر امام و چاپ و انتشار رساله امام.
دوم؛
از موقعیت و شرایط حوزه قم سوال فرمودند و بنده هم ارزیابی خود را در این مورد تقدیم کردم. ایشان خرسند بودند که حوزه در حال اعتدال قرار گرفته و معتقد بودند که رفته رفته اعتدال و عقلانیت حوزه، در مواجهه با سیاست های پیش رو بیشتر هم خواهد شد.
سوم؛
به ایشان عرض کردم آمده ام تا چیزی تقدیم کنم و چیزی از شما گرفته باشم؛ اما آنچه آورده ام این است که برخورد اخلاقی شما با همه بداخلاقی ها و بی مهری ها حتی از برخی از دوستان و به ویژه از کسانی که موقعیت کنونی شان مدیون مجاهده شما بوده، حقیقتا تحسین برانگیزست. نه تنها روزی این روش اخلاقی شما مورد تحسین و تعریف امثال مرحوم آیت الله آقامجتبی تهرانی در محضر مقام معظم رهبری بوده، بلکه امروز همین حس و مقبولیت اخلاقی شما را با توجه به ارتباطی که با اساتید و اعاظم قم و تهران دارم، به عینه مشاهده می کنم. و هذا من فضل ربنا
ناگفته نمانده که هاشمی بزرگوار و مظلوم، با شنیدن این سخنم آثار بغض شدیدی، در سیمایش پدیدار گشت!
چهارم؛
اما آنچه آمده ام تا از شما بگیرم و به یادگار محفوظش دارم این است که؛
اگر امروز شما در سن بنده باشید و همین موقعیت حوزوی و تبلیغی را می داشتید، چه می کردید؟
تاملی کرد و فرمود :
من در طول زندگی ام از اولین سفر تبلیغی که مورد حساسیت دستگاه امنیتی قرار گرفتم تا امروز به سه اصل پایبندم؛
۱- توجه و تحقیق در قرآن، و الگوی گیری از سیره اهل بیت در شرایط مختلفی که ائمه(ع) با آن مواجه بودند.
۲- شناسائی استعمار وظلم، با عمومیت و توسعه معنایش و مبارزه عاقلانه و پخته با آن .
۳- اعتدال و استقامت در پیشبرد اهداف بلند الهی و انسانی .
پنجم ؛
برای رفع زحمت و خداحافظی برخاستم، حریم نگه داشتم و کمی با فاصله ایستادم، ایشان با محبت جلو آمد و صورت گرمش را بصورتم نهاد .
دست در جیب نمود و انگشتری لطف کرد و با حالت خاصی فرمود: "نگین اش از سنگِ مطهرِ مضجعِ امام حسین (ع) است".
روح و ریحان از گلشن حضور در محضر رب العالمین، گوارایش ان شاءالله
هوالودود
انتهای پیام