قرقاش مدعی شد که سیاست توسعهطلبانه ایران، عامل بیثباتی منطقه است و وزیر خارجه بحرین نیز فریاد واغریبا سر داد و ادعا کرد که اعراب منطقه 40 سال است که از راهبرد ایران در منطقه در رنج هستند!
کنفرانس سهروزه امنیت منطقهای موسوم به «گفتگوهای منامه» که جمعهشب در پایتخت بحرین کلید خورد و روز گذشته به پایان رسید، به موضوعاتی همچون امنیت دریانوردی، مناسبات دیپلماتیک و دفاعی و ثبات منطقهای پرداخت اما از سبک و سیاق سخنرانی برخی کشورهای مرتجع منطقه ازجمله «انور قرقاش»، وزیر مشاور در امور خارجه امارات و «خالد بن احمد بن محمد آل خلیفه» وزیر خارجه بحرین علیه جمهوری اسلامی مشخص شد که این کنفرانس در جهت حمله دوباره به مواضع منطقهای ایران و در قالبی جدید طراحیشده است.
قرقاش در این نشست مدعی شد که سیاست توسعهطلبانه ایران، عامل بیثباتی منطقه است و وزیر خارجه بحرین نیز فریاد واغریبا سر داد و ادعا کرد که اعراب منطقه 40 سال است که از راهبرد ایران در منطقه در رنج هستند! وی همچنین کشورمان را به حمایت مسئله داراز انصار الله یمن متهم کرد. تکرار این ادعاهای نخنما شده در حالی است که هیچ سند و مدرک معتبری تاکنون از سوی مرتجعین غرب آسیا ارائه نشده است. آش این اکاذیب آنقدر داغ است که سازمانهای بینالمللی برای بررسی دخالت ایران در بحرین و دیگر کشورهای عربی وارد عمل شدند اما بالاتفاق، این ادعاها را رد کردند.
از باب مثال، حدود دو سال پیش، پس از اینکه «نیکی هیلی»، نماینده آمریکا در سازمان ملل با نمایش چند آهنپاره در یکی از سرسراهای این نهاد بینالمللی ادعا کرد که موشکهای شلیک شده به عربستان ساخت ایران هستند، «فرحان حق»، جانشین سخنگوی دبیر کل سازمان ملل، بهصراحت اعلام کرد که «هیچ مدرک قطعی درباره منشاء موشکهایی که از یمن بهسوی عربستان سعودی شلیک شدهاند، وجود ندارد.»
اما آنچه مسلم است اینکه هر جا ایران از کشوری یا گروهی حمایت کرده، آشکارا آن را اعلام نموده است. بهطور مشخص، انقلاب اسلامی از گروههای مقاومت لبنان و فلسطین حمایت میکند و مداخلهای در کار نیست. این اقدام به حفظ امنیت و تمامیت ارضی این دو کشور کمک شایانی کرده و موجب شده تا دست برتر مقاومت در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی حفظ شود.
از طرفی، مواضع منطقهای کشورمان در راستای منافع کشورهای منطقه بوده و اگر حضور بهموقع ایران در برابر برخی تهدیدات بزرگ و برنامهریزیشده همچون خطر تروریسم تکفیری در عراق و سوریه نبود، بسیاری از مرتجعینی که امروز زبان به تکرار دیکتههای کاخ سفید گشودهاند، با چالشهای عمیق امنیتی در حال دستوپنجه نرم کردن بودند.
افزون بر این، برخی کشورهای عربی در هر نشستوبرخاستی ایران را متهم به بیثباتی غرب آسیا میکنند ولی از گاوبندی خود با آمریکا و رژیم صهیونیستی در مقابل کشورمان سخن نمیگویند و بهسادگی از تهدیدات مداوم علیه امنیت ملی ایران ازجمله در جریان آشوبهای اخیر میگذرند. در این خصوص، میتوان به این موارد اشاره کرد:
1. بخش عمدهای از پایگاههای نظامی آمریکا در غرب آسیا در کشورهای مرتجع قرار دارد و از این طریق، به محاصره جمهوری اسلامی کمک کردهاند. ناوگان پنجم آمریکا در بحرین، امنیت سواحل و تأسیسات کشورمان را تهدید کرده و پایگاههای پنتاگون در عربستان و اردن نیز بهطور مداوم به سکویی برای پرواز پرندههای جاسوس این کشور تبدیل شدهاند. آمریکا حتی تا پیش از دستور رسمی ترامپ برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، 14 پایگاه فعال داشت و در عراق که بهروشنی با مواضع ضد ایرانی واشنگتن مخالفت کرده، هشت پایگاه نظامی برپا کرده است. آمریکا بهجز عراق و سوریه، از همه ظرفیتهای کشورهای عربی برای مواجهه با ایران سوءاستفاده کرده و به عبارت سادهتر، مقدمات این تهدیدات را کشورهایی ایجاد کردهاند که امروز مدعی تنشزایی ایران هستند.
2. عربستان سعودی که رسماً پدرخواندگی تروریستهای منطقه را بر عهده دارد، سالهاست که به گفته مقامات رژیم صهیونیستی بهصورت پیدا و پنهان با تلآویو ارتباط دارد و درهای خود را برای ورود سرویسهای امنیتی صهیونیستها بازکرده است. رژیم جعلی اسرائیل با چراغ سبزی که از سوی ریاض دریافت کرده، با همپالکیهای عربستان نیز باب مراوده را گشوده و تلاش نموده تا نقش مؤثری در بهاصطلاح حصر امنیتی ایران داشته باشد. رژیم صهیونیستی در همه فتنهها و توطئهها ازجمله ترور دانشمندان هستهای دست داشته و دارد و درنتیجه، برخی کشورهای عربی نیز شریک جرم تلآویو هستند.
3. برخی کشورهای عربی در شکلگیری گروههای مسلح همچون «جند الشیطان»، گروهک تجزیهطلب و تروریستی «الاحوازی» و «انصار الفرقان» دخیل بوده و جمهوری اسلامی شواهد آن را ارائه کرده است.
4. جنگ رسانهای و تبلیغاتی کشورهای عربی در برابر ایران با ایجاد یا حمایت از دهها شبکه معاند ازجمله «ایران اینترنشنال» در حالی است که کشورمان هیچ شبکه یا جریانی رسانهای علیه منافع کلان کشورهای عربی شکل نداده و در مقابل، از پیمانها و ابتکارات منطقهای و همچنین نشستهایی در راستای وحدت اسلامی و تقریب مذاهب رونمایی کرده است.
سؤال اینجاست که کدامیک برای اعراب خطرناکترند، ایران یا آمریکا؟! آمریکا 16 کشور عربی را تحت سیطره خود دارد و تنها چهار پایتخت عربی زیر بار امر و نهی قطعی واشنگتن نرفتهاند. جمهوری اسلامی در حالی متهم به دخالت در کشورهای عربی میشود که عربستان، آسمان یمن را ناامن کرده، آشکارا در آشوبهای عراق و لبنان دخالت میکند و برای توطئهچینی علیه ایران، با آمریکا و اسرائیل دور یک میز پالوده میخورد.
نکته خوشمزه ماجرا اینجاست که کاخ سفید، ثروت کشورهای عربی را به تاراج برده و آنها را «گاو شیرده» خطاب میکند، اما بهجای انتقاد از آمریکا، این ایران است که به دست داشتن در اوضاع وخیم منطقه متهم میشود. ترامپ در مقابل هزاران نفر از طرفدارانش، لحن صحبت پادشاه سعودی را به باد تمسخر میگیرد و به او میگوید که اگر آمریکا نبود، حتی دو هفته هم دوام نمیآوردند. دهها مورد از این عبارات و اظهارات تحقیرآمیز از سوی کسانی که عامل غارت ثروت اعراب و تنش در منطقه هستند را میتوان آدرس داد که همچنان ادامه دارد ولی در کمال تأسف، جمهوری اسلامی که بر کرامت و عزت امت اسلامی تأکید دارد، به تلاش برای بی ثباتی متهم میشود!
همه این سیاه نماییها از ناحیه وادادگی و سرسپردگی کوتولههای غرب آسیا از یکسو و قدرت بلامنازع و رو به افزایش جمهوری اسلامی با وجود سیل تهدیدات و چالشهای امنیتی، اقتصادی، فرهنگی شکلگرفته است. در قاموس سیاست منطقهای ایران، حمایت از کشورهای عربی در مقابل تجاوزات آمریکا و اسرائیل بلکه در برابر هر نوع تهدیدی از سوی دشمنان جهان اسلام، تعریف و نهادینه شده و تا مجال و فرصت برقرار است، اعراب باید به خود آمده و حساب دوست و دشمن را از یکدیگر جدا کنند، چراکه ایران در صورت تکرار و تداوم این مواضع، پاسخی در خور و پشیمانکننده خواهد داد.