پيشنهاد من اصلاح الگوي مصرف به جاي افزايش قيمتهاست. به آن معنا که دولت براي مصرف محدوديت بگذارد اما قيمت را افزايش ندهد.
مشکلات امروز کشور محدود به مسأله بنزين نيست. ما به مصرفگرايي افراطي دچاريم و بايد سرانجام از اين مصرفگرايي فاصله بگيريم.
مصرف ما بايد حساب و کتاب داشته باشد و روند موجود اصلاح گردد؛ با اينکه معتقد نيستم اين تصميم اخير بر اساس حساب و کتاب دقيق بوده اما قبول ندارم که بايد چوب حراج بر سرمايههاي ملي نظير حاملهاي انرژي يا آب زد و قيمت ارزان و مصرف بيرويه بحرانهايي جدي براي کشور پديد آورد.
سابقا تصميمي عقلاني در کشور وجود داشت که بر اساس آن قيمت بنزين به صورت تدريجي افزايش پيدا ميکرد اما با لغو آن تصميم و شرايط به گونهاي رقم خورده که با هر افزايش قيمت ناگهاني موجي از نارضايتيها در جامعه به وجود ميآيد.
تعيين سبک زندگي از اصليترين وظايف پيش روي ماست. بايد انتخاب کنيم ميخواهيم زماني که با تحريم و دشمن خارجي درگير هستيم و از مشکلاتي عديده رنج ميبريم، مصرفگرايانه زندگي کنيم يا بايد بر اساس اعتدال به مصرف بپردازيم؟
زندگي مصرفگرايانه به تقليد از برخي کشورهاي ديگر مد نظر ماست يا اينکه ميخواهيم راه و روش مخصوص به خود را داشته باشيم؟
اين بايد قابل توجه حاکميت و مردم باشد که ما اگر خواهان زندگي مصرفگرايانه هستيم بايد به جهان و اقتصاد جهاني وصل باشيم، خوبيها و بديهاي آن را بپذيريم و خود را بر اساس خواست اين بازار تنظيم کنيم.
اگر ميخواهيم سبک زندگي خود را داشته باشيم بايد تغيير کنيم.
بنزين يکي از مواردي است که مصرف بيش از حد آن مشکلات زيادي را سبب شده، بحرانيتر از بنزين در کشور ما مسأله «آب» است. بدون بنزين ميتوان زندگي کرد اما بدون آب هرگز.
امروز وضعيت مصرف منابع در کشور ما فاجعه است و بايد تدابير خاصي براي اين منظور به کار گرفت. مردم اين روزها از وضعيت معيشت خود ناراضياند اما بايد دلايل اين وضعيت را نيز بدانند.
تحريم کاري کرده که کشور ما با مشکلات بسياري مواجه شود. ما اصليترين منبع درآمد خود را از دست دادهايم و هر روز آمريکاييها محدوديتهاي جديدي عليه ما وضع ميکنند. خودشان هم اسم اين مجموعه اقدامات عليه ايران را «فشار حداکثري» گذاشتهاند.
با اين وجود مردم ما گمان ميکنند همه چيز تقصير آقاي روحاني است، اما اينگونه نيست بلکه اقدامات دولت واکنشي به فشار تحريمهاست و اتخاذ اين تصميمها ناگزير است.
پيشنهاد من اصلاح الگوي مصرف به جاي افزايش قيمتهاست. به آن معنا که دولت براي مصرف محدوديت بگذارد اما قيمت را افزايش ندهد. اين الگو بايد در قبال همه موضوعات مهم دنبال شود به اين صورت که کساني که کم مصرف ميکنند هزينه بسيار کمي بپردازند و کساني که زياد مصرف ميکنند هزينه بسيار زيادي را متقبل شوند.