علاوه بر آشوبهای سیاسی-امنیتی ناشی از واکنش قاطع محور مقاومت به ترور کور یکی از رهبران جهاد اسلامی توسط صهیونیستها، آشوبهای اقتصادی نیز رهبران این رژیم را کلافه کرده است.
اتفاقات اخیر سرزمینهای اشغالی اعم از شروع دوباره ترور رهبران مقاومت فلسطین و همچنین اوضاع سیاسی رژیم صهیونیستی، اوضاع را برای آنها بسیار پیچیده و بغرنج کرده است.
صهیونیستهای ساکن در سرزمینهای اشغالی از اوضاع سیاسی اقتصادی خود گلایه دارند و کابینه نیز در کشمکش بین احزاب سیاسی بین آنها پاسکاری میشود.
البته با اینکه صهیونیستها در سیاست خارجی خود حیلهگرانه عمل میکنند، اما در اتفاقی بیسابقه شرایط داخلی این رژیم، آن را تا آستانه فروپاشی پیش برده است. حال در شرایطی که «بنی گانتس» از سوی حزب خود یعنی سفیدوآبی مأمور تشکیل کابینه شده، «بنیامین نتانیاهو» برای آنکه فرش از زیر پای وی بکشد و وی را در تشکیل کابینه ناکام بگذارد، یک افراطی چون «نفتالی بنت» را وزیر جنگ کرد.
اما به صورت کلی از چند منظر میتوان به چرایی حملات رژیم صهیونیستی علیه رهبران گروههای مقاومت فلسطینی در این مقطع زمانی پاسخ داد.
نخست از منظر تحولات داخلی رژیم صهیونیستی، این رژیم نزدیک به یک سال است که در بلاتکلیفی سیاسی به سر میبرد و با وجود برگزاری دو انتخابات زودهنگام هنوز دولتی تشکیل نشده و احتمال برگزاری انتخابات زودهنگام دیگر به عنوان یک احتمال جدی مطرح است.
در چنین وضعیتی از این ترورها برای جذب عناصر افراطیتر استفاده میشود و اینکه این حملات بلافاصله بعد از انتصاب «نفتالی بنت» رهبر حزب افراطی خانه یهودی به ریاست وزارت جنگ آغاز شد، چنین ارتباطی را آشکار میکند.
دوم اینکه چون نتانیاهو از سوی بسیاری از احزاب سیاسی این رژیم تحت فشار بود که چرا دست از غزه کشیده، با این عملیات، تلاش داشت تا حجم انتقادات علیه خود را کاهش دهد.
سوم از منظر تحولات فلسطین، رژیم صهیونیستی در ادامه راهبرد خود برای ایجاد شکاف و تعمیق شکاف میان فلسطینیها در پی تعمیم این شکاف و اختلافات به داخل گروههای مقاومت است و به همین دلیل در دور جدید حملات تروریستی خود، عمدتا رهبران و اعضای بلندپایه جنبش جهاد اسلامی را چه در غزه و چه در منطقه دیپلماتیک سوریه در دمشق مورد حمله قرار داده و این بدین مفهوم است که حملات تدافعی سایر گروههای مقاومت در پاسخ به این حملات از اهمیت مضاعفی برخوردار است و میتواند سدی بازدارنده در برابر حملات بعدی ایجاد کند.
چهارم اینکه به لحاظ منطقهای نیز مدتی است که رژیم صهیونیستی خود را برای رویارویی همزمان در چند جبهه آماده میکند و استراتژیستهای این رژیم به این نتیجه رسیدهاند که جنگ آینده به طور همزمان در چند جبهه روی خواهد داد.
با توجه به اینکه این رژیم به خوبی میداند که توان وقدرت مواجه همزمان در چندجبهه را نخواهد داشت لذا به انحاء مختلف در تلاش است حلقههای محور مقاومت را با چالش مواجه کند و از این دید ترور رهبران جهاد اسلامی مکمل پروژه ناآرامسازی لبنان و عراق محسوب میشود.
در مجموع از سرگیری حملات تروریستی رژیم صهیونیستی با هر هدفی که صورت گرفته باشد تغییری در ماهیت جنایتکارانه این ترورها ایجاد نمیکند و درعین حال مسئولیت آثار وعواقب پیشبینی نشده آن را متوجه این رژیم میکند.
با وجود اینکه گروههای مقاومت و بخصوص جنبش جهاد اسلامی با حملات موشکی به ترور اعضای خود پاسخ داده است اما از برخی قرائن و شواهد چنین بر میآید که این همه پاسخ نیست و آنچه مسلم است اینکه برخلاف تصور و تلاش رژیم صهیونیستی محور مقاومت همچنان یکپارچه عمل خواهد کرد.
اما سوی دیگر قضیه نیز باید دیده شود و آن اینکه پاسخ محور مقاومت، ذلیل بودن نظامی صهیونیستها را نشان داد. فرار یک میلیون نفری صهیونیستها به پناهگاه و همچنین عدمکارایی گنبد آهنین، ضعف ساختاری آن را هویدا کرد. ساختار گنبد آهنین در مقابل تعداد محدودی موشک کارایی دارد اما زمانیکه حجم زیادی از موشک بر سر آنها آوار میشود، این سامانه عملا از کار میافتد.
فلج شدن اقتصاد و زندگی صهیونیستهای ساکن سرزمینهای اشغالی، عواقب سنگینی برای نظام سیاسی رژیم صهیونیستی دارد. همچنین زبونی و ضعف رژیم اشغالگر قدس آنجا مشخص میشود که نماینده رژیم صهیونیستی در سازمان ملل از شورای امنیت درخواست کرده حملات موشکی مقاومت فلسطین از نوار غزه به اراضی اشغالی را محکوم کند.
اعلام حالت فوقالعاده در فلسطین اشغالی به مدت 48ساعت نیز خفت صهیونیستها و دست برتر مقاومت فلسطینی در مقابل آنها را نشان داد. تحولات اخیر و شلیک هر هفتونیم دقیقه یک موشک به سرزمینهای اشغالی بیانگر آن است که شاید صهیونیستها آغازگر حمله و تجاوزی باشند، اما قطعا پایان دهنده آن نیستند.
علاوه بر آشوبهای سیاسی-امنیتی ناشی از واکنش قاطع محور مقاومت به ترور کور یکی از رهبران جهاد اسلامی توسط صهیونیستها، آشوبهای اقتصادی نیز رهبران این رژیم را کلافه کرده است.
در سایه این تنش شاخصهای اصلی بورس تلآویو کاهش یافت. در این راستا رهبری جبهه داخلی رژیم صهیونیستی به تمامی شرکتهای غیرضروری در تلآویو سفارش کرده که فعالیت خود را متوقف کنند.
بسیاری از سرمایهگذاران در بازار بورس حاضر نشدند برای همین میزان معاملات در بازار بورس به ۲۸۵ میلیون دلار کاهش یافت.
برخی شعب بانکها نیز در مناطق مجاور با نوار غزه و شمال تلآویو تعطیل شدهاند اما شعبههای اصلی به فعالیت خود ادامه میدهند. کوتاه سخن اینکه، سیلی محور مقاومت به اقدام صهیونیستها، کام آنها را برای داشتن تجربهای شیرین از اقدام نظامی در غزه، تلخ کرده است.