در سال های اخیر اما قضیه بر عکس شده است و به نظر می رسد که لازم است کسانی به مردم برای پرهیز از افراط تذکر دهند و یادآوری کنند که اساس تعالیم دین بر آغاز اصلاح از خویش است، نه پرداختن به دیگران!
در طول قرن های گذشته رشد و توسعه جریان های دینی در ایران غالبا دور از قدرت سیاسی و اجتماعی بوده و شاید همین شرایط باعث شده است گرایش های فردی پررنگ تر باشد تا جایی که رهبران دینی می کوشیدند تا مردم دیندار را به حضور اجتماعی و احساس مسئولیت درخصوص وضعیت اطراف خود و احوال دیگران ترغیب کنند.
در چنین شرایطی برخی از احادیث و روایات مورد تأکید قرار می گرفت که مضمون دعوت به تلاش و کوشش برای اصلاح عمومی و امر به معروف یا نهی از منکر داشت و مانند آن سخن پیامبر اکرم(ص) خطاب به امیر مؤمنان (ع) بر دستاوردها و آثار هدایت دیگران تصریح می کرد؛ «یا علی لواهتدی بیدک رجل خیر لک مما طلعت علیه الشمس/ اگر مردی به دست تو هدایت شود، از هر چه خورشید به آن تابیده (هر چه در عالم هست) برای تو بهتر خواهد بود.»
توجه و تمرکز بر این گونه توصیه ها از آن رو بود که فضای غالب در جامعه بی اعتنایی به محیط و ترویج نوعی دین شخصی و فردی بود و برای تعدیل آن حال و هوا به طور طبیعی توجه بیشتر به جنبه های عمومی لازم می آمد.
در سال های اخیر اما قضیه بر عکس شده است و به نظر می رسد که لازم است کسانی به مردم برای پرهیز از افراط تذکر دهند و یادآوری کنند که اساس تعالیم دین بر آغاز اصلاح از خویش است، نه پرداختن به دیگران!
گویی آن نگرانی از تفریط و افتادن از آن سوی بام، این بار از جهت دیگری رخ نموده و باید به دینداران هشدار داد که مراقب باشند تا از این سوی بام پایین نیفتند!
به نظر می رسد که تحولات اجتماعی و تغییرات سیاسی پس از انقلاب از یک طرف و سرعت گسترش رسانه های جدید و فناوری های ارتباطی در کشور از طرف دیگر فضایی را ایجاد کرده که در آن تمرکز ما دینداران به جای توجه به خود، بر اصلاح دیگران است!
امیر مؤمنان (ع) می فرماید: «من نصب نفسه للناس إماما فلیبدأ بتأدیب نفسه قبل تأدیب غیره ... و معلم نفسه و مؤدبها أحق بالإجلال من معلم الناس و مؤدبهم/ هر کس در موقعیت راهبری و هدایت دیگران قرار می گیرد باید نخست به پرورش و تربیت خود بپردازد... و آن که معلم خود باشد باید بیش از آن که معلم و مربی دیگران است مورد تقدیر و ستایش قرار گیرد.»
در تعالیم دینی و رهنمودهای اخلاقی خاندان پیامبر احادیث و روایات متعدد با این مضمون به چشم می خورد و عباراتی مانند «طوبی لمن شغله عیوبه عن عیوب الناس/ خوشا آن کس که چنان به برطرف کردن عیوب خود مشغول باشد که از پرداختن به عیوب مردم باز ماند» یا «کفی بالمرء عیبا أن یبصر من الناس ما یعمی عن نفسه/ این عیب برای یک نفر کافی است که ایرادهایی که خود دارد نبیند و همان عیب ها در مردم به چشمش بیاید.»
شاید اکنون لازم باشد که قدری به خود بیاییم و به جای آن که تا این اندازه به اطراف خود و کار دیگران توجه کنیم، قدری هم سرمان به کار خودمان باشد و به اصلاح وضع خودمان مشغول شویم.