پيام گامهاي هستهاي ايران براي مردم كشور، پيام اميد است. منتقدان و مخالفان برجام بايد باور كنند كه در سايه همبستگي و اتحاد ميتوانيم دشمن بدسگال پيشرفت كشور را به تجديدنظر وادار كنيم.
توان هستهاي ايران يك نقش هشداردهنده براي طرف مقابل دارد. گامهاي ايران، هشدار به شركايش در برجام است كه اگر در رويه سياسي كه در پيش گرفتهاند تجديدنظر نكنند، ايران در تعهدات خود در برجام تجديدنظر خواهد كرد. هوشمندي سياست ايران در اين است كه كاهش تعهدات خود را نه به صورت يكجا بلكه به صورت گام به گام و پلهاي پيش ميبرد.
ايران ميداند مادامي كه تحت نظارت كامل آژانس بينالمللي انرژي اتمي است و با حضور بازرسان آژانس، اقدامات خود را انجام ميدهد، هيچ يك از طرفهاي مقابل نميتوانند ادعا كنند كه جمهوري اسلامي ايران از برنامه صلحآميز هستهاي منحرف شده است.
وقتي كه اقدامات ايران در چارچوب انپيتي و پروتكل الحاقي باشد، هيچ محدوديتي در چارچوب گامهايي كه برداشته است از لحاظ حقوقي و فني وجود ندارد.
گامهايي كه ايران برداشته است، هيچ يك خلاف تعهدات ايران در چارچوب پيمانهاي بينالمللي هستهاي نيست، بلكه كاهش تعهدات در چارچوب برجام است. تهران در حال حاضر به شكل تعهد در برابر تعهد با برجام برخورد ميكند. شركاي برجام پذيرفته بودند يكسري اقدامات انجام بدهند و از مجموعهاي از اقدامات خودداري كنند...
در مقابل اين تعهد ايران هم بخشي از فعاليتهاي مشروع هستهاي خود را كاهش داده بود. حالا تعهدات شركاي برجام به ويژه در حوزه عاديسازي مناسبات اقتصادي و لغو تحريمها، اجرايي نشده است، در برابر ايران هم ضرورتي نميبيند كه همه تعهدات خود را بدون استثنا اجرا كند.
اما ويژگي مهم گام چهارم كاهش تعهدات هستهاي جمهوري اسلامي ايران در چارچوب برجام، از سرگيري فعاليت غنيسازي در تاسيسات فردو است.
فردو به لحاظ ظرفيت غنيسازي بسيار كوچكتر از تاسيسات نطنز است، اما از آن جهت كه اين تاسيسات به لحاظ موقعيت زير يك محافظ طبيعي مانند يك تپه قرار گرفته ، از نظر دسترسي خصمانه و نظامي، ايمن است. البته هر چند دست دشمنان از اين تاسيسات كوتاه است، دسترسي بازرسان و ناظران آژانس به آن آزاد است، همانگونه كه از زمان اجراي برجام تاكنون هم سانتريفيوژهايي كه بدون تزريق گاز فعال بودند، تحت نظارت آژانس فعاليت ميكرد و تزريق گاز به آن هم تحت نظارت بازرسان آژانس انجام ميشد.
گام چهارم در واقع بدون اينكه تغيير چنداني در ميزان سطح غنيشدگي اورانيوم ايران ايجاد كند، ظرفيت غنيسازي را افزايش ميدهد. ايران توانايي دارد درصد غنيسازي را هم افزايش ميدهد، اما به نظر ميرسد كه سياستگذاران جمهوري اسلامي ايران فعلا قصد افزايش سطح غنيسازي را ندارند، هر چند اين پيام روشن را به طرفهاي مقابل اعلام ميكنند كه هرچند آنچه اعلام ميكنند، توان اجراي آن را هم دارند.
آنچه پيش از اين در افكار عمومي داخل و خارج از كشور تبليغ ميشد كه ايران توان هستهاي خود را از دست داده است و قادر نيست به شرايط پيش از برجام بازگردد، مشخص شد كه غلط است. ايران همچنان صنعت هستهاي پويايي دارد و تاكنون به اختيار و نه از روي اجبار به تعهدات در برجام پايبند مانده است. همزمان با حفظ و استمرار نظارت آژانس بينالمللي انرژي اتمي، هيچ بهانهاي هم در اختيار طرف مقابل قرار نميگيرد كه ايران نيت سوئي از اجراي گامهاي هستهاي خود داشته باشد.
ايران توانسته است ظرفيت غنيسازي خود را به 8660 سو برساند كه تا چند ماه آينده با در مدار قرار گرفتن فردو ميتواند به 11 هزار سو يا فراتر از آن افزايش پيدا كند كه مشابه ظرفيت غنيسازي ايران پيش از آغاز اجراي برجام است. ايران به راحتي توان افزايش ذخاير اورانيوم غنيشده خود را دارد و در طول سالهاي اخير تنوع سانتريفيوژهايش را هم سه برابر كرده و از 5 مدل سانتريفيوژ تنوع اين تجهيزات را به 15 مدل رسانده است.
ايران نشان داده است كه توان علمي و فناوري خود را متوقف نميكند. دولتمردان غربي هم بايد به اين نتيجه برسند كه تجربه را تجربه كردن خطاست. آنها بايد تعهداتشان را اجرا كنند و مادامي كه ايران اقداماتش قابل بازگشت است، به توافقي بازگردند كه منافع همه را تامين كنند. فقط اين نيست كه از به هم خوردن برجام، ايران ضرر كند، همه كشورها ضرر خواهند كرد.
اين اقدامات تا حدي پاسخي به منتقدان داخلي برجام هم در خود داشت. به هر حال افرادي با انگيزهها و استدلالهاي مختلف از برجام انتقاد ميكردند. در دوراني گفته ميشد كه در دوران حضور امريكا در توافق هم هيچ يك از تعهدات طرف مقابل در برجام اجرايي نشده است، اما وقتي امريكا از برجام خارج شد، مشخص شد كه تصادفا حضور امريكا در اين توافق خيلي موثر بود و در ناكامي برجام، اغراق شده است. عدهاي هم مرتبا تكرار ميكردند كه برجام باعث نابودي صنعت هستهاي ايران شده است.
گام اخير ايران و افتتاح زنجيره سانتريفيوژ IR6 نشان ميدهد كه برعكس در تمام اين دوران صنعت هستهاي ايران با پويايي به راه خود ادامه ميداد. علياكبر صالحي، رييس سازمان انرژي هستهاي پريروز گفتند كه اگر صنعت هستهاي كشور تعطيل بود كه نميشد در عرض دو ماه چنين ظرفيتي را به غنيسازي ايران اضافه كرد. تمام اين اقدامات توسط دانشمندان هستهاي توانمند ما انجام شده است، آن هم در دوراني كه عدهاي ادعا ميكنند دانشمندان هستهاي ايران بيكار شدهاند، شاهد چنين پيشرفتهايي هستند.
پيام گامهاي هستهاي ايران براي مردم كشور، پيام اميد است. منتقدان و مخالفان برجام بايد باور كنند كه در سايه همبستگي و اتحاد ميتوانيم دشمن بدسگال پيشرفت كشور را به تجديدنظر وادار كنيم. لازم است به جاي اينكه نااميدي ايجاد كنيم و شعارهاي توخالي بدهيم، ميتوانيم ارادههاي خود را كنار هم بگذاريم و با تلاش بيشتر اين دستاوردها را گسترش دهيم.
تعجب من از افرادي است كه با وجود مشاهده تمام اين دستاوردها و پيشرفتها، همچنان بر طبل شعارهاي توخالي ميكوبند و هر آنقدر هم كه بر خلاف ادعاهايشان نشانههاي حيات و پويايي صنعت هستهاي ايران رونمايي ميشود، دنبال موضعگيريهاي چكشي و فكرنشده هستند كه بدون سنجش عواقب ممكن است آسيبهاي زيادي را به كشور وارد كنند. عدهاي تصور ميكنند موضعگيري فكر و برنامهريزي نشده، اقدام قاطع و انقلابيگري است.
پيشنهاداتي مانند كنار گذاشتن برجام و خروج از انپيتي و امثال اينها، از جمله همين شعارهايي هستند كه بدون ارزيابي نتايج و آثار بلندمدت آن، بدون سنجش توان داخلي كشور و بدون پشتوانه علمي بيان ميشوند. اما قطعيت اقدام به ميزان دورانديشي، دقت، عاقبتسنجي و منطقي بودن آن بستگي دارد.