تأثیر دیپلماسی شهری در تقویت و تحکیم مناسبات سیاسی دولتها
سید عباس موسوی*
دیپلماسی شهری و ارتباطات میان جوامع و شهرهای مختلف میتواند سازوکاری مناسب برای انتقال پیام صلح دوستی، عدالت طلبی و آزادگی ملت بزرگ ایران به جهانیان باشد.
دیپلماسی از مهمترین و قدیمیترین رویکردهای ساخت بشر قلمداد میشود. دیپلماسی سازوکار حلوفصل اختلافات و رسیدن به تفاهم و توافق میان جوامع انسانی است و برای این مقصود از ابزارهای گفتوگو، مذاکره، معامله و چانه زنی بهره میجوید. دیپلماسی هنر مدیریت روابط انسانی بدون توسل بهجنگ و خشونت است.
رابطه دیپلماسی با جنگ، نسبتی وارونه و معکوس است. بههر میزان دراستفاده از دیپلماسی توفیق یابیم بههمان نسبت از تهدید و خطر جنگ کاسته میشود. برهمین اساس میتوان گفت جنگ، پایان دیپلماسی است و دیپلماسی، آغازی است بر پایان انگاره جنگ و خشونت. این تلقی سنتی از دیپلماسی و نسبت آن با جنگ حتی درهزاره سوم میلادی و قرن 21 نیز قابل تعمیم و اطلاق است.
به هرحال امروزه دیپلماسی نه صرفاً درتقابل با جنگ بلکه به مثابه مقولهای فراگیردرخدمت توسعه، عدالت و همبستگی جوامع انسانی است. امروزه با گسترش و فراگیری دیپلماسی، دیگر دستورکار دیپلماسی صرفاً محدود و منحصر به دو مقوله جنگ و صلح نیست، بلکه موضوعاتی همچون توسعه انسانی، تعاملات اقتصادی و بازرگانی، تبادلات علمی و فناوری، فقرزدایی و مقابله با چالشهای جهانی مانند تروریسم و محیط زیست نیز زیر چتر دیپلماسی قرار گرفته و وارد دستورکار دولتها و دیگر بازیگران و کنشگران عرصه بینالملل شده است.
بنابراین اگر در گذشته نه چندان دور دیپلماسی صرفاً در انحصار دولتها و منحصربه اشکال دو و چندجانبه بود، امروزه طیف وسیعی از کنشگران وارد عرصه دیپلماسی شده و از ابزارهای گفتوگو، مذاکره، مفاهمه و چانه زنی در ارتباط با موضوعات و چالشهای مختلف استفاده میکنند.
بدین ترتیب با ورود بازیگران جدید به عرصه دیپلماسی و فراگیری چتر دیپلماسی بر مسائل و چالشهای متنوع و متکثر امروز بشر، با مقولهای بهنام دیپلماسیهای نو پدید مواجه هستیم.
دیپلماسیهای نوین پدیدهای مدرن در بستر جامعه جهانی است که بهعنوان مکمل دیپلماسی سنتی وارد عرصه روابط بینالملل شدهاند. چرا که بهدلیل گستردگی و تنوع مسائل و چالشهای فراروی جوامع بشری، دیپلماسی سنتی و کلاسیک به تنهایی قادر به مقابله با این چالشها نیست. از سوی دیگر با بخش کثیری از کنشگران نوین در عرصه سیاست و اجتماع شامل بازیگران فراملی (سازمانهای بینالمللی، افکارعمومی جهانی، کنشگران فرادولتی و...) و بازیگران فروملی (شامل احزاب، گروههای فشار، گروههای ذینفع، رسانهها و...) مواجه هستیم.
بدون تردید مهمترین بازیگر عرصه جامعه چه در بعد داخلی و چه در سطح بینالمللی و جهانی، افکارعمومی مردم است. در واقع برخلاف یک قرن پیش که افکار عمومی و خواست عموم مردم محلی از اعراب نداشت و هیچگونه تأثیری در سیاست دولتها و تعیین سرنوشت جامعه نداشت، امروزه مؤلفه افکارعمومی و مردم، نقشی تعیینکننده درعرصه سیاست و اجتماع در هر دو سطح داخلی و بینالمللی یافته است.
بنابراین برخلاف گذشته که تنها یک الگوی خطی ساده از دیپلماسی (دو جانبه و چندجانبه) وجود داشت، در دنیای امروز دیپلماسی دستخوش دگرگونیهای اساسی شده و بر ابعاد و انواع دیپلماسی افزوده شده است. امروزه با انواع و اقسام دیپلماسیهای نوپدید شامل دیپلماسی عمومی (دیپلماسی دولت با مردم)، دیپلماسی فرهنگی، دیپلماسی علمی، دیپلماسی دینی، دیپلماسی گردشگری، دیپلماسی رسانهای، دیپلماسی مجازی یا دیجیتالی، دیپلماسی شبکهای و دیپلماسی خط دو (دیپلماسی مردم با مردم) روبهرو هستیم.
فصل مشترک همه انواع دیپلماسیهای نو پدید، محوریت مردم و مرکزیت افکارعمومی است. چرا که بر مبنای نظریههای نوین بویژه نظریه قدرت نرم جوزف نای، یکی از مهمترین منابع قدرت کشورها، قدرت نرم آن است که میتواند باعث جذابیت، ترغیب و مطلوبیت شده و بر افکارعمومی مردم تأثیر مثبت گذاشته و درنهایت باعث تغییر در سیاست دولتها می شود.
نکته مهم در ارتباط با دیپلماسیهای نو پدید این است که انواع دیپلماسیهای نوین ازجمله دیپلماسی عمومی و خط دو و حتی دیپلماسی مجازی، نه جایگزین دیپلماسی سنتی و رسمی بلکه مکمل آن و در خدمت منافع ملی و اهداف سیاست خارجی کشورها قرار میگیرد.
بر این اساس هرچقدر بر میزان تعاملات و تبادلات انسانی و ارتباطات و همکاریهای میان جوامع انسانی افزوده شود، زمینه برای تعاون، همکاری و دوستی میان دولت - ملتها بیشتر و بهتر فراهم میآید. دیپلماسی شهری یا همان ارتباطات میان مردم شهرها و نهادهای مردمی یعنی شهرداریها و شورایهای شهری، میتواند نقشی مؤثر و سازنده در نزدیکی ملتها و جوامع انسانی و در نتیجه تعمیق و تحکیم مناسبات سیاسی دولتهایشان فراهم نماید.
در بستر دیپلماسی عمومی و بویژه دیپلماسی خط دو (مردم با مردم)، گونههای متنوعی از تعاملات انسانی از ارتباطات میان انجمنهای تخصصی گرفته تا همکاریهای رسانهای و دانشگاهی شکل میگیرد.
قاعدتاً ارتباطات مردمی در چارچوب دیپلماسی عمومی و خط دو، بایستی درچارچوب مناسبات رسمی و در راستای تأمین منافع ملی و مصالح عمومی جامعه باشد.
یکی از شناخته شده ترین گونههای ارتباطات شهری، مقولهای بهنام خواهرخواندگی است که قدمتی درحدود یک قرن دارد ولی از نیمه دوم قرن بیستم به بعد عمومیت یافت و طبق آمار امروزه بیش از 2500 قرارداد خواهرخواندگی میان شهرها و پایتختهای کشورهای جهان منعقد شده تا زمینه برای تحقق «دیپلماسی شهری» فراهم شود.
در حال حاضر طبق برخی آمارها بیش از100 قرارداد خواهرخواندگی میان تهران و دیگر شهرهای کشورمان با دیگر پایتختها و شهرهای مهم از پنج قاره جهان منعقد شده است که بجز دو مورد تمامی این خواهرخواندگیها مربوط به دوره چهل ساله پس از انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی است.
این امر مؤید آن است که جمهوری اسلامی ایران برای ارتباطات انسانی و جوامع با یکدیگر ورای مناسبات رسمی میان دولتها، ولی بهعنوان مکمل و مقوم آن اهمیت خاصی قائل است.
انعقاد حدود 24 قرارداد خواهرخواندگی میان تهران با تقریباً همه پایتختهای کشورهای همسایه و قدرتهای بزرگ و غیرمتخاصم، انعقاد بیش از 80 قرارداد خواهرخواندگی میان شهرهای بزرگ و تاریخی - فرهنگی کشورمان مانند شیراز، اصفهان و تبریز و مشهد با همتایان خود در چهارگوشه دنیا، نشانگر اهمیتی است که جمهوری اسلامی ایران برای تعاملات انسانی و تبادلات فرهنگی قائل است.
این امر یعنی اهتمام جمهوری اسلامی ایران به دیپلماسی عمومی، مردمی و شهری با دیگر جوامع و شهرهای معتبر دنیا، که به منزله شناسایی و برقراری روابط رسمی میان جوامع مردمی است، با ذات و ماهیت پیام انقلاب اسلامی که همانا جاذبه و تأثیرگذاری بر مردم دنیا است نیز همخوانی دارد.
در واقع هدف اصلی انقلاب اسلامی مردم ایران، انتقال پیام صلح و دوستی و تعاون و گفتمانسازی است، گفتمانِ صلح همراه با عدالت، توسعه همراه با عدم تبعیض، آزادی همراه با رعایت حقوق مردم.
دیپلماسی شهری و ارتباطات میان جوامع و شهرهای مختلف میتواند سازوکاری مناسب برای انتقال پیام صلح دوستی، عدالت طلبی و آزادگی ملت بزرگ ایران به جهانیان باشد.
با انجام پروژهها و برنامههای مشترک در قالب قراردادهای خواهرخواندگی یا اقسام دیگر دیپلماسی مردم با مردم در زمینههای بهداشت، آموزش، محیط زیست، فرهنگ و هنر، توسعه اقتصادی و اجتماعی، جوانان و ورزش؛ میتوان درتقویت و تحکیم تعاملات و مناسبات جمهوری اسلامی ایران با کشورها و دولتهای دوست و غیرمتخاصم، نقش ارزندهای ایفا کرد.