اگر فارغ از اسمها و رسمها نگاهی واقع گرایانه به رویداد دیروز (پنجشنبه) داشته باشیم به واقع در این نظر متفقالقول میشویم که بازی برد- بردی برای همه را شاهد و ناظر بودیم
سرانجام با برگزاری بازی فوتبال تیمهای ملی ایران و کامبوج طلسم حضور زنان در ورزشگاهها با تمام بیمها و امیدها شکست و به یکی از مطالبات (با قید تأکید) بخشی از جامعه زنان پاسخ داده شد.
واکاوی فراز و فرودهای ۴ دهه این حضور مجال دیگر و بیشتری را میطلبد و پرداختن به اینکه بالاخره این اراده دولت بود که حاکم شد یا فشار اجتماعی و داخلی یا فشار خارجی و فیفا و یا...؟، هر کدام در جای خود محل بحث و بررسی است و این روزها خودبهخود به حد وفور در افکار و افواه عمومی جاری است.
اما این نکته که در موسم دولتهای یازدهم و دوازدهم بود که این مطالبه هم جدی و هم فراگیر شد و هم اولین قدمها برای برآورده ساختن این خواسته برداشته شد، هم امروز محل مناقشه است که اینجا فرصت ورود به آن و حداقل دفاع از عملکرد دوران مسئولیتم در این باره فراهم نیست و در گفتوگوی مفصلی که اخیراً با یکی از خبرگزاریها تحت عنوان«کسی قصد مصادره این دستاورد را ندارد» و «مهم نتیجه و اتفاقی است که در حال وقوع است»، به آن پرداختهام.
اکنون حفاظت و پاسداری از این دستاورد مهم است که اتفاقاً مجموعه این عوامل در پایداری و استمرار و دوام آن نقش دارند تا به قول حافظ حکایت «خوش درخشید، ولی دولت مستعجل بود»، نباشد.
اگر فارغ از اسمها و رسمها نگاهی واقع گرایانه به رویداد دیروز (پنجشنبه) داشته باشیم به واقع در این نظر متفقالقول میشویم که بازی برد- بردی برای همه را شاهد و ناظر بودیم؛ از یک سو، گذشته از برد جانانهای که تیم ملی فوتبال ایران داشت و استادیوم آزادی را در مقدم زنان و دختران گلباران کرد، برای اولین بار زنان و دختران ایرانی غیرگزینشی و با خرید بلیت توانستند وارد ورزشگاه شده و ثمره سالها مطالبه و هزینههای مترتب بر آن و پافشاری بر تحقق آن را به چنگ آورده و بر احساس تبعیضی که سالها در وجودشان خانه کرده بود غلبه کنند و با متانت و صبوری و هوشمندی هر بهانهای را از دست بدخواهان و بهانه جویان بربایند و از سوی دیگر، این برد را باید به حساب جامعه ایران نوشت که زین پس با فراهم شدن چنین فرصتهایی نیمی از آن جامعه با نشاط و شادابی ناشی از تخلیه هیجانات خود، در تقویت نشاط اجتماعی مشارکت عملی داشته و روز به روز از انواع اختلالات روحی و روانی و آسیبهای اجتماعی فاصله خواهد گرفت و چه تقارن مبارکی داشت این بازی با اولین روز هفته سلامت روان که در ایران امسال با شعار«ارتقای سلامت روان؛ نشاط اجتماعی» گرامی داشته میشود.
همچنین این بازی را باید بردی دانست برای دولت و نظام که به جای پاک کردن صورت مسأله، بالاخره با اتخاذ تدابیر و تعبیه سازوکارهای لازم این مطالبه را توانستند بخوبی مدیریت کرده و اجازه ندادند عدهای که مهارتشان در تبدیل موضوعات به غایت ساده و ابتدایی به معضلی پیچیده و لاینحل است، بیش از این برای نظام هزینه تراشی کنند و نشان دادند که برای حساسیت و نگرانی بخشی دیگر از جامعه اهمیت قائل هستند و این توان را دارند که بین ضرورتهای اجتماعی و ارزشها جمع ایجاد کنند.
ضمن آنکه برای فیفا هم میتوان این حضور را یک برد محسوب کرد که با پیگیری و جدیتی که به خرج داد در سرعت بخشی به تحقق این مطالبه کمک شایانی کرد و برای تیم ملی کامبوج که علیرغم باخت سنگین، نامش در تاریخ ورود زنان ایران به ورزشگاهها هماره در یادها خواهد ماند.
این پیروزی شیرین اگر چه به نامکسی نیست، اما به کام همه است.