به نظر نمی رسد گفتوگوهاي ايران و اروپا، در چارچوب برجام دیگر بخواهد دستاوردي داشته باشد مگر اينکه راهکار ديگری برای گفتوگو و مذاکره و حل و فصل اختلافات ميان ايران و آمريکا و اروپا پيدا شود.
مجموعه تحولاتي که در جريان ديدار حسن روحاني در نيويورک رخ داد و رفتارها و اظهارات و بيانيههايي که سه کشور اروپايي صادر کردند و ديگر تحولات نشان از اين دارد که برجام در موقعيت بسيار متزلزلي قرار دارد و رفتار دولتهاي اروپايي نشان ميدهد که ميخواهند فشار سياسي مضاعفي را بر ايران تحميل کنند تا ايران را بدون هيچ دستاوردي از منافع برجام، وادار به عمل تعهدات خودش در اين توافقنامه بکنند.
اين رفتارها و واکنشها نشان ميدهد که برجام در وضعيت تعليق قرار دارد اما اين نکته را بايد متذکر شد که برجام يک سند گروهي است که در چارچوب قطعنامه 2231 سازمان ملل به تصويب رسيده و براساس مواد آن هر يک از کشورهاي عضو توافقنامه برجام اگر به تعهدات خودشان عمل نکنند، حق و حقوقي براي طرف مقابل باقي گذاشتند.
به نظر ميرسد جمهوري اسلامي ايران با توجه به اقداماتي که دولتهاي اروپايي انجام دادند، شايد به مرحلهاي برسد که نه از برجام خارج شود بلکه عمل به تعهدات خودش را در اين توافقنامه به حالت تعليق دربياورد چراکه طرف مقابل به تعهدات خودش براساس توافقنامه برجام عمل نکرده است.
در چنين شرايطي پرونده برجام همچنان باز خواهد بود و جمهوري اسلامي ايران همچنان ميتواند از دولتهاي اروپايي و ديگر اعضاي برجام مطالبات خود را درخواست کند. ضمن اينکه به هرحال از آن سو دولتهاي اروپايي نيز در شرايط خاصي قرار دارند و اگر بخواهند برجام را به سمت شوراي امنيت بکشانند هيچ ادله سياسي و حقوقي ندارند که بخواهند از برجام حمايت کنند. چراکه نه خودشان و نه آمريکا به تعهداتشان در برجام عمل نکردند.
جمهوري اسلامي ايران نشان داده که با تقويت پيوندهايش با دولتهاي چين، روسيه و کشورهاي اوراسيا و همسايگانش به دنبال راههايي براي خنثي کردن تحريمهاي اوليه و ثانويه آمريکا است و تا حدودي توانسته اقتصاد خود را در شرايط باثباتي قرار دهد. آنهم در شرايطي که آمريکا شديدترين تحريمها را عليه جمهوري اسلامي اعمال کرده و دولتهاي اروپايي نيز عملا به همين تحريمها پيوستهاند.
شرايط و چشم انداز برجام، شرايط روشني نيست اما از اين جهت که دولت جمهوري اسلامي ايران، همچنان در منطقه و در تحولات جهاني، دست برتر را نسبت به دولتهاي غربي دارد و چين و روسيه نيز بعيد به نظر ميرسد که در چنين شرايطي که خودشان به شدت با آمريکا و اروپا در منازعه هستند، بخواهند به سمت دولتهاي اروپايي و آمريکا در اعمال تحريمها عليه ايران بپيوندند.
گفتوگوهاي ايران و اروپا نيز به نظر نميرسد که ديگر در چارچوب برجام بخواهد دستاوردي داشته باشد مگر اينکه راهکار ديگري براي گفتوگو و مذاکره و حل و فصل اختلافات ميان ايران و آمريکا و اروپا پيدا شود. بهخصوص اينکه تحولات منطقه نيز به سمت و سويي است که عملا قدرت آمريکا و اروپا براي مديريت اين تنشها کاهش پيدا کرده و هر اقدامي عليه ايران قطعا تنشها را شديد خواهد کرد و تبعات آن متوجه همه کشورهاي منطقه و اروپايي خواهد بود.
صحبتهاي دکتر ظريف با رسانههاي آمريکا را در سطح محافل سياسي و رسانهاي غرب بايد در اين چارچوب بررسي کرد که مخاطب اين سخنان چه کساني هستند و در آن چارچوب بايد بيشتر بررسي کرد که از زاويه اقتدار و اعتماد به نفس جمهوري اسلامي در رابطه با تحريمها و عدم تسليم در برابر خواسته آمريکا براي مذاکره مورد بحث و تحليل قرار دهيم. به هر حال جمهوري اسلامي ايران با هزينه- فايده کردن مذاکره با آمريکا به اين نتيجه رسيده که ديدار با ترامپ براي ايران نه تنها فايدهاي نخواهد داشت بلکه هزينههاي آن بيشتر از فايده آن خواهد بود اگر فايدهاي داشته باشد.