از نظر عرف سياست خارجي آمريکا اگر رئيسجمهور در يک حالت اضطراري قرار بگيرد که امنيت آمريکا در خطر باشد، ميتواند بدون مجوز کنگره دستور حمله نظامي را صادر کند و بعدا مبادرت به اخذ مجوز کند.
حادثه حمله به تاسيسات نفتي عربستان از اهميت زيادي برخوردار است مخصوصا که سرمايهگذاري اوليه متعلق به آمريکاييها بوده. آرامکو اصلا مخفف عربستان و آمريکا است و بزرگترين پايگاه نفتي جهان است و حادثه بسيار مهمي بود و براساس اظهارنظرهاي مقامات کشورمان مسئوليت آن را نپذيرفتهايم اما آمريکاييها اعلام کردهاند که با توجه به تصاوير ماهوارهاي که بهدست آمده ممکن است اطلاعات جديدي داشته باشيم که ايران از پايگاههاي نزديک به خليج فارس دست به اين کار زده باشد.
هر چند ممکن است فکر کنيم که اين حمله يک نمايش قدرتي ازسوي حوثي بوده باشد، اما ميتواند با عواقب ناجوري روبهرو شود چون با سرنوشت يک جهان مواجه است. گرچه توليد نفت عربستان تاثيري بر حجم مصرف جهاني آنچنان ندارد ولي اين اقدامات ميتواند به عنوان زنگ خطري تلقي شود که اگر اين را به اشکال مختلف به گردن ايران بيندازند. آمريکاييها هم بايد بدانند که اگر دست به يک اقدام تلافيجويانه بزنند به سرعت جنگ منطقه را فراخواهد گرفت و ايران هم واکنش حتمي نشان خواهد داد و با قدرتي که در اين سالها کسب کرده، اين اقدام ميتواند خيلي گسترش پيدا کند و ديگر قابل کنترل و مهار نباشد.
بنابراين همه بايد خويشتنداري به خرج دهند تا به نحوي اين قضيه حل شود. البته در خود آمريکا هم موافقين و مخالفيني دارد تا کاخ سفيد به سرعت براي اتخاذ يک سياست انتقام جويانه تصميم نگيرد. از طرفي برخي سناتورها هم از اينکه شايد کار ايران نباشد، سخن گفتهاند که درحقيقت به عواقبش توجه ميکنند که عواقب بسيار خطرناکي خواهد داشت و ميتواند منطقه را به آتش بکشد.
اگر کوچکترين اقدام تلافي جويانهاي يا از طرف آمريکا يا عربستان سعودي نسبت به ايران صورت بگيرد، قطعا منطقه با يک حادثه ناگواري روبه خواهد شد که اميدواريم اينگونه نشود. اگرچه مسأله نفت براي آمريکا خيلي اهميت دارد و بالارفتن مخصوصا قيمت بنزين امروز براي آمريکاييها خيلي مهم است اين است که آمريکا از جنگ سر باز ميزند.
از طرفي هم با توجه به اينکه در آستانه انتخابات است اما اينکه بارها اعلام کرده که حاضر است بدون قيد و شرط وارد مذاکره با ايران شود، اصرار ترامپ به انجام ملاقات صرف نظر از آنچه هدف را تنها عکس گرفتن از سوي ترامپ عنوان کنيم، بايد به ياد داشت که ترامپ چندين مرتبه با رهبر کره شمالي هم عکس گرفت و بدون نتيجه بود. ترامپ دارد تلاش ميکند که به نوعي مسأله ايران را حل کند،
چون براي سياست خارجي آمريکا اهميت فوقالعادهاي دارد و نهايتا بتواند يک ضريب امنيتي براي اسرائيل بهوجود بياورد و از سطح خصومت ايران نسبت به اسرائيل بکاهد. بحث عکس گرفتن يک اصطلاح رايج بيمعني شده که هيچ امتيازي براي ترامپ ندارد مگر اينکه اين ملاقات طوري صورت بگيرد که مشکلات بين ايران و آمريکا حل شود. رئيسجمهور آمريکا در شرايط اضطراري بدون مجوز کنگره ميتواند دستور حمله نظامي بدهد.
در جنگ جهاني دوم هم روزولت مجوز کنگره را گرفت و حتي اعتبارات لازم را براي شروع جنگ بهدست آورد ولي از نظر عرف سياست خارجي آمريکا اگر رئيسجمهور در يک حالت اضطراري قرار بگيرد که امنيت آمريکا در خطر باشد، ميتواند بدون مجوز کنگره دستور حمله نظامي را صادر کند و بعدا مبادرت به اخذ مجوز کند.
الان نميتوانيم خيلي با دقت اعلام کنيم که آمريکا مستقيما و مستقلا وارد جنگ خواهد شد که کار بسيار اشتباهي خواهد بود ولي در مورد اينکه آمريکا، عربستان سعودي را تحريک کند با حمايت شيخ نشينهاي ديگر مخصوصا اسرائيل که روابط پنهاني با کشورهاي عرب دارد، آن هم خطرناک است اما ممکن است خيلي گستردگي پيدا نکند ولي اينکه آمريکا خودش مستقيما پايگاههاي نفتي و نظامي ايران را هدف قرار دهد، بعيد به نظر ميرسد.