میتوان با ایجاد رویه و شکلدهی به آییننامههای اجرایی قانونی و همینطور کمک گرفتن از افکار عمومی با درک منطق عصر اطلاعات همان عقل و خرد واقعگرای وزارت امور خارجه که ایران را در لحظات بحرانی نجات داده است، تداوم بخشید.
وزارت خارجه، اولین نهاد بوروکراتیک ایران است که در دوره قاجاریه تاسیس شده و در مقاطع حساس، استقلال و منافع ملی کشور را حفظ کرده است. در زمان نیاز ایران به تعیین مرزها، دفاع دیپلماتیک در برابر تهاجمها به خصوص در ابتدای مشروطه و دو جنگ جهانی نقش این وزارتخانه کلیدی بوده است. همچنین وزارت خارجه در تنظیم قراردادها، حضور ایران در صلح ورسای، تاسیس و تداوم جامعه و سازمان ملل، برجام و... نقش مهمی داشته است.
وزارت امور خارجه منبع قدرت برای ایران و دارای کارنامه و سابقهای است که نشان از خرد دیپلماتیک و عقلانیت برآمده از واقعگرایی است. زمانی که دکتر ظریف وزیر امور خارجه شد با توجه به اینکه در علم سیاسی، دیپلماسی و حقوق و سازمانهای بینالملل تخصص و تجربه کافی داشت انتظار بر این بود که شکل و محتوای وزارت امور خارجه نهادمندتر شود. کارنامه دکتر ظریف به لحاظ خلاقیتهای فردی و استفاده از تیم حرفهای در موضوعات برجام و خنثی کردن تهدیدات آمریکا و اسرائیل و همینطور ترسیم چهرهای منطقی و عقلانی از سیاست خارجی ایران کارآمد است؛ اما به لحاظ مدیریتی، سازمانی و برنامهای انتظار بر این بود سازوکاری ایجاد شود که منجر به تقویت دستگاه وزارت امور خارجه شود که البته هنوز هم دیر نشده است. در ادامه به وضعیت موجود و راهکارهای نهادمند شدن وزارت امور خارجه برای تقویت عقلانیت با رویکرد واقعگرایانه برای حفظ منافع ملی ایران اشاره میشود.
۱-خطمشی و برنامه: وزارت امور خارجه نهاد اجرایی است که بر اساس اسناد بالادستی و وظایفی که از سوی رهبری، ریاست جمهوری، مجلس و شورای عالی امنیت ملی محول میشود به سمت تحقق آنها در محیط سیاست خارجی حرکت میکند. در ایران کارشناسان و رسته سیاسی وزارت امور خارجه، دارای مرکز آموزش و پژوهشهای بینالملل و همینطور میزهای تخصصی هستند که به گونهای مغز متفکر و اتاقهای فکر وزارت امور خارجه محسوب میشوند. زیرساختهای دانشکده روابط بینالملل، دفتر مطالعات و مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی امکان برنامهریزی و داشتن خطمشی را فراهم کرده است. آنچه اکنون مشهود نیست برنامههای بلندمدت و سالانهای است که وزارت خارجه باید منتشر کند. در اغلب کشورهای پیشرفته و حتی در حال توسعه بسته به سطح دسترسی شهروندان، نخبگان و ردههای سیاسی، برنامهها و خطمشیهای وزارت خارجه تدوین و در دستور کار قرار میگیرد. بهعنوان نمونه سیاست ایران در هر منطقه چیست، با همسایگان خود در زمینههای علمی، اقتصادی و امنیتی چه کنش و واکنشی خواهیم داشت، فلسفه، دکترین و به خصوص سیاستهای وزارت خارجه در سیاست بینالملل چیست؟ این موارد بهصورت بلندمدت و سالانه در قالب سندهای راهبردی و گزارشهای عملکرد باید تدوین، اجرا و ارزیابی شود تا بتوان نقاط قوت، ضعف، آسیبها و فرصتها را شناسایی کرد.
۲-نیروی انسانی: نیروی انسانی که در زمینه حقوق، سازمانها، سیاست بینالملل و دیپلماسی تخصص داشته باشد الزام وزارت امور خارجه است؛ چرا که ویترین و شخصیت و نماینده هر کشور محسوب میشود. تعداد نیروهای رسته سیاسی وزارت خارجه به نسبت سایر وزارتخانهها اندک است و شاید به همین دلیل در نزاع سازمانهای اداری برای جهتدهی سیاست بینالملل موازیکاری شکل میگیرد و سازمانهای دیگر به رغم نداشتن تخصص و تجربه و حتی مشروعیت قانونی و نهادی مداخلهگری میکنند. الزام داشتن نیروهایی که علوم سیاسی، روابط بینالملل، دیپلماسی و مطالعات منطقهای خوانده باشند، کاملا مشهود است. به خصوص در دوره جدید که وزارت امور خارجه دستاوردهای زیادی داشته و مورد اعتماد است، انتظار بر این است که وزن نیروی انسانی متخصص که اغلب در دانشگاههای معتبر اکنون فوق لیسانس و دکترا دارند، افزایش یابد. علوم سیاسی و روابط بینالملل امیدشان به وزارت امور خارجه است و با توجه به فهم بالا و تجربهای که دکتر ظریف و تیم ایشان دارند توقع بر این است که امکان آن فراهم شود. در این زمینه دستگاه وزارت خارجه با کمبود زنان متخصص و توانمند روبهرو است و زمینه استخدام با توجه به جمعیت زیاد فارغالتحصیلان تحصیلات تکمیلی زن فراهم است. برای فعالسازی دیپلماسی اقتصادی، افزایش وزن وزارت خارجه در نزاع دستگاههای اجرایی، حفظ آبروی ایران در نشستهایی که بازیگران مقابل، دیپلماتهای زن متخصص دارند و همچنین ایجاد رویه استخدامی که در آن روابط و مناسبات غیر علمی حذف شود، راهکار مساله است. دانشکده روابط بینالملل نیز برای علمیتر شدن و ایجاد فضای رقابتی و فرصت برابر برای همه فارغالتحصیلان علوم سیاسی و روابط بینالملل باید در دانشگاههای مادر و زیر نظر وزارت علوم فعالیت کند.
۳-الزامات بازنمایی در عصر اطلاعات: علاوه بر داشتن برنامه و خطمشی طراحی شده و همینطور نیروی انسانی علمی و متخصص، وزارت امور خارجه در بهرهگیری از فضای عصر اطلاعات مناسب عمل نکرده است. وزیر امور خارجه، برخی از سفرا، رایزنان و کارشناسان با ابتکار و خلاقیت فردی فعالیتهایی در شبکههای اجتماعی انجام دادهاند. آنچه اکنون مورد نیاز است داشتن روابط عمومی، سخنگو و واحد دیپلماسی عمومی فعال است که بتواند جهتدهی و کنترل اطلاعاتی در کشور و فضای منطقه و بینالملل داشته باشد. دیپلماسی عمومی وزارت خارجه از نیرو و زیرساختهای لازم برای اثرگذاری بهرهمند نیست و با توجه به موج شدید خبری و فضاهای داخلی و خارجی که علیه وزارت امور خارجه در حال فعالیت هستند نیاز به فعالسازی آن الزامی است. واحد تحلیل خبر و رسانه، حضور مستمر کارشناسان متخصص فضای سایبری برای اثرگذاری در شبکههای اجتماعی و همینطور ارائه بازنمایی از سیاست خارجی در عصر اطلاعات، پدیداری از دیپلماسی سایبری است که اکنون وضعیت مطلوبی ندارد. علاوه بر این سایت وزارت خارجه و امکانات غیرحضوری و دیجیتالی که ارائه میدهد شایسته سیاستگذاریهای عصر اطلاعات نیست.
شاید چالشهای زیاد و مشغلههایی که وزارت امور خارجه در دوره جدید پیدا کرده است باعث شده برخی از الزام آورترین سطوح سیاستگذاری و برنامهریزی داخلی این نهاد فراموش شود. نهادها اگر به فکر تاسیسات جدید بر اساس مقتضیات روز نباشند و از خرد و منطق خویش دفاع نکنند، به راحتی توسط جریانهای ضد خود تسخیر و منحرف میشوند. میتوان با ایجاد رویه و شکلدهی به آییننامههای اجرایی قانونی و همینطور کمک گرفتن از افکار عمومی با درک منطق عصر اطلاعات همان عقل و خرد واقعگرای وزارت امور خارجه که ایران را در لحظات بحرانی نجات داده است، تداوم بخشید. وزارت خارجه مورد طمع دشمنان ایران است، بنابراین باید با تمام امکانات و ظرفیتها از این میراث ملی محافظت کرد.