آنچه گفته شد، چیزی بیش از یک لغزش زبانی نبود. شهید سلیمانی ترور شد نه چون موی دماغ بود؛ چون امروز و فردای منطقه را تغییر داده بود و نام آمریکا را از آینده آن پاک کرده بود.
در مناظره دوشنبهشب بین دو نامزد راه یافته به دور دوم، در اثنای بحث از سوی یکی از نامزدها تعبیری نسبت به شهید سرافراز و سردار دلها، حاجقاسم سلیمانی مطرح شد که چندان زیبنده نبود.
هرچند جای هیچ شکی نیست که آن نامزد محترم، به هیچ عنوان نیت بیاحترامی به سردار عزیز را نداشت و آنچه گفته شد، چیزی بیش از یک لغزش زبانی نبود. غیرت ملی و علاقه به عناصر مکتبی و میهنی از سوی آن نامزد، پیش از این اثبات شده بود و از قضا توصیه میشود طرفداران هر دو نامزد برای انتقاد به طرف دیگر، از چهرههایی که مورد وفاق جامعه هستند و میتوانند عاملی برای اتحاد باشند استفاده نکنند.
شهید سلیمانی و شهید رئیسی برای تمام ایرانیان یک سرمایه و مایه افتخارند؛ هم باید مواظب باشیم مراتب ادب و احترام را نسبت به آنها حفظ کنیم و هم اجتناب کنیم از اینکه در راستای اهدافمان از آنها استفاده ابزاری کنیم.
اما سخنان دوشنبهشب این نامزد محترم، میتواند بهانهای باشد تا مناسبات ایران و آمریکا در منطقه را بار دیگر مرور کنیم و ببینیم آیا شخصیتی همچون سردار سلیمانی چه بر سر آمریکا آورد؟ ایران موی دماغ آمریکا در غرب آسیاست یا آمریکا موی دماغ ما؟
واقعیت این است که غرب آسیا خانه ساکنان آن است. آنکه برای ایجاد مزاحمت و به اصطلاح «موی دماغ شدن» به این خانه آمده، ایالات متحده و رژیم غاصب صهیونیستی است. آن کس که به عنوان یک دردساز و عامل مخرب و اختلالآفرین همیشگی مردم غرب آسیا را آزار میدهد و در راه پیشرفت آنان دستانداز ایجاد میکند؛ این دو متجاوزند.
در مقابل، محور مقاومت که فرمانده مقتدر آن سردار دلها بود چه نسبتی با این دشمنان داشت؟ «زُبَرِ الحدیدِ»! کوهی محکمتر از فولاد که تمام آرزوهای دشمن را بر باد داد. طرح از نیل تا فرات کجاست؟ در گورستان تاریخ. پیمان ابراهیم کجاست؟ در گورستان در تاریخ. داعش کجاست؟ در دوزخ فراموشی. آن مگسی که آمد و وزوزه کنان دور ایران گشت و برای خود لانه ساخت، ایالات متحده بود.
آن کوهی که از جا نجنبید و دشمن را از جا پراند، ایران و سپاه ایران و قاسم ایران بود. شهید سلیمانی ترور شد نه چون موی دماغ بود؛ چون امروز و فردای منطقه را تغییر داده بود و نام آمریکا را از آینده آن پاک کرده بود. سلیمانی خشم ضداستعماری ملت مسلمانی بود که بر سر دشمن آوار شد و رؤیاهای او را به کابوس بدل ساخت.
ترور حاجقاسم، حذف یک عامل اخلالگر نبود؛ انتقام از فرمانده پیروز بود. همانگونه که ترور صیاد برای منافقین. دشمن موی دماغ خود را حذف نکرد، کسی را کشت که بینی دشمن را به خاک مالیده بود.