اگر تا یک یا دو سال پیش موضوعات اختلاف انگیز بر سر برجام پلاس یا مسائل منطقه ای و قدرت دفاعی ایران بود اکنون دیگر مباحث مربوط به جنگ اوکراین نیز اضافه شده است.
هر چند که گمانه زنی هایی در خصوص احتمال احیای برجام و توافق مجدد ایران و طرفهای دیگر به گوش میرسد، اما به نظر میرسد بازگشت آمریکا به برجام بسیار ضعیف و غیرمحتمل است.
البته به نسبت پاییز گذشته که بعد از مرگ خانم مهسا امینی اتفاقاتی که افتاد، فشار تبلیغاتی و انواع و اقسام تجمعات و بیانیه ها و راهپیمایی هایی که در اروپا و آمریکا برگزار شد اکنون شرایط مقداری بهتر است. یعنی دیگر جنگ تبلیغاتی شدید اروپا و آمریکا علیه ایران در جریان نیست. اما این گفته نیز بدین معنا نیست که آمریکاییها میخواهند به برجام بازگردند.
حال گر چه اخیرا پولیتیکو در گزارشی که منتشر کرده نشانه هایی در جهت احیای برجام مطرح کرده ولی گزارشهای دیگری هم هست که نشان میدهد بر خالف آنچه گفته شده چندان تمایلی در آمریکا برای احیای برجام وجود ندارد. چنانکه نشستی که چندی پیش در سنا برگزار شد نیز نتیجه خاصی نداشت و برخی از سناتورها به عنوان جمهوریخواه انتقاد کردند که دولت بایدن هیچ حرف جدیدی درباره برجام نداشته و شرایط نیز نسبت به گذشته تغییری نکرده است.
لذا باید به ادعاهایی مثل آنچه پولیتیکو مطرح کرده با دیده تردید نگریست چرا که فاصله بین مواضع آمریکاییها با ایرانیها بسیار زیاد است. هر قدر که میگذرد شدیدتر هم میشود. یعنی اگر تا یک یا دو سال پیش موضوعات اختلاف انگیز بر سر برجام پلاس یا مسائل منطقه ای و قدرت دفاعی ایران بود اکنون دیگر مباحث مربوط به جنگ اوکراین نیز اضافه شده است. همکاریهای نظامی ایران و روسیه و همکاریهای تجاری ایران و چین هم هست. با گذشت زمان این دست مسائل بیشتر هم میشود و بعید است که اتفاق خاصی پیرامون احیای برجام بیفتد.
این مساله خیلی هم ربطی به انتخابات آمریکا ندارد چرا که به نگاه حاکمیتی ایالات متحده آمریکا باز میگردد و باید نگاه حاکمیت آمریکا به ایران تغییر کند که با رفتن و آمدن دولتها در تهران و واشنگتن تغییر معناداری رخ نمیدهد. بیش از آنچه بخواهد در مناسبات تهران و واشنگتن حائز اهمیت باشد مربوط به مسائل داخلی آمریکاست.
بالاخره مجلس نمایندگان در اختیار حزب جمهوریخواه است و در آستانه ورود به فصل انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هستیم و جمهوریخواهان مجلس نمایندگان میخواهند از این فرصت استفاده کنند و دولت بایدن را ذیل انتقادات شدید و ناکارآمدی و بیتوجهی قرار دهند.
حملات تندی هم داشتند در این خصوص که بایدن هیچ کاری نمیکند و خود را به خواب زده و ایران روز به روز قویتر میشود. بیشتر دعواهای آمریکا از دل این جلسات دیپلماتها با سنا بیرون میآید که کاخ سفید را گوشه رینگ، در موضع تدافعی قرار دهند و زیر انتقادات ببرند.
اینکه فکر کنیم چنین نشستهایی بین دیپلماتهای دولت بایدن با نمایندگان سنا بخواهد سازنده باشد و از درون آن طرحی بیرون بیاید که کمک کننده باشد چندان صحیح نیست. لذا نباید انتظار داشت که چنین نشستهایی گرهگشا باشد و اگر گرهای روی گرههای دیگر نزند خیلی امید نیست که گرهای باز کند.
از طرفی طی چند روز گذشته مساله ای مطرح شده که جایگزینی توافقات منطقه ای با توافقات بین المللی را مطرح می کند مقاله ای بوده که چند تحلیلگر و کارشناس در نشریه فارین پالیسی نوشتند که اگر فرض را بر این بگذاریم که این دو نفر افراد نزدیک به تیم مذاکره کننده دولت بایدن هستند پیشنهاد همین بوده که واشنگتن رسمی یا غیر رسمی از سوی آمریکایی ها ارسال شده و در رسانه های داخلی پرداخته شده است.
هر چند که این طرح دو مشکل اساسی دارد یکی اینکه برجام قرار بود تحریم های جهانی ایران را ما به ازای کاهش فعالیت هسته ای ایران بردارد در صورتی که این پیشنهاد فقط تحریم های تجاری در منطقه را توجه دارد.
کشورهای منطقه نیز هیچ وقت طرف های اصلی تجاری ایران نبودند و چنین طرحی گره ای از مشکلات ایران باز نمیکند. از طرف دیگر وقتی آمریکا توجهی به منافع کشورهای بزرگی مثل آلمان فرانسه و اتحادیه اروپا و... ندارد چگونه خود را به منافع کشورهایی مثل قطر، بحرین و عربستان مقید میکند. لذا اگر بخواهد از برجام خارج شود خیلی دغدغه ندارد که کشورهای عرب منطقه جلوی او را بگیرند. لذا این چیزی نیست که بتواند کمک کننده باشد.