ذهنیت منفی میتواند زمینه پدیدههای مخرب و بی ثباتی اجتماعی را پدید آورد: يكی از دلايل چنين وضعيتی را میتوان در ذهنيت های بی قرار و نا اطمينانی از امروز و آينده در عامل روانشناختی فردی جستجو كرد.
به گزارش ایصال نیوز، علی ربیعی در پستی اینستاگرامی نوشت:
🔹️ به سنت سرکشی شبانهام به #فضای_مجازی ، پستهای برخی صفحات مختلف با موضوعات متفاوت را مطالعه میکردم که باز هم مشاهده کردم در کامنتهای آنها به خوبی نوعی خشونت کلامی و ذهنی منفیگرایانه فزاینده دیده میشود.
🔹️ نتایج چندین سنجش معتبر علمی نشان میدهد، خوانش منفی جامعه از پدیدههای مختلف به شدت افزایشی است. آمارها حاكي از آن است كه منحني ضریب پذيرش اخبار منفی، نسبت به اخبار مثبت، هر روز رو به افزایش است.
🔹️ مطالعات من حاكي از آن است که افراد، حتی در صورت تردید نسبت به یک خبر منفی و دریافت اخبار معتبر و مستند مبنی بر رد اخبار آن، باز هم تمایل به باور كردن و پذيرش خبر منفی دارند. به نظر من، علت شکلگیری چنین پدیدهای را باید در مجموعهای از عوامل #روانشناسی فردی و اجتماعی در ترکیب با ناکامیهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ادراک شده در طول مدت زمان زياد توسط افراد جستجو کرد.
🔹️ تداوم شرایط بد اقتصادی، طولانی شدن انتظار شغل (آخرین آمار اشتغال نشان میدهد که از نرخ مشارکت، ۰.۴درصد کاسته شده، این یعنی ناامیدی جامعه از دستیابی به شغل که متاسفانه به طور ناشیانه آماردهندگان دولتی کاسته شدن همين مقدار از نرخ بیکاری را بدون توجه به نرخ مشاركت، مثبت تلقی میکنند، در صورتیکه کاهش نرخ مشارکت از نظر سیاسی و اجتماعی براي يك نظام هوشمند بسیار نگران کننده است) و ناامیدی از داشتن یک زندگی مطلوب متصور ، همراه با محدودیتهای وسیع اجتماعی، زمینهساز ذهنیت اعتراضی به وضع موجود خواهد بود. بنابراین، ما شاهد شکلگیری این ذهنیت اعتراضی به شکل جمعی در آينده اي متصور، خواهیم بود. اين يك مساله مهم و قابل توجه و چشم ناپوشيدني است، زيرا این ذهنیت منفی میتواند زمینه پدیدههای مخرب و بي ثباتي اجتماعي را پدید آورد: يكي از دلايل چنين وضعيتي را میتوان در ذهنيت هاي بي قرار و نااطميناني از امروز و آينده در عامل روانشناختي فردي جستجو كرد.
🔹️ اين پديده با نظريه "سو گيري تاييدي" قابل تبيين است. اين امر باعث تشدید تمایل خوانش منفي از بسياري از پديده هاي اجتماعي و تقريبا اكثر پديده هاي سياسي شده و ضمن ترکیب با ادراک عینی از ناکامی اقتصادی_اجتماعی مزمن شده در درون فرد، منجر به منفیخوانی و ايجاد ذهنیت ناآرام اعتراضی خواهد شد.
بر پایه مشاهدات مشارکتی و مصاحبههای من، خصوصا با نسل هاي دهه شصتی و بعدي ها _که به وسیله برخی از شاخصهای نگرشسنجی نیز تایید میشود_ نوعی «بیقراری و احساس زندگی در محیط ناملایم و متلاطم» قابل مشاهده است.
🔹 به اعتقاد من، پرداختن و واکاوی علمی این پدیده، ضرورتی حیاتی برای سیاستگذاران در شرايط فعلي كشور است. این موضوع و مهاجرت، دو مسئله جدی و سرنوشتساز جامعه ما هستند. علت غالب این مهاجرت ها، فقط به دلايل اقتصادي يا ناكامي از دستيابي ها در گذشته نیست، بلکه در تركيبي با ناامیدی از آینده عامل علي تعيين كننده #مهاجرت است.
🔹 این نوع قضاوت نخبگان خواهان مهاجرت، به شكلي ناشي از ترديد و بي اعتمادي بلند مدت به آينده بهتر است و همین مسئله است که باید موجب نگرانی عمیق باشد. به اعتقاد من عدم موفقيت هاي اقتصادي و بهبود وضعيت معيشتي يكي از علل چنين پديده اي مي تواند باشد، اما فقدان توجه به ظرفيت هاي رواني و اجتماعي جامعه، مداخلات روزمره در زندگي مردم، اجراي طرح صيانت از فضاي مجازي، تنگ كردن حوزه عمومي و خصوصي و از همه نامناسب تر ، بازنمايي سياه و منفي با كوتاه نظري هاي سياسي و جناحي براي كسب قدرت موجب تشديد اين نوع خوانش ها به خصوص در ۱۰ سال اخير شده است.
🔹️ در میان مباحثی که در رادیو تلویزیون و يا در تريبون هاي رسمي مطرح می شود و از قبيل حملات تند به دولت هاي گذشته، نهادها، تشكل ها و ... اين وضعيت را تشديد كرده است.به طور كلي نوعي سخن گفتن همدلانه و روشنگرانه مشاهده نمي شود. به كار گرفتن علوم انساني به ويژه علوم جامعه شناختي، مي تواند در علت يابي و سياست گذاري هاي برون رفت راهگشا باشد. این پدیدهها در یک #گفتگوی_اجتماعی با نهادهای علمی و مدنی، مي تواند به بحث گذاشته شود.