فساد هست، اما موردی است، قابل تعمیم نیست، علاج و درمان دارد.
سالها پیش فردی که یکی از نمادهای پیشرفت در کرهجنوبی بود، دستگیر شد؛ کیم ووچونگ، بنیانگذار برند مشهور دوو. کیم برای کرهایها مقدس بود، چون جزو نسلی بود که کره را از کشوری فقیر به کشوری مرفه تبدیل کرد. نماد توسعه کرهایها را به جرم دستکاری در حسابها برای دریافت وامهای کمبهره دستگیر کردند. بعدش چه شد؟ همه داد و فریاد راه انداختند؟ کسی گفت فساد تمام کرهجنوبی را گرفته است؟ خیر.
برگردیم به شهریورماه1401 ایران. «فساد نظاممند»، «فساد سیستمی»، «فساد حاکمیتی» و... بعد از انتشار گزارش فولاد مبارکه، چندبار این عبارتها را شنیدهاید؟
رسانههای سعودی لندننشین در روزهای اخیر فرصت مغتنمی یافتهاند تا گزارش فولاد را به فساد لانه کرده و سیستمی در جمهوری اسلامی منتسب کنند. در داخل هم مثل همیشه برخی رسانهها، بلندگوی همان صدای دشمنان شدهاند. خب استدلالشان چیست؟ میگویند در کشور بستری برای وقوع فساد وجود دارد، پس فساد نظاممند است. یا فساد در جمهوری اسلامی مستمر و دنبالهدار است، پس فساد سیستمی محسوب میشود.
فساد در اجزای یک نظام یک چیز است، فساد سیستمی یک چیز دیگر. کسانی که فساد را در این نظام اسلامی، سیستمی میبینند یا در بهترین حالت دچار خطای محاسباتی شدهاند و از روی غفلت به چنین نظری رسیدهاند، یا دستشان در دست دشمنان قسمخورده این کشور است تا مردم را ناامید کنند. حالا برویم سراغ پاسخ اینکه چرا گزارش تحقیق و تفحص از فولاد، حتی در صورت صحت، نشان فساد سیستمی نیست؟
1-- در فساد سیستمی، فساد کشف نمیشود. این یک نشانه مهم است. نباید نادیده گرفته شود. مراجعه کنید به زمان حکومت طاغوت. نمیتوانید گزارشی از افشای یک فساد بزرگ در یک بخش حاکمیتی پیدا کنید. جرأتی برای افشای فساد وجود نداشت. افشای هر فسادی در نطفه خفه میشد.
حالا علنیشدن موارد فساد در جمهوری اسلامی را مرور کنید؛ حقوقهای نجومی، فساد 3هزار میلیاردی، اختلاسهای بانکی، ماجرای شهرام جزایری، ماجرای بابک زنجانی، همین گزارش فولاد و... پس فساد هست، فسادهای بدی هم هست، منکر نیستیم، اما در جمهوری اسلامی، هم فساد افشا میشود و هم هیچکس مصونیت ندارد، چه در بخشهای دولتی، چه نیمهدولتی و چه کاملا خصوصی.
2- در فساد سیستمی، عزمی برای مقابله وجود ندارد. قبل از انقلاب، نهتنها ارادهای برای افشای فساد وجود نداشت، بلکه قدرت و عزمی هم برای مقابله با آن دیده نمیشد. امروز در جمهوری اسلامی، دادگاه رسیدگی به جرایم اقتصادی داریم. دستگاههای نظارتی متعدد داریم.
لیست ابربدهکاران بانکی منتشر میشود. قوانین شفافیت به اجرا درمیآید. بلافاصله بعد از افشای فساد، دستگاه قضا ورود میکند و محاکمه صورت میگیرد و حتی اگر دادگاه حکم کند، مفسدان پای چوبه دار میروند. قطعا در جایی که عزم جدی برای برخورد با فساد هست، امکان لانهکردن فساد و سیستمی شدن آن وجود ندارد.
3- در فساد سیستمی، گستردگی وجود دارد. نسبت مدیران فاسد با مدیران سالم در نظام اسلامی چقدر است؟ بله! فساد کماش هم زیاد است. اما در فساد سیستمی، بنیان نظام براساس فساد شکل گرفته، نه در نظام ما که فساد در برخی اجزا کشف و برخورد میشود. مگر در فولاد مبارکه، مدیر پاکدست و متخصص کم داریم؟
اگر کم بود که در اوج تحریم، دهمین تولیدکننده فولاد جهان نبودیم. فساد هست، اما موردی است، قابل تعمیم نیست، علاج و درمان دارد. حتی اگر گزارش فولاد درست هم باشد، تازه میشود چند نفر فاسد، در مقابل عده کثیری از مدیران سالم و پاکدست، مثل یک سوزن در انبار کاه.
4-در فساد سیستمی، نظام فسادپرور است. در خودش فساد تولید میکند. این ویژگی اهمیت دارد. نگاه کنیم حاکمیت و دولت در نظام ما به چه سمتی میروند؟ همین عملکرد یکساله دولت سیزدهم را ببینیم. مثلا دولت مسیر نظام یارانهای کشور را بهطور کامل تغییر داد تا چه اتفاقی بیفتد؟
کلی هزینه اجتماعی و اقتصادی برای خودش ایجاد کرد تا چه چیز را درست کند؟ که قاچاق کاهش یابد. که رانت ایجاد نشود. این یعنی ریلگذاری نظام اسلامی و مجریان آن در مسیر مقابله با فساد است.