plusresetminus
تاریخ انتشارپنجشنبه ۶ تير ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۵
کد مطلب : ۲۴۷۴

تحریم ظریف برای تضعیف قدرت نرم ایران

سید جلال دهقانی فیروز آبادی*
نمی‌توان تحریم رئیس دستگاه دیپلماسی را به بسته شدن کامل درهای دیپلماسی تعبیر کرد بلکه می‌توان آن را اقدامی در جهت تشدید فشارها برای مهیا کردن زمینه‌های مذاکره با تهران از طریق قرار دادن آن در موقعیت ضعف مطلق تلقی کرد.
تحریم ظریف برای تضعیف قدرت نرم ایران
تصمیم دولت امریکا به اعمال تحریم‌های جدید علیه شخصیت‌های بلندپایه جمهوری اسلامی از جمله تحریم محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در چارچوب راهبرد فشار حداکثری و با هدف تضعیف مؤلفه‌های قدرت ملی کشورمان قابل ارزیابی است. به این معنا که امریکا تاکنون نتوانسته با تحریم قدرت نظامی و اقتصادی ایران به اهداف مورد نظر خود دست یابد و اینک در گام بعدی درصدد تحریم قدرت نمادین و نرم ایران و در رأس آن تحریم دیپلماسی ایران و سکاندار آن آقای ظریف است. در چارچوب تحریم احتمالی رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان ذکر چند نکته ضروری به نظر می‌رسد؛
- دیپلماسی به عنوان یکی از عناصر قدرت ملی کشورها همواره یکی از مؤلفه‌های ثابت قدرت تلقی می‌شود. در واقع دیپلماسی علاوه بر اینکه هنر به‌کارگیری مسالمت آمیز قدرت است در روابط بین‌الملل خودش فی نفسه یکی از عناصر مهم قدرت ملی به شمار می‌آید و وزیر خارجه هم نماد این عنصر قدرت و دیپلماسی است. از لحاظ عرف دیپلماسی فارغ از اینکه چه کسی وزیر امور خارجه باشد، جایگاه او نماد قدرت دیپلماسی کشور است و از این رو تحریم ایشان، تحریم قدرت نرم و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران ارزیابی می‌شود.
- دیپلماسی ایران در سال‌های گذشته و در دوره مسئولیت آقای ظریف یکی از نقاط قوت و قدرت کشورمان به شمار می‌آمده است؛ در واقع علاوه بر جایگاه رسمی وزیر امور خارجه، شأن و شخصیت ویژه آقای ظریف به مضاعف شدن توانمندی این وجه از عنصر قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران انجامیده و به طور ویژه مورد توجه قرار گرفته است.
این تحریم نشان می‌دهد امریکایی‌ها از موفقیت دیپلماسی ایران بخصوص کارکرد شخص آقای ظریف در روابط بین‌الملل ناراضی هستند و در مقابل دیپلماسی ایران شکست خورده‌اند بنابراین درصدد تحریم این عنصر قدرت ایران برآمده‌اند. پیش‌تر شاهد بودیم ترامپ صراحتاً اعتراف کرد که جان کری، وزیر خارجه سابق امریکا نتوانست در خلال مذاکرات هسته‌ای و در مذاکره مستقیم با ظریف از عهده مذاکره مؤثر برای امریکا بربیاید. این در حالی است که در ادامه آن دیپلماسی ایران بویژه طی ماه‌های گذشته و در بحبوحه اوج‌گیری تنش‌ها و اجرای راهبرد فشار حداکثری امریکا وزنه مؤثری برای مقابله با آن بوده است.
از این رو  به نظر می‌رسد دولت امریکا دچار یک بن‌بست راهبردی شده و در حالی که از مؤلفه‌های فشار و تهدید علیه ایران در بالاترین سطح ممکن بهره می‌گیرد، برای خنثی کردن و از کار انداختن دیپلماسی ایران و سکاندار آن نیزتلاش می‌کند تا با توجه به شکست‌های دیپلماتیک پیاپی، این نقطه قوت و مزیت نسبی ایران را خنثی کنند.
- یکی دیگر از دلایل تضعیف قدرت دیپلماتیک ایران از سوی امریکا بهره‌گیری از سیاست دیپلماسی اجبار از طریق کشاندن جمهوری اسلامی به تسلیم یا مذاکره تحت فشار است. امریکایی‌ها می‌کوشند با تحریم وزیر خارجه  ایران، آن را به مذاکره تحت فشار ناچار کنند تا در نهایت با تضعیف قدرت چانه‌زنی و دیپلماتیک آن، به اهداف و خواسته‌های یکجانبه خود دست یابند.
از این منظر نمی‌توان تحریم رئیس دستگاه دیپلماسی را به بسته شدن کامل درهای دیپلماسی تعبیر کرد بلکه می‌توان آن را اقدامی در جهت تشدید فشارها برای مهیا کردن زمینه‌های مذاکره با تهران از طریق قرار دادن آن در موقعیت ضعف مطلق تلقی کرد.
فارغ از همه اهداف پیدا و پنهانی که دولت امریکا از تحریم وزیر امور خارجه ایران دنبال می‌کند، تحریم وزیر خارجه ایران به طور مشخص فراتر از تحریم دیپلماسی، تحریم فرآیند صلح و حامیان آن نیز به شمار می‌آید زیرا وزیر خارجه ایران در سال‌های اخیر بیشترین تلاش‌ها را در حوزه دیپلماسی برای برقراری صلح و امنیت در منطقه و جهان داشته است چنان که نامزد جایزه صلح نوبل هم شده است بنابراین این بار تحریم ایشان به بیانی تحریم صلح  در عرصه بین‌المللی هم ارزیابی می‌شود و می‌تواند به مخدوش شدن بیش از پیش جایگاه بین‌المللی امریکا منجر شود. 
*استاد دانشگاه و صاحب‌نظر مسائل بین‌الملل
انتهای پیام/*
۷
مرجع : ایران
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما