plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۰
کد مطلب : ۲۳۸۴۱

رویارویی چین و آمریکا

امیرعلی ابوالفتح*
آمريکا مدام چين را تحريک می‌کند تا اين کشور وارد جنگ شود؛ همان شرايطی که بر روسيه به وجود آورد و آن قدر روسيه را با اقداماتی تحريک کرد که ناچار به حمله به اوکراين شد.
رویارویی چین و آمریکا
اگر اسناد بالادستي آمريکا را مطالعه کنيد، درمي‌يابيد که تقابل بين آمريکا و چين اجتناب‌ناپذير است و رويارويي اين دو کشور حتمي است. تفکري در آمريکا هست که ملت آمريکا، برگزيده هستند. اين تفکر به نوعي استثناگراست؛ به اين معني که آمريکا رسالتي تاريخي در جهان دارد تا به زعم خودشان ملت‌هاي ديگر را به خير برسانند.

وقتي قدرتي در جهان شکل مي‌گيرد که از يکه‌تازي آمريکا بکاهد، اين کشور سعي مي‌کند آن قدرت را ضعيف کند تا وجه استثنايي‌بودن آمريکا حفظ شود. اکنون مي‌بينيم که اقتصاد چين روزبه‌روز قوي‌تر مي‌شود و در چنين شرايطي و با طرز تفکري که در آمريکا وجود دارد، تقابل اين دو کشور حتمي است.

آمريکا علاوه بر بحث‌هاي اقتصادي نگراني‌هاي سياسي هم دارد؛ به اين معني که تصور مي‌کند نوع نظام سياسي چين ممکن است مورد توجه ديگر کشورها قرار بگيرد و در آن شرايط ديگر نظام ليبرال‌دموکراسي خود بر کشورهاي ديگر تأثيرگذار نباشد.

در اين ميان هر رخدادي مي‌تواند مقدمه تقابل چين و آمريکا باشد؛ البته چين نمي‌خواهد شرايطي مانند روسيه را تجربه کند که وارد يک جنگ تمام‌عيار بشود. چين به نوعي صبر مي‌کند تا خود تايوان در شرايط اقتصادي و سياسي پيش‌آمده ناچار به پيوستن شود.

در اين بين آمريکا مدام چين را تحريک مي‌کند تا اين کشور وارد جنگ شود؛ همان شرايطي که بر روسيه به وجود آورد و آن قدر روسيه را با اقداماتي تحريک کرد که ناچار به حمله به اوکراين شد. قطب اقتصادي‌بودن چين براي آمريکا خوشايند نيست اما اين فقط يک وجه ماجراست.

ببينيد ژاپن يک غول اقتصادي است اما از نظر سياسي همسو با سياست‌هاي آمريکاست يا آلمان هم به همين شکل است و مشاهده مي‌کنيم که آمريکا با چنين کشورهايي که گرچه از نظر اقتصادي بسيار قدرتمند هستند اما از نظر سياسي پيرو آمريکا محسوب مي‌شوند، مشکلي ندارد.

آمريکا مي‌ترسد که چين نظام سياسي دلخواهش را برهم بزند و علاوه بر مسئله اقتصاد تقابل قدرت سياسي هم در ميان است. اکنون در ميانه جنگ جهاني سوم هستيم.

مفهوم جنگ جهاني با آنچه در جنگ اول و دوم جهاني در قرن بيستم ديديم، فرق کرده است. امروز ديگر جنگ جهاني با تلفات بسيار انساني و استفاده از بمب‌هاي بسيار رخ نمي‌دهد.

آمريکا در مقطع کنوني نوعي جنگ جهاني قرن بيست‌ويکم را پيش مي‌برد؛ با ابزارهايي مانند تحريم که حتي ابعاد و پيامدهايش از جنگ‌هاي سنتي هم براي کشورها بيشتر است. امروز ابزارها و شيوه‌هاي جنگ کاملا فرق کرده است.

*کارشناس مسائل سیاست خارجی

انتهای پیام/*
۱
مرجع : آرمان ملی
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما