آنچه این روزها در حوزه اقتصاد با کلید خوردن طرح هدفمند کردن یارانهها و حذف ارز ترجیحی از سوی دولت به مرحله اجرا در آمده، مأموریتی دشوار و طاقتفرساست که با اهتمام شبانهروزی دستاندرکاران و همراهی مردم، میتواند به سرانجام برسد.
همه کشورها حتی آنهایی که با کارشکنیهای خارجی مواجه نیستند، در مسیر رشد و توسعه خود با چالشها و تهدیدات گوناگونی مواجه میشوند و بدیهی است که این مشکلات برای دولتهای مخالف با منظومه استکبار، چند برابر میشود.
در این شرایط، کشورها راهحلهای مختلفی را برمیگزینند. برخی دست به دامان قدرتهای بزرگ میشوند، بعضی پذیرش مهاجران را بهعنوان نیروی کار در دستور کار قرار میدهند و دستهای نیز به تواناییها و ظرفیتهای داخلی تکیه میکنند.
روی آوردن به پتانسیلهای داخلی، روشی است که در بحبوحه شرایط بسیار دشوار همچون روزهای آغازین انقلاب و کوران جنگ، در دستور کار قرار گرفت و نتایج درخشانی از آن گرفته شد.
در آن برهه درحالیکه ایران در محاصره اقتصادی قرار داشت و اکثریت قریب بهاتفاق مردم، زندگی متوسطی داشتند، صفحات بسیار پرافتخاری در کتاب تاریخ مقاومت کشورمان به ثبت رسید.
پاسداری که درخواست کاستن از حقوقش را داشت، کشاورزان و کارگرانی که با وجود داشتن چندین سر عائله، راهی جبههها میشدند، زنانی که در عقبه جبههها، کارهای مردانه میکردند و هزاران مورد از این دست که درنهایت به پیروزی غرورآفرین فتح خرمشهر در سوم خرداد 1361 منتهی شد.
با همین رویکرد و فرهنگ جهادی، سرانجام پیروز جنگ هشتساله شدیم و تجربهای به دست آمد که در بخشهای دیگر نیز تعمیم یافت. از باب نمونه، «جهاد سازندگی» به یک کمپین بزرگ و فراگیر بدل گردید و هرساله، خیل قابلتوجهی از جوانان و نیروهای انقلابی در قالب اردوهای جهادی به مناطق محروم میروند و مشکلگشایی میکنند.
از نظر نیروهای انقلابی، هیچ تحولی «ناشدنی» نیست و محال است از عدم تحقق اهدافشان سخن بگویند.
به بیاندیگر، منتظر نمیمانند تا در چارچوب سازمانی، کاری به آنها محول شود بلکه آنها هستند که با رعایت ملاحظات اداری و مدیریتی به دنبال کار میروند.علیرغم اینکه فرهنگ کار و تلاش جهادی به یک کلیدواژه پرکاربرد تبدیلشده و موارد عینی و عملی آن در میان مردم و برخی مسئولان دیده میشود، اما هنوز هم رو به رو شدن بخشی از مردم با اقداماتی از این دست، باعث تعجب و حیرت آنها میشود؛ گویی که یک پدیده جدید رخداده و پیش از آن، مسبوق به سابقه نبوده است!
بخشی از دلایل عدم آشنایی و نامأنوس بودن واژههایی همچون «مدیر جهادی»، به حضور مدیرانی بازمیگردد که اساساً اعتقادی به کار سخت و شبانهروزی نداشتند و متأسفانه فرهنگ تنپروری و تبرج را باب کردند.
از رهگذر این پایهگذاری مدیریتی در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70، رویه اداری بهتدریج به ارزش تبدیل شد و به نیروهایی متعهدی که بیش از موظفی خود و بدون چشمداشت کار میکردند، برچسبهای متعدد زده شد.
این در حالی است که مدیران غربگرا وقتی کارها را از پیش نمیبردند و جسارت انجام کارهای بزرگ نداشتند، خرمشهرها دیدهها را خبر میکردند و از آنها میخواستند تا به کمک آنها بیایند.
از قضا همان نیروهای انقلابی و جهادی بودند که مشکلات بزرگ را حل میکردند و باری از دوش مردم برمیداشتند.بهواسطه همین نادیده انگاشتنها و الگوهای مدیریتی دهه 60، امروز نیازمند احیای فراگیر این فرهنگ در سطح کشور هستیم و چاره جبران کمبودها و عقبماندگیها از این رهگذر ممکن خواهد بود.
از طرفی، ما در گذشتهای نهچندان دور، تجربه یک منظومه مدیریتی را داشتیم که برای لاپوشانی کمکاریهای خود، منعقد نشدن قراردادها و معاهدات خارجی را عامل رکود و تورم معرفی میکرد و این در حالی است که در بدنه فعلی دستگاههای حاکمیتی کشور، چنین دیدگاهی غالب نیست.
از این رو، شرایط برای گذار از این فضا و عمومی شدن روحیه کار و تلاش، ابتدا از مسئولین انقلابی و متعهد آغازشده که میتواند طلیعه مبارک عبور از گردنهها و بنبستها باشد.
در همین راستا، آنچه این روزها در حوزه اقتصاد با کلید خوردن طرح هدفمند کردن یارانهها و حذف ارز ترجیحی از سوی دولت به مرحله اجرا در آمده، مأموریتی دشوار و طاقتفرساست که با اهتمام شبانهروزی دستاندرکاران و همراهی مردم، میتواند به سرانجام برسد.
طاقتفرسا ازاینجهت که عبور از این فراز تاریخی، حربه تحریمها را کند میکند، کاهش فاصله طبقاتی، رونق تولید داخلی، رشد صادرات و از همه مهمتر مصونسازی کشور در برابر تکانههای خارجی را به ارمغان میآورد.
به مقصد رساندن این بار سنگین، هم از جهت زیرساختهای فراهم نشده که سوغات گذشته بوده، کار بسیار دشواری است و هم از بابت عملیات روانی و سیاه نمایی رسانههای معاند. با این حال، عزم دولت و مسئولان کشور در ردههای مختلف جزم است تا به هر طریق ممکن، جراحی اقتصاد کشور با موفقیت به اتمام برسد.
افزون بر این، از چند هفته پیش تاکنون، دولت از طریق اقدامات سختافزاری و نرمافزاری و با بکار گرفتن تمام ظرفیت خود، در تلاش است تا این دوره گذار، با کمترین صعوبت و آسیب برای مردم طی شود.
اگر همین حالا به رسانههای خارجی گوش دهیم، میگویند که روش حذف یارانهها، اجحاف در حق مردم است و چاره این است که به دنبال راهکارهای کاپیتالیستی و تجربهشده در غرب بروید!
مدیر انقلابی اما با پشتوانه نظرات کارشناسی، جسارت اقدام دارد و به دنبال کپیبرداری از نمونههای سرمایهداری نیست.و بالاخره اینکه با چنین عزم و روحیهای در میان مدیران انقلابی برای رونق بخشیدن به اقتصاد و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی از طریق مردمی سازی یارانهها، آینده بهشرط همراهی آحاد جامعه و انسجام و هماهنگی ملی، روشن است و تلاش بدخواهان و دشمنان به ثمر نخواهد نشست.