ایران و آمریکا همچنان به اقدام متقابل در چارچوب سیاست «فشار حداکثری» مشغولند. این درحالی است که دوطرف بر پرهیز از جنگ تاکید دارند، ولی ناظران درباره احتمال درگیری «تصادفی» هشدار میدهند.
ایران در تازهترین اقدام، دوشنبه (۲۷ خرداد) اعلام کرد که در ده روز آینده حجم ذخایر اورانیوم غنیشده خود را از سقف ۳۰۰ کیلوگرم بالا میبرد. این اقدام در پی سرخوردگی از ضربالاجل 60 روزهای بود که برای اعضای گروه 1+4 تعیین شد؛ به این امید که دیگر اعضای گروه به تعهدات خود در قبال تامین منافع ایران پس از خروج آمریکا از برجام عمل کنند. دور از انتظار نخواهد بود اگر پس از این نیز شاهد ابتکارهای تازهتر در واکنش به سیاست فشار حداکثری باشیم.
اقدام ایران با واکنشهای هشداردهنده از سوی اعضای گروه 1+4 همراه شد ولی طی یکسال و اندی پس از خروج آمریکا از برجام، منتقدان این اقدام به دو پرسش روشن پاسخ نداده و واکنش درخور نداشتهاند؛ اینکه آیا مسبب اوضاع جاری ایران است و یا دولت آمریکا؟ همچنین آیا پس از خروج آمریکا از برجام، منافع ایران را در این توافق بینالمللی تامین شده است؟ مصداق این مدعا تجارت دوجانبه ایران و اروپا در حداقل سه ماه نخست سال جاری میلادی است. براساس آمار رسمی کمیسیون اروپا، صادرات ایران به این اتحادیه 87.5 درصد کاهش یافت و به 217 میلیون یورو رسید. صادرات اروپا به ایران نیز شاهد کاهش 56درصدی شده و به حدود یکمیلیارد یورو تنزل کرد. در این مدت اروپائیان نشان دادند که نه قادر به مقابله و تنبیه واشنگتن در خروج غیرقانونی از برجام هستند و نه اصولاً برای تامین منافع تضمین شده ایران در برجام، اقدام موثری به عمل آوردهاند. در واقع تصمیم ایران در کاهش تعهدات برجامی خود، پاسخی است به سستیِ نهتنها اروپائیان بلکه دیگر اعضای گروه 1+4 در حفظ آنچه ادعا میکنند؛ یعنی ماندگاری برجام.
واشنگتن نیز از همان وهله نخست خروج از برجام، با درک توان و اراده اروپائیان، سیاستهایش را فارغ از ملاحظات آنان در قبال نهتنها ایران، بلکه خاورمیانه تنظیم کرده است. آنچه اکنون دولت ترامپ از اروپائیان میخواهد، همراهی منفعلانه در اجماعی است که بتواند اهداف آمریکا را تامین کند. توجه ویژه ترامپ به ژاپن برای نقشآفرینی در بحران روابط ایران و آمریکا، در واقع تاکید بر نادیده گرفتن دولتهایی است که همچنان بهعنوان متحدان استراتژیک در سیاستهای راهبردی این کشور شناخته میشوند. عبور از اروپا به معنای اراده کنار گذاشتن اروپا و اعتماد بیشتر به متحد آسیایی آمریکاست. استقبال تهران از «شینزو آبه» نیز مفهومی نزدیک به آنچه دارد که در بالا آمد. مقامهای ایرانی دیدگاهها و نظرات صریح خود را با رابط ژاپنی در میان گذاشتهاند.
«عمل در برابر عمل» خواستِ روشن ایران است. در قبال «سیاست فشار حداکثری» آمریکا، تهران نشان داده که دارای ابتکارهای لازم است. دو خواست صریح تهران عبارتند از برداشتن تحریمهای فروش نفت و محدودیتهای بانکی. اگر واشنگتن به راستی ارادهای برای پرهیز از جنگ و بازگشت به نقطه آرامش دارد، لازم است در عمل آن را اثبات کند. این همانی است که «سرگی ریابکوف» معاون وزیر امور خارجه روسیه نیز برآن تاکید کرده: «اگر آمریکا جنگ نمیخواهد، باید آن را ثابت کند». اصلیترین نشانه در اینباره، توقف در اجرای سیاست تحریکآمیز «فشار حداکثری» خواهد بود.
*روزنامه نگار
انتهای پیام/*