متأسفانه ساختار و تشکیلات و فرآیندها در آموزش و پرورش فعلی کاملاً بوروکراتیک و از بالا به پایین است. تا زمانی که تغییر در این ساختار رخ ندهد، بهبودی در نظام تعلیم و تربیت ایجاد نخواهد شد.
تغییر وزیر محترم آموزش و پرورش و دغدغه مردم و بخصوص فرهنگیان و فرهیختگان جامعه درخصوص این وزارتخانه کلیدی که متأسفانه همیشه با تغییر مدیریت مواجه بوده است بهانهای شد که به موضوع آموزش و پرورش پرداخته شود.
1- امروزه در تمام دنیا موضوع توسعه و ترقی کشورها بر اهمیت سرمایهگذاری روی سرمایههای انسانی آنها تمرکز پیدا کرده است و وزارت آموزش و پرورش به عنوان متولی دوره آموزش عمومی جزو کلیدیترین وزارتخانهها است و در اولویت برنامههای توسعه کشورها قرار میگیرد ولی متأسفانه در کشور ما این موضوع در حد شعار و حرف باقی مانده است، لذا توصیه میشود که دولتها باید با توجه به نقش کلیدی آن توجه بیشتری به این وزارتخانه و نیروی انسانی آن داشته باشند.
2- مجلس و نمایندگان محترم باید در برنامههای توسعه کوتاهمدت و میانمدت با کارشناسی دقیق نقش نظارتی خود را به درستی ایفا نمایند. نمایندگان محترم بیشتر بر برنامههای وزیر و وزارت بهجای خواستههای حاشیهای تأکید داشته باشند و اجرای برنامههای کیفیتبخشی به آموزش و تربیت را از وزیر محترم مطالبه داشته باشند، چرا که از دوران گذشته همیشه وقت زیادی از وزارتخانه صرف پاسخگویی به انتصابات در استان و منطقه و شهرستان میگردد و کمتر جلسات و تعاملات با نمایندگان محترم بر محور برنامهها تمرکز مییابد.
3- از آنجا که تأمین و تربیت نیروی انسانی نقش کلیدی در ارتقای کیفیت برنامهها در وزارت آموزش و پرورش دارد متأسفانه شیوه جاری برای گزینش و تربیت نیروی انسانی هم هزینه زیادی را برای این بخش بهوجود آورده است و هم کیفیت تربیت نیرو مناسب نیست لذا تجدیدنظر اساسی در این مورد توصیه میشود.
4- آموزش مقطع ابتدایی نقش بسیار مؤثری در تربیت نیروی انسانی برای کشور دارد و اگر بخواهیم کلیدیترین عامل توسعه را در برنامههای توسعه پی بگیریم، براساس نظریههای متخصصین توسعه، نحوه آموزش در مقطع ابتدایی میباشد. از اینرو باید بیشترین سرمایهگذاری اعم از سختافزاری و نرمافزاری در این مقطع صورت پذیرد.
5- از دیگر مسائلی که باید مورد تجدیدنظر اساسی قرار گیرد، برنامهریزی درسی است که به صورت فعلی با توجه به متمرکز بودن برنامه درسی نمیتوان انتظار داشت که اهداف نظام تحول در این بخش تحقق یابد. اگر بعداً فرصتی حاصل شود، میتوان این موضوع را بیشتر تبیین کرد.
6- اصولاً در نظامهای آموزشی بدون مشارکت معلمان نمیتوان کیفیتبخشی در امر آموزش و پرورش را انتظار داشت. متأسفانه ساختار و تشکیلات و فرآیندها در آموزش و پرورش فعلی کاملاً بوروکراتیک و از بالا به پایین است. تا زمانی که تغییر در این ساختار رخ ندهد، بهبودی در نظام تعلیم و تربیت ایجاد نخواهد شد.
7- در جهت اجرای برنامهها و تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت باید این وزارتخانه با مشارکت دانشگاهیان تصمیمهای تخصصی بگیرد. متأسفانه تصمیمات کلیدی این وزارت فاقد کارشناسیهای علمی است و ضرورت دارد بنیه علمی و تخصصی آن تقویت گردد و از سیاسیکاری و تصمیمسازیهای سیاسی که عمدتاً فاقد پشتوانههای کارشناسی است، پرهیز شود.
8- موضوع اعتبارات وزارت آموزش و پرورش در تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت نقش کلیدی دارد و متأسفانه همیشه این وزارتخانه با مشکل کمبود بودجه روبهرو بوده است. اینجانب معتقدم که با این ساختار و نظام بوروکراتیک نمیتوان موضوع کسری بودجه را حل کرد. نظام رتبهبندی معلمان که با هدف ارتقای کیفیت تدوین شده است در چارچوب ساختار فعلی و فرآیندهای موجود آن منجر به ارتقای کیفیت نمیشود، اگرچه باعث افزایش حقوق معلمان میشود که خود امر پسندیدهای است. نکات بسیار دیگری در این زمینه وجود دارد که به دلیل طولانی شدن از آوردن آنها پرهیز میکنم.
به هر حال برای سرپرست محترم وزارت آموزش و پرورش آرزوی توفیق خدمت دارم و زحمات برادر بزرگوار جناب آقای دکتر بطحایی در طول دوره وزارت را ارج مینهم.