در سفر نخست وزیر ژاپن به تهران قطعا مذاکرات مهمی صورت خواهد گرفت وباید چنین باشد چه اینکه همه انسانها با همه خصومتها و منافعی که دارند تلاش میکنند از کار لغو و بیهوده اجتناب ورزند و عقلانیت را هم در کارخویش دخیل کنند.
سفر نخست وزیر ژاپن به ایران ممکن است هیچ ثمری نداشته باشد و ممکن است تاثیر قابل توجهی در تنش میان آمریکا و ایران بگذارد. آقای شینزو آبه بر مشکلات پیچیده و دیرپا در روابط تهران-واشگتن واقف است و اگر در این رابطه میخواهد تلاش کند احتمالا روزنههایی را دیده است و در ایجاد یک امکان جدید امیدی به اندازه یک دیدار رسمی دارد. می توان حدس زد که شینزو آبه حامل امتیازی از سوی آمریکا است امتیازی که آقای دونالد ترامپ نمیخواهد مجانی آن را خرج کند و در قبالش انعطافی از سوی تهران دریافت نکند. ترامپی که تا کنون در مواجهه با ایران وکره شمالی هیچ دستاوردی نداشته است و در انتخابات پیش رو در بسیاری از زمینههای سیاست خارجی دستانی خالی دارد. هر چه هست هیچ سیاستمداری از پیش میانجیگری یک کشور مهم که جزو پنج اقتصاد برتر جهان است را نادیده نمیگیرد و در عدم موفقیتش نمیکوشد. حداکثر اینکه جمهوری اسلامی با استقبال از این سفر از طرفی زمان میخرد و از طرف دیگر روی تاثیر گذاری در افکار عمومی جهان و نشان دادن چهرهای کاملا منطقی و صلحخواه سرمایهگذاری میکند. استقبال از گفتوگو با ژاپن ذوق زدگی ندارد و ادبار و کراهت نشان دادن بیمبنا هم نمیخواهد. اما مشکل ما با آمریکا که خاستگاهی آرمانی دارد باید ترجمه دیپلماتیک هم پیدا کند، خاستگاهی که برای یک کشور ثالث مثل ژاپن قابل فهم ومشخص باشد. رهبر فقید انقلاب سالها پیش گفته بود؛ ما با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر این که آدم بشود... به نظر میرسد هنوز این سخن دقیق و به صورت جهان فهم باز نشده است لذا باید توضیح دهیم که معنای آدم شدن آمریکا چیست؟ مرحوم هاشمی رفسنجانی بارها در این زمینه کوشید و برای ارائه یک مثال میگفت؛ آمریکا برای نشان دادن حسن نیت خود اموال و داراییهای بلوکه شده ایران را آزاد کند. در حال حاضربه نظر میرسد اگر آمریکا اراده قابل اتکایی برای کم کردن تنشها با ایران دارد یا آمادگی حل و فصل برخی از اختلافات فی مابین را پیدا کرده است بازگشت به برجام میتواند نقطه آغازی باشد که برای آقای شینزوآبه هم کاملا قابل درک است. حتی پیش از بازگشت آمریکا به برجام که در شرایط کنونی بعید به نظر میرسد، کاخ سفید میتواند عدول از برخی تحریمها را آغاز کند و آن را نشانهای از اراده کم کردن تنشها قرار دهد. احتمالا آقای آبه چیزی از این معانی در چنته دارد که میخواهد اعتبار بینالمللی خود را در گرو آن بگذارد، مهم آن است که آنان در مقابل انعطافی که مایل به خرج کردنش هستند از ایران چه میخواهند؟ اما در تدبیری خردمندانه میتوان این سفر را بدون دستاورد نگذاشت. موفقیت میانجیگری ژاپن به این نیست که همه مشکلات چهل ساله روابط ایران و آمریکا را حل کند و طرفین را پای میز مذاکره بنشاند که انتظاری بسیار خوشبینانه ودور ازدسترس است. موفقیت میتواند آن باشد که از تنشهای غیر واقعی که بعضا توسط بازیگران ثالث ایجاد میشوند جلوگیری بهعمل آید، برای دعوایی که داریم چارچوبی مشخص شود و از رسیدن به مراحل خطرناکی که هیچیک مایل به ورود به آن مراحل نیستند جلوگیری شود. فعلا آمریکا با ایران دشمنی دارد ولی این دشمنی هم میتواند از غیر قابل کنترل شدن مصون بماند... این موارد و اصول و حاشیههای بسیاری وجود دارد که میتواند مورد بحث قرار گیرد واز سوی کشوری مثل ژاپن تضمین شود. در هر حال در سفر نخست وزیر ژاپن به تهران قطعا مذاکرات مهمی صورت خواهد گرفت وباید چنین باشد چه اینکه همه انسانها با همه خصومتها و منافعی که دارند تلاش میکنند از کار لغو و بیهوده اجتناب ورزند و عقلانیت را هم در کارخویش دخیل کنند. نه تنها از این سفربلکه جمهوری اسلامی میتواند از هر امکانی برای کم کردن تنشها در روابط خارجی خود استفاده و پروژه ایرانهراسی را بشدت تضعیف کند. مقابله با این پروژه به این معنا نیست که ایران توان تهدید ندارد بلکه ایران تمایل به تهدید ندارد. این معنا بازدارندگی نرمی است که در کنار قدرت نظامی ایران قابلیت دفاعی ایران را متوازن و جامع میسازد و هزینههای انواع تعرضها و تهاجمهای سیاسی و تبلیغاتی و نظامی علیه کشورمان را بشدت بالا میبرد. * روزنامهنگار