در جدال مستمر سياستگذاریهای تمركزگرايانه و سياستگريزیهای فناورانه ارتباطی، اثری از توفيق اين قبيل قوانين و مقررات سرسختانه كه برای محكم كاری، كسب مجوز را منوط به مراجعه به دو مركز میكنند در سالها و دهههای بعد باقی نمیماند.
هفتهنامه «ترقي» از نشريات دهه20خورشيدي در صفحه نخست، شماره 202 خود به تاريخ 4آذرماه 1325، سرمقاله و خبري دارد كه در شمار گزارشها و خبرهاي بيزمان تاريخ اجتماعي و سياسي ماست.
در سطور نخستين سرمقاله كه ذيل عنوان «بلاي اجاره خانه/دولت ابدا در فكر نيست» منتشر شده، آمده است: «مردم ايران بر اثر جنگ گذشته، دچار بليات و مصائب فراواني شدهاند: گراني طاقتفرساي زندگي، عدم تعادل در تقسيم عايدات و ثروتها، بيانصافي، حرص و طمع تمام نشدني طبقاتي كه توانستهاند به دوش جامعه، سوار شده و مايحتاج مردم را احتكار كنند، چپاول و غارتگري روسا و ماموران دزد دولت كه انواع و اقسام هستي مردم را از دستشان ميربايند و صدها مصائب ديگر كه سابقا هم وجود داشت و بر اثر تغيير وضع كشور به درجات بدتر شده، اينها هر كدام بلاهايي است كه يك مشت مردم بدبخت و سيهروز ايراني، امروز با آنها دست در گريبانند، ولي از اتمام اين بلاها بدتر، موضوع خانه و مسكن است.» از اين گزارش خواندنيتر، خبر كوتاهي است كه سياست مصوب دولت وقت را براي كنترل نحوه استفاده عموم از رسانه مسلط زمان، يعني راديو اعلام ميكند.
در خبري با عنوان «براي نصب آنتن و استفاده از راديو بايد جواز گرفت» چنين آمده است: «چون طبق مقررات ماده 4تصويبنامه شماره 3817هيات وزيران براي نصب آنتن و استفاده از هر قسم دستگاههاي گيرنده راديو، بايد قبلا اجازه شهرباني كل را تحصيل كرده و پس از آن اجازهاي نيز از وزارت پست و تلگراف و تلفن، براي شرايط فني در دست داشت. عليهذا، اشخاصي كه قصد دارند از راديوي گيرنده (در موسسات، منزل، اماكن عمومي، باشگاهها، اتومبيل) استفاده كنند، بايد بدوا به شهرباني مراجعه و پس از انجام تشريفات مقرره، پروانه نصب اخذ كنند. براي انجام اين منظور از اين تاريخ لغايت، مدت يك ماه در تهران به شهرباني كل كشور (اداره كارآگاهي) و در شهرستانها بايد اشخاص به شهرباني محل مراجعه كنند.»
در جدال مستمر سياستگذاريهاي تمركزگرايانه و سياستگريزيهاي فناورانه ارتباطي، اثري از توفيق اين قبيل قوانين و مقررات سرسختانه كه براي محكم كاري، كسب مجوز را منوط به مراجعه به دو مركز ميكنند در سالها و دهههاي بعد باقي نميماند. آنچه بر سر رسانههاي ديگر از ويديو و ماهواره و شبكههاي مجازي هم گذشته، كمتر از سرنوشت راديو نبود، تاريخ اجتماعي و سياسي ويديو، آنتن ماهواره، آنتن راديو و محدوديتها و فيلترگذاريهاي پلتفرمهاي شبكهاي، تفاوت معناداري ندارد. اينكه چرا چنين است و چرا چنين ميشود؟ مساله مهمي است. شايد پاسخ ساده به آن هم به درك ساده و هراسآميز فناوريها و رسانههاي جديد برگردد. اما فراتر از آن نيز ميتوان و بايد به مسائلي از اين دست انديشيد.
وقتي جهان و جامعه پا در پارادايمي ديگر ميگذارند، اجزا و مولفههاي مختلف آن جهان و جامعه در قالبها و اندازههاي پيشين قبل رويت و فهم نيستند؛ «عالمي از نو ببايد ساخت و از نو آدمي.»پارادايم يعني انگاره، چارچوب و مدل ذهني براي شناخت واقعيتهاي جديد پيشرو است. تحولات فزاينده اجتماعي و سياسي و جهان دستخوش تغيير را نميتوان در چارچوب انگارهها و پيشفرضهايي شناخت كه متعلق به آن تغييرات نيستند. عصر اطلاعات و ارتباطات، ظهور جامعه شبكهاي و اكنون، شكلگيري «جامعه پلتفرمي» هندسه معرفتي جديدي ميطلبد كه مفاهيم متعارف در حوزه فرهنگ، سياست، جامعه و اقتصاد را دگرگون كرده و ميكند و اين چرخش پارادايمي، تحولي نو و متفاوت است كه ميتواند فرصتآفرين نيز باشد.اگر ديروز گمان ميشد كه حكومتها ميتوانند با تسلط بر رسانههاي بزرگ، كنترل افكار عمومي را به دست گيرند، تحول فناورانه ارتباطي به تدريج ميدان را به شبكهها و رسانههايي كه ميتوانستند بهرغم كوچكي، دست به رقابتهاي وسيع جدي با نهادهاي كلاسيك قدرت و ثروت و منزلت بزنند، واگذار كرد.
پلتفرمها، همه زندگي ما را در بر گرفتهاند. اين زندگي را محدود به سياست نكنيم. سياستِ زندگي، دراز دامنتر از زندگي سياسي است. اكنون پلتفرمها به عنوان ابزارها و عاملان موثر براي تنظيم مجدد مناسبات اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي بازيگران سنتي اين عرصهها را به چالش كشيدهاند. حكومتها، دستگاههاي قانونگذار و سياستگذار، نهادهاي امنيتي، كنشگران مدني و حتي شهروندان و كاربران متعارف پلتفرمها در شمار همين نقشآفرينان قديمي هستند كه بايد با فهم دقيقي از اين دنياي جديد، فرصتها را نسوزانند و همچنان در حكايت و روايت قديم رسانهها و سياست باقي نمانند.
در خبرها آمده بود كه طرح موسوم به «صيانت از كاربران در فضاي مجازي» پس از واكنشهاي مختلف مدني، حرفهاي و علمي در همان پارادايم پيشين سياستگذاري با تغيير نام همين هفته براي تصويب به كميسيون اصل 85 مجلس شوراي اسلامي ميرود. آيا نام جديد «حمايت از كاربران و ارايهدهندگان خدمات پايه كاربردي در فضاي مجازي» داروي دردهاي فراوان جامعهاي است كه ميخواهد و ميتواند دامنهها و دايرههاي اقتصاد، فرهنگ، اجتماع و سياست خويش را در پرتو فرصتهاي برآمده در جامعه پلتفرمي، نوسازي و بهسازي كند؟ نتايج و آثار تهديدانگاريهاي پيشين را در باب تحولات ارتباطي بازخواني كنيم.