در صورت تحقق جنگ و اشغال اوکراین، ولادیمیر پوتین و جو بایدن متهمان اصلی این نزاع خونین به دلیل ناکارآمدی سیاسی خواهند بود. بسته شدن پنجره دیپلماسی سازنده، باز شدن درهای وخیم فلاکت و کشتار را در پی دارد.
اوکراین در فصل سرد زمستان، آتشکده جنگ افروزی دو قدرت شرق و غرب شده است و بازهم می رود تا صلح، قربانی جنگ شود. فصل جنگ است و از مرزهای اوکراین شعله های نبرد زبانه مي كشد.
منطقه آبستن حوادث شده است و در سایه بی تدبیری و خودخواهی ها، منافع روسیه و آمریکا چنین اقتضا کرده که این بار بخشی از اروپا در جنگ و نسل کشی گرفتار شود.
شبح جنگ رفته رفته در اوکراین نمایان شده است و کارتل های تولید جنگ افزار سرمست از نسیم جنگ در اوکراین، بر طبل جنگ می کوبند.
بازی کثیفی آغاز شده و پرچمدار آن ولادیمیر پوتین است و مدیریت بخش جنگ روانی بر دوش جو بایدن گذاشته شده است. جهان گرفتار در همه گیری کرونا و خسته از سیاست بازان، نظاره گر این آتش افروزی است.
پوتین ارتش روسیه را در مرزهای اوکراین بسیج کرده و به نام رزمایش بزرگ، آماده اشغال اوکراین می شود. پوتین فقط به دنبال یک بهانه است تا حمله را آغاز کند و شواهد و قرائن نشان می دهد تغییر حکومت غربگرا در اوکراین هدف اصلی و نهایی ولادیمیر پوتین است.
در حالی که نیویورک تایمز هفته گذشته افشاء کرد که به گفته مقامات ارشد دولت آمریکا و منابع آگاه، ایالات متحده اطلاعاتی از طرح روسیه برای اشغال اوکراین بهدست آورده است تا با صحنهسازی از یک حمله ساختگی توسط ارتش اوکراین علیه مردم روسی زبان در شرق اوکراین با اتهام نسلکشی مردم روسی زبان، حمله به اوکراین را تا چند روز آینده عملی کند، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا با تشدید جنگ روانی علیه روسیه، پی در پی به پوتین هشدار میدهد که اگر به اوکراین حمله کند عواقب وخیمی در انتظار او خواهد بود.
همزمان با پخش و بزرگنمایی این اخبار، مقامات نظامی آمریکا و اروپا با ارسال گسترده تسلیحات و تجهیزات نظامی به کشورهای هم مرز با اوکراین و حتی داخل اوکراین، خشم روسیه را برانگیخته اند.
کرملین در روزهای اخیر ایالات متحده و ناتو را به دلیل استقرار نیروهای اضافی در اروپای شرقی محکوم کرد و گفت که این اقدام به منظور ایجاد تنش است این در حالی است که بیش از ۱۰۰هزار سرباز روسی همراه با تسلیحات و تجهیزات گسترده در نزدیکی مرز اوکراین خیمه زده اند و با برگزاری رزمایش جنگی، خود را برای حمله بزرگ به اوکراین آماده میکنند.
پوتین در هفته گذشته با گفتگوهای متعدد و دیدارهای مجازی و حقیقی پی در پی با سران اروپا و آمریکا وانمود کرد که پذیرای یک راهحل دیپلماتیک با دریافت تضمین های امنیتی کافی است، اما همچنان ایالات متحده و متحدان غربیاش را متجاوز نشان میدهد و خواستار توقف گسترش ناتو در کشورهای شوروی سابق است.
در مقابل اما ایالات متحده و ناتو خواستههای امنیتی اصلی مسکو را رد کردهاند و در جنگ رسانه ای و دیپلماتیک، کاخ کرملین و شخص پوتین را آغازگر اشغال اوکراین نشان می دهند و با جنگ روانی گسترده با محوریت بحران اوکراین، بر طبل جنگ میکوبند و همزمان ادعا می کنند که میتوان در مورد مسائل امنیتی محدود، از جمله اقدامات کنترل تسلیحات و استقرار موشکها در برخی از کشورهای اروپای شرقی که مسکو آنها را تهدیدآمیز میداند، جایی برای گفتوگو با پوتین باز کرد.
اگر چه مقامات روسیه گفتهاند که هیچ جنگی در کار نیست و پوتین همچنان در حال بررسی پیشنهادهای آمریکا و ناتو است، اما همزمان از آغاز رزمایش با بلاروس در مرز با اوکراین خبر دادند.این نقطه مرزی تنها ۱۰۰ مایل با کییف پایتخت اوکراین فاصله دارد.
ولادیمیر زلنسکی رئیس جمهور غربگرای اوکراین از آمریکا و اروپای غربی درخواست کمک و حمایت کرده و مردم کشورش را به آمادگی و مقاومت در برابر روسیه فراخوانده است.
هرچه هست طبل های جنگ در مرز اوکراین به صدا در آمده است و بار دیگر روسیه و آمریکا در یک توافق نانوشته به بهانه ایجاد صلح، به جنگ افروزی روی آورده اند.
ندای حق طلبی و صلح خواهی جهانیان و سازمان های بین المللی در این هیاهوهای ساختگی گم شده است و می رود تا یک فرمان دیگر، مردم اوکراین و شاید مردم جهان را در لبۀ پرتگاه این جنگ افروزی خانمان سوز گرفتار سازد.
به نظر، در صورت تحقق این جنگ ناخواسته و نانوشته، ولادیمیر پوتین و جو بایدن متهمان اصلی و درجه اول آن به دلیل ناکارآمدی سیاسی خواهند بود.
بسته شدن پنجره دیپلماسی سازنده، باز شدن درهای وخیم فلاکت و کشتار را در پی دارد، آیا وجدانهای بیدار قادرند آتش این حماقت قرن را به گلستان تبدیل کنند و پیام آور صلح و دوستی باشند؟