جای خالی سخنگوی مذاکرهکنندگان که بعد از هر جلسه مذاکره اطلاعاتی حداقل در حد آنچه مردم نیاز دارند که اضطراب نداشته باشند، احساس میشود.
در شرایطی که اطلاعات قطره چکانی از طرف ایران برای افکار عمومی منتشر میشود، نظر دادن درباره اینکه مذاکرات چگونه است فقط از طریق رصد اطلاعاتی است که دیگران میدهند.
جای خالی سخنگوی مذاکرهکنندگان که بعد از هر جلسه مذاکره اطلاعاتی حداقل در حد آنچه مردم نیاز دارند که اضطراب نداشته باشند، احساس میشود.
این درحالی است که بسیاری از آیتمهای اقتصادی مرتبط به آن است. هرچند سخنگوی وزارت خارجه هفتهای یکبار جلسه دارند اما به نظر میرسد لازم است خود دستگاه مذاکرهکننده هم سخنگویی داشته باشند.
سفرهایی هم که انجام میشود یکسری فعل و انفعالات در زیر پوست مذاکرات و در حاشیه و کنار مذاکرات است که به جریان افتاده است. مثل سفر آقای امیرعبداللهیان به عمان و همچنین سفر به چین و آزادی دوتابعیتیها که یکباره اتفاق نمیافتد و لابد براساس یک تبادل و تفاهمی انجام میشود.
همه اینها هم به نوعی مرتبط با مذاکرات است و هر کدام از اینها به نحوی برای اینکه به روند مذاکرات کمک کنند، تاثیر میگذارند.
نکته دیگر موافقتنامه 25 ساله ایران و چین است که قصد پرداخت به آن را نداریم و موضوع صحبت گفتوگوهای وین است. اما خوشبینیهای امیدوارکنندهای را هم از طرف آمریکایی که طرف اصلی است و هم از طرف ایرانی شنیدهایم و اظهارات آنها نشاندهنده این امر است.
ولی در کنار این موضوعات، اظهارنظر هشدارگونه وزیر خارجه آمریکا مبنی بر رو به اتمام بودن زمان است. اینکه اگر ایران از آستانه گریز هستهای خارج شود برجام از خاصیت میافتد.
هرچند برخی از این سخنان در چارچوب جنگ روانی و رجزخوانیهاست ولی واقعیت این است که از آن طرف هم آمریکاییها، رئیسجمهور و تیمش از طریق جناحهای داخلی به شدت تحت فشار هستند.
موردی که اخیرا تولید و پخش شد، بازتاب وسیعی در دنیا داشت. بعضا دیگران کاری انجام میدهند و حتی در مقام توضیح که قرار میگیرند، یا تکذیب و یا سکوت میکنند اما کاری که قصد انجامش را داریم، بهصورت نمایش در میآوریم و افکار عمومی آمریکاییها را تحت تاثیر قرار میدهیم.
فارغ از اینها، آمریکاییها آنطور که از خبرها و منابع آنها منتشر شده، طرح توافق موقت دوسالهای ارائه کردند که بازخوردش را هنوز از ایران ندیدیم که کاملا آن را رد و یا تأیید کند. هرچند تأیید آن حتما منوط به چانهزنیهای داخل مذاکرات است ولی اگر جزئیات آن مشخص شود شاید بهتر بتوان راجع به آن اظهارنظر کرد.
طرح موقت بهطور کلی رافع بخشی از مشکلات ما ممکن است باشد ولی یک راه حل برای ما نیست. برای اینکه در چارچوب طرح موقت هیچ یک از شرکتهای بزرگ دنیا نخواهند آمد. هرچند برخی از تحریمها برداشته میشود و بخشی از پولها میآید ولی اینها مسکنهایی است که به طور موقت آلام ما را تسکین میدهد.
درحالیکه ما باید به سمتی برویم که کشورهای بزرگ دنیا با اطمینان و احساس امنیت و آرامش خاطر و به گونهای که دچار مشکل نشوند، برای ورود به ایران و سرمایهگذاری و تجارت با ایران ترغیب شوند.
از این رو توافق موقت دو ساله نمیتواند تمام مشکلات ما را حل کند، هرچند فقط به عنوان یک مُسَکِن عمل میکند. از طرفی فرانسویها از کند بودن مذاکرات صحبت میکنند و تنها پیشنهادی که در این میان میتوان مطرح کرد اینکه مردم را محرم بدانیم و این اطلاعات را در اختیار افکار عمومی قرار دهیم تا احساس آرامش پیدا کنند.