گرچه عدهای در داخل کشور وجود دارند که بهخاطر حقد و کینهای که نسبت به دولت دارند همه تحلیلهایشان علیه دولت است و الا واقعیت این است که کشور تحت فشار است و دولت نیز تلاش میکند که بحران شدیدتری پیش نیاید و فشارها از دوش ملت برداشته شود.
شرایط کشور به نحوی است که اجازه هیچ گونه تفرقه و اختلافی را نمیدهد و همه باید با وحدت کشور را از بحران خارج کنند. این در حالی است که جریان دلواپس بازهم درصدد تخریب و هجمه به دولت است. باید اذعان داشت که نمیتوان واقعیتهای جهان امروز را چه در داخل و چه در خارج از کشور نادیده گرفت. مساله تحریمها، بحران و فشار اقتصادی فزاینده روی مردم واقعیتهایی است که مردم خود آن را لمس میکنند. افزایش قیمتها، نرخ تورم و... نشان دهنده یک سری از واقعیتهای سیاسی و اقتصادی در کشورمان و جهان امروز است. بنابراین دولت نیست که مساله شدت فشارهای سیاسی و بینالمللی و فشارهای اقتصادی را مطرح میکند، بلکه این خود مردم هستند که با لمس واقعیتها منتظر ارائه راه چارهای برای خروج از این مشکلات هستند. اینکه دلواپسان این مسائل را به گردن دولت میاندازند برخلاف واقعیتهاست. مساله دیگر این است که به هر حال اکنون بحث تحریمها و روابط بانکی به عنوان یک امر عینی و ملموس کشور را دچار مشکل کرده است. چند شب پیش نیز که در افطاری رئیسجمهور بودیم آقای روحانی گفت؛ میخواهم تولید را افزایش دهم و کارخانه باید کار کند، اما این کارخانه قطعهای دارد که باید از کشور دیگری وارد شود و آن کشور آن قطعه را به ما نمیدهد. لذا چگونه میتوانم تولید را رونق دهم و بالا ببرم؟ از طرف دیگر محصولاتی داریم که میتوانیم آنها را صادر کنیم و پول آن را وارد کشور کنیم، اما به دلیل تحریمها کشورهای خریدار نمیتوانند از طریق بانکی به ایران پول پرداخت کنند. با چمدان نیز نمیتوان پول جابهجا کرد. عکس همین ماجرا از طرف ایران نیز صادق است که در صورت خرید کالایی نمیتوانیم پول کالاها را به صورت بانکی پرداخت کنیم. اینها درد دلهای رئیسجمهور بود که برای علما توضیح داد و اذعان داشت کهاینها واقعیتهای غیر قابل انکار است. تعبیر آقای روحانی این بود که «شرایط فعلی کشور مثل دوران جنگ با عراق است و باید شورای دارای اختیاراتی باشد که تمام مسائل مربوط به این شرایط جنگی و بحرانی در آن شورا تصمیمگیری شده و اجرا شود و کس دیگری نیز مداخله نکند. لذا اکنون هم در چنین شرایطی قرار داریم و باید چنین اختیاراتی به دولت داده شود تا بتوانیم از بحران عبور کنیم.» البته اینکه دلواپسان میگویند که دولت درصدد است به جامعه ترس از جنگ را القا کند درست نیست چون اساسا بحث مذاکره مطرح نیست و آقای رئیسجمهور هم باید به جای مذاکره به مناظره بپردازد. همانطوری که آقای روحانی قدرت مناظره خود را در انتخابات ریاست جمهوری نشان داد اکنون نیز میتواند در سطح بینالمللی به جای مذاکره، مناظره کند. از طرف دیگر در سطح جهانی به این مساله نیاز داریم که حرف و منطق خود را صریحا مطرح کنیم و تمام جهان آن را بشنوند اکنون وقت مناظره است و رئیسجمهور باید از دیگر کشورها برای مناظره دعوت بهعمل آورد. کما اینکه اخیرا آقایظریف وزیر امورخارجه نیز گفته بود که ما پای میز مذاکره هستیم و آمریکاییها نیز مذاکره را ترک کردهاند و برجام را نقض کردهاند. بنابراین دعوا بر سرالفاظ نیست که دلواپسان مذاکره را بهانه کردهاند و لفظ کاسب ترس را مطرح کردهاند. خود رئیسجمهور نیز طرفدار گفتوگو و مناظره است و واقعیتهای جهانی نیز امروز نشان میدهد که همهچیز از راه گفتوگو حل میشود. گرچه عدهای در داخل کشور وجود دارند که بهخاطر حقد و کینهای که نسبت به دولت دارند همه تحلیلهایشان علیه دولت است و الا واقعیت این است که کشور تحت فشار است و دولت نیز تلاش میکند که بحران شدیدتری پیش نیاید و فشارها از دوش ملت برداشته شود. * استاد حوزه و دانشگاه
انتهای پیام/*