تنظیم روابط ایران با پاکستان و رفع موانع موجود مستلزم این است که ایران با هر سه بخش مورد اشاره در صحنه سیاسی پاکستان در تماس تنگاتنگ باشد.
عمران خان، نخست وزیر پاکستان در شرایطی برای نخستین بار به تهران سفر کرد که به نظر میرسد با این سفر تحول بزرگی در روابط دو کشور به وقوع خواهد پیوست. عمران خان در خلال مبارزات انتخاباتیاش نگاه ویژهای به ایران داشت و بر علاقهمندی خود برای تعمیق رابطه تهران و اسلامآباد تأکید ویژهای کرده بود. اقدامات ویژه او برای حل بحران گروگانگیری مرزبانان ایران نشانهای بر این مدعاست عمران خان تسهیل مناسبات دو کشور را که در شرایط کنونی با سکون و بی تحرکی روبهرو است، در دستور کار خود قرار داده است. دیدار نخست وزیر پاکستان با مقامهای ایران در مقطع کنونی ناظر به چند موضوع مهم در روابط تهران و اسلامآباد انجام شده است؛
- یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث در رابطه ایران و پاکستان مسأله همکاریهای امنیتی و مرزی در مواجهه با ناامنی و تروریسم است. دو کشور مرزهای طولانی دارند و این مرز در نقاطی واقع شده که در هر دو سوی آن خلأ جمعیتی حاکم است و خیلی مسکون و آباد نیست. بنابراین امکانات زیادی که بتوان از طریق آنها تمام خطوط مرزی را کنترل و از آن بهرهبرداری کرد وجود ندارد. از این رو ناامنی زیادی بر مرز مشترک دو کشور حاکم است و امکان شکلگیری فعالیتهای تروریستی خارج از کنترل در آن محدودهها وجود دارد.
- مرزهای ایران و پاکستان مختصات لازم برای همکاریهای مشترک مرزی و اقتصادی را ندارد. راه آهن کویته به میرجاوه هم به جهت ساخت امنیتی منطقه و فضای حاکم بر بلوچستان پاکستان کارآمدی مورد نیاز برای تسهیل رفت و آمد اتباع دو کشور را ندارد. ضمن آنکه وجود شنهای روان باعث مسدود شدن مسیر این خطوط قطاری میشود و حرکت آن را مختل میسازد. بنابراین درحالی که در چارچوب سازمان اکو راهاندازی خط راه آهنی به نام «آی پی آی» میان تهران، اسلامآباد و استانبول در نظر گرفته شده بود، به دلیل موانع یاد شده اقدامی در این رابطه صورت نگرفته است. پیگیری جدی این موضوع و عملیاتی کردن اقدامات لازم برای اتصال این خطوط ریلی یکی از مسائل ضروری گفتوگوی مقامهای دو کشور است.
- یکی از موضوعات مهم در مناسبات تهران و اسلامآباد که در چارچوب همکاری اقتصادی جای میگیرد و به نظر میرسد عمران خان در سفر خود به تهران آن را مطرح کرده، اتصال یک راه آهن جدید از بندر گوادر به چابهار است. بندر گوادر علاوه بر اینکه یک بندر تجاری است از مختصات نظامی هم بهره مند است به همین دلیل هر نوع همکاری ایران با پاکستان در رابطه با این بندر میتواند مشکلات جدی ایجاد کند. بندر چابهار ایران به دلیل موقعیت راهبردی آن برای هند اهمیت زیادی دارد. هند با ادامه اختلافات با کشورهای همسایه خود از جمله پاکستان و چین، تصمیم گرفته است تا یک مسیر جدید برای دسترسی به کشورهای غرب و آسیای مرکزی ایجاد کند و منافع خود را در افغانستان گسترش دهد. موافقتنامه سه جانبه ایران، افغانستان و هند ذیل چنین هدفی صورت گرفته است. انتقال کالای هند از طریق بندر چابهار به افغانستان و بالعکس انجام میشود. هند علاقهمند نیست پاکستان در زمینه این همکاری سهجانبه مانع تراشی کند، بنابراین مقامهای ایران باید با پیگیری یک سیاست هوشمندانه اجازه ندهند این همکاری سهجانبه تحت تأثیر گسترش مناسبات اقتصادیشان با پاکستان قرار گیرد. این در حالی است که پاکستان برای سرمایه گذاری در بندر چابهار ابراز تمایل کرده و خواهان ایجاد راه آهن از بندر گوادر به چابهار است. در این صورت رقابت چین و هند معادله حل نشدهای به نظر میرسد زیرا چین در اقیانوس هند در نظر دارد با تأسیس بنادری در شرق، جنوب و غرب هند این کشور را به نوعی در محاصره استراتژیک خود داشته باشد بنابراین هر نوع همکاری ما با پاکستان باید با در نظر گرفتن منافع ملی کشور و همکاری ما با هند باشد.
علاوه بر این اگرچه حجم مبادلات اقتصادی ایران و پاکستان رقم قابل ملاحظهای نمیباشد اما زمینههای بالقوه همکاری در این زمینه میان دو کشور وجود دارد و چنانکه اشاره شد تحت تأثیر وجود مشکلات در همکاریهای امنیتی و مسائل مرزی تاکنون مورد مطالعه قرار نگرفته است. این در حالی است که ظرفیتهای زیادی در پاکستان وجود دارد که پیشتر این ظرفیتها از سوی سایر کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی مورد توجه و بهرهبرداری قرار گرفته است. پاکستان برخلاف ایران رابطه بسیار نزدیکی با ریاض دارد از این رو محتمل است حتی عمران خان در سفر به تهران برای میانجیگری میان تهران و ریاض اقدام کند که خب این فرصت خوبی خواهد بود تا مقامهای ایرانی با در نظر گرفتن منافع اقتصادی ناشی از همکاری بدون مانع با کشورهای همسایه از آن بهره ببرند. ارتقای رایزنیهای سیاسی و نزدیک کردن دیدگاه سیاسی دولتمردان ایران و پاکستان از دیگر محورهای مهمی است که در خلال سفر عمران خان به تهران مورد توجه قرار میگیرد. اگر ایران روابط خود را با کشورهای منطقه بهبود بخشد، پاکستان هم ناگزیر خواهد بود در این چارچوب کار کند ولی پاکستان کشوری است که در عرصه سیاست خارجی وحدت نظر ندارد و در آنجا تصمیمگیران متعددی در صحنه سیاسی حضور دارند که تأثیر بسزایی در سیاست خارجی کشور دارند؛ از جمله این گروههای تأثیرگذار میتوان به جریانهای سیاسی و مذهبی و علما و از سوی دیگر نظامیان و مقامهای امنیتی اشاره کرد که در کنار نخست وزیر پاکستان سیاست خارجی پاکستان را هدایت میکنند. بنابراین سه مرکز مهم قدرت در پاکستان وجود دارد و این تصور که خواستههای عمران خان به تنهایی اجرایی خواهد شد، نگاهی خوشبینانه خواهد بود. در واقع تنظیم روابط ایران با پاکستان و رفع موانع موجود مستلزم این است که ایران با هر سه بخش مورد اشاره در صحنه سیاسی پاکستان در تماس تنگاتنگ باشد. اغلب چهرههای با نفوذ در دایره قدرت مذهبی پاکستانی سنی هستند و نگاه چندان خوشبینانهای به ایران ندارند و خیلی علاقهمند به نزدیکی ایران و پاکستان نیستند.
در مجموع رابطه ایران و پاکستان معادله پیچیدهای است که مقامهای جمهوری اسلامی باید با در نظر داشتن مؤلفههای تأثیرگذار در این رابطه نسبت به بهبود و تعمیق روابط هوشیارانه اقدام کنند.