plusresetminus
تاریخ انتشارپنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۷
کد مطلب : ۱۳۳۵۱

خنثی سازی تحریم ها

محمد صالح جوکار*
چنانچه ریشه تحریم‌ها از داخل سوزانده شود، این حربه از دست آمریکا خارج‌شده و جمهوری اسلامی سیاست‌های خود را در بخش‌های مختلف با تمام قوا به‌پیش خواهد برد.
خنثی سازی تحریم ها
تقریباً هیچ‌یک از صاحب‌نظران و نخبگان سیاسی – اقتصادی را نمی‌توان نام برد که رفع تحریم‌ها و آثار خسارت‌بار آن بر کشور را ضروری و لازم ندانند.

با این حال، در مورد عملیاتی کردن و چگونگی رفع تحریم‌ها اختلافات جدی و قابل‌توجهی وجود دارد.

به این معنا که برخی قائل به مذاکره و امتیازدهی به حریف با عبور از خطوط قرمز جمهوری هستند تا آمریکا و اروپا به‌اصطلاح، دست از فشار بردارند و حاضر به رفع تحریم‌ها شوند.

بعضی اما در چارچوب اصول نظام اسلامی و «استقلال» کشور، حاضر به باج‌دهی و تمنا از دشمن نیستند و توانمندسازی داخلی را به‌عنوان راهکار معرفی می‌کنند.

در این نگاه، هزینه‌ها و امکانات کشور به‌جای آنکه بر مناسبات نه‌چندان سودآور دیپلماتیک متمرکز شوند، باید در بخش شناسایی و فعال کردن ظرفیت‌های بی‌شمار داخلی مورداستفاده قرار گیرند تا جایی که تحریم، کارایی خود را از دست بدهد و قابلیت امتیاز گیری از کشورمان را نداشته باشد.

به‌عنوان نمونه، وابستگی و در هم تنیدگی بودجه کشور به درآمدهای نفتی، پاشنه آشیل اقتصاد ماست و آمریکا همین بخش و زیرمجموعه‌های آن را تحریم کرد، درحالی‌که قطع وابستگی به نفت و متنوع سازی سبد درآمدی کشور، معماران تحریم را بیکار کرده و آن‌ها را دست‌کم در اعمال شیطنت و خباثت در این بخش مأیوس می‌کند.

در شرایط کنونی، بخش قابل‌توجهی از طرح‌های عمرانی و هزینه‌های جاری کشور به دلارهای نفتی وابسته هستند و متأسفانه تحریم به‌عنوان ابزار اصلی برای فشار بر جمهوری اسلامی بکار گرفته شده است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار خود با اعضای شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا با اشاره به این دو راهکار تأکید کردند: «البته ما مسیر رفع تحریم را یک‌بار امتحان و چند سال مذاکره کردیم اما به نتیجه‌ای نرسید.

مسیر غلبه بر تحریم‌ها و بی‌اثر کردن آن‌ها ممکن است در ابتدای کار، مشکلاتی داشته باشد اما خوش‌عاقبت است. اگر با تلاش و با سینه سپر کردن در مقابل مشکلات بتوانیم بر تحریم‌ها غلبه کنیم و طرف مقابل بی‌اثر شدن تحریم‌ها را ببیند، به‌تدریج دست از تحریم بر خواهد داشت.» (4 آبان 99)

بر این مبنا، مسیر اول همچون سراب عمل می‌کند و علیرغم اینکه در ابتدا شاید اثرات مثبتی به همراه داشته باشد، اما به دلیل وابسته کردن و شرطی نمودن اقتصاد به تحولات خارجی، در دراز مدت آثار سوء خود را نشان خواهد داد.

راه دوم برای خنثی‌سازی تحریم‌ها، با وجود زمان‌بر بودن، اقدامات اساسی و زیربنایی است و راه دست‌اندازی به کشور از این رهگذر را برای همیشه مسدود خواهد کرد.

این دو مسیر، هر کدام دارای ویژگی‌هایی هستند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

یکم: رفع تحریم‌ها، گزینه‌ای بازگشت‌پذیر و کاملاً شکننده است، درحالی‌که خنثی‌سازی تحریم‌ها از ویژگی ثبات و پایداری برخوردار است.

در راهبرد رفع تحریم، به این دلیل که ضعف‌های ساختاری اقتصاد رفع نمی‌شوند و مشکلات به قوت خود باقی می‌مانند، سیاست‌های کشور هرگاه در عرض استراتژی حریف قرار گیرند، بلافاصله ماشه تحریم چکانده می‌شود.

این در حالی است که گرفتن زهر تحریم‌ها با اهرم تولید، اساساً این تهدید را رفع کرده و مشت آن‌ها را به سندان می‌کوبد. ناگفته نماند که سیاست‌های هر دو حزب آمریکا علیه ایران بر مبنای تحریم بنا شده و دل‌خوش کردن به یک حزب برای رفع آن‌ها، حاکی از شناخت سطحی مناسبات بین‌المللی است.

دوم، تجربه نشان داده هنگامی که گزاره رفع تحریم از طریق مذاکره مطرح می‌شود، توجه به نیازها و ضروریات اقتصاد، مورد غفلت واقع‌شده و تقویت تولید به حاشیه می‌رود.

در چنین حالتی، معافیت‌های تحریمی به‌ویژه در بخش فروش نفت، دوباره حالت رخوت را بر اقتصاد حکفرما می‌کند و درآمدهای نفتی صرف هزینه‌های جاری می‌شوند، غافل از اینکه عایدی‌های حاصل از فروش طلای سیاه، باید زیرساخت‌های تولید را مستحکم کند.

به‌این‌ترتیب، اقتصاد با ضعف‌های قدیمی همچنان دست‌به‌گریبان خواهد بود و تلاشی برای درمان آن‌ها نمی‌شود. از سوی دیگر، بستن پنجره تمنا برای رفع تحریم‌ها، انگیزه مضاعفی برای بالا زدن آستین‌ها و ساخت زیربناهای تولید به مسئولان می‌دهد، کما اینکه این اتفاق در سال‌های نخستین پیروزی انقلاب تحت عنوان جهاد سازندگی، بسیار مثمر ثمر بود.

سوم، دوندگی برای رفع تحریم‌ها خاصیت شرطی کردن عوامل دخیل در تولید را دارد و سرمایه‌ها را به سراشیبی فعالیت‌های غیرمولد سوق می‌دهد. این بلاتکلیفی تا زمانی که کمیت لنگ تحریم‌ها به سرمنزل برسد، ادامه خواهد داشت و آسیب‌پذیری اقتصاد از تحولات جهانی را که درید اختیار مسئولان نیست، به‌شدت افزایش می‌دهد.

ماه‌های منتهی به توافق هسته‌ای، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2016 و سال جاری، بزنگاه‌هایی بودند که این انتظار مخرب، خسارات و لطمات فراوانی به اقتصاد کشور وارد کرد.

خنثی کردن تحریم‌ها اما این آدرس غلط را که با آمدن فلان رئیس‌جمهور، حال کسب‌وکار و معیشت مردم بهتر می‌شود را پاک می‌کند و مقدرات کشور، معطل گوشه چشم این و آن نمی‌ماند.

چهارم، سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی وقتی امکان اجرای مناسب و اثربخش دارند که از اقتصاد قوی برخوردار باشیم. ایران کشوری مستقل و دارای جوهره انقلابی و اسلامی است و چنانچه بحث بی‌اثر کردن تحریم‌ها جدی گرفته نشود، امکان پیشبرد سیاست‌ها به نحو مطلوب وجود نخواهد داشت چراکه به‌محض اتخاذ موازین مغایر با لیبرال دموکراسی مدنظر غرب، پرونده تحریم دوباره مفتوح می‌شود.

اما چنانچه ریشه تحریم‌ها از داخل سوزانده شود، این حربه از دست آمریکا خارج‌شده و جمهوری اسلامی سیاست‌های خود را در بخش‌های مختلف با تمام قوا به‌پیش خواهد برد.

پنجم، ورود به پروسه رفع تحریم‌ها با مذاکره، در حقیقت وارد شدن به یک دور باطل و بی‌پایان است که حدیقفی برای آن وجود ندارد. به عبارت ساده‌تر، رفع تحریم‌ها به این سادگی که برخی از آن دم می‌زنند نیست و بایدن و ترامپ، هر دو صراحتاً اعلام کرده‌اند که ایران چاره‌ای جز پذیرش شروط جدید ندارد.

تن دادن به باجی که آمریکا در این زمینه مطالبه می‌کند، تضمین‌کننده پایان این دور نخواهد بود چون کاخ سفید اطمینان نداده که پس از آن، از همین ابزار استفاده نکند. با قرینه شدن رفع تحریم با امتیازدهی، عملاً باید در هر زمینه‌ای نظر آمریکا تأمین شود تا مبادا شدت عمل به خرج دهد.

نکته پایانی اینکه استراتژی خنثی‌سازی تحریم، صورت و اصل این مسئله را برای همیشه حل خواهد کرد، ازاین‌رو تردیدی در عاقلانه و منطقی بودن آن نیست و نباید راهی که زیان‌های آن اثبات‌شده بار دیگر طی شود.

*کارشناس مسائل بین الملل

انتهای پیام/*
۲
مرجع : حمایت
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما