بزرگ‌ترين جادوي بشر خلق پول بود و تبـديـلش به چيـزي که مـي‌شـود هــمه چـيـز را با آن خريد يا دسـت‌کم صـاف و صـوف کـرد، حتي يـک وجـدان اوراقـي را!
بيشتر آدم‌ها يک رابينهود درون دارند. يک ترازوي ميزان‌کننده گناهان و کارهاي خوب.
رابينهود از ثروتمندان مي‌دزديد و به فقرا مي‌بخشيد. لابد اين وسط براي خودش هم لفت و ليسي مي‌کرد اما آن بخشش به فقرا، در طول تاريخ مثل آب مقدس دزدي او را تطهير کرده است.
اين رابين‌هودِ درون براي آدم‌هاي پولداري که خودشان مي‌دانند پول‌شان کثيف است ممکن است لباس حامي يک خيريه تنش کند.
اينکه هرسال، چکه‌اي از پولش را ببخشد به کودکان بي‌سرپرست، بدهد به بچه‌هاي بيمار تا شب با آرامش بخوابد. بدون دست به يقه شدن با وجدانِ لاکردار.
کساني با خريد از دستفروش‌هايي که بساط‌شان خالي است يا گل از کودکان گل‌فروش سر چهار راه‌ها يا دادن پولي به آن‌ها که شيشه ماشين‌ها را پاک مي‌کنند ممکن است کمي حس انسان خوب براي خودشان بخرند.
درست مثل لايک و کامنت که بعضي‌ها گمان مي‌کنند اسمش مبارزه سياسي است يا به بهبود جهان کمک مي‌کند! همان کلکِ «هر لايک شما باعث مي‌شود سازمان ملل يک دلار به حساب کودکان فقير آفريقا بريزد»!
فقط با فشار يک قلب مجازي. آسوده باش وجدان من! آن‌ها که آه در بساط ندارند ولي خرده گناهاني در خورجين، هم گاهي با اضافه‌کاري با اعمال نيک ديگر سعي مي‌کنند از بار حشس‌هاي بدشان کم کنند. خدايا! زير سبيلي رد کن! ببين من چه بنده خاکساري هستم.
بعضي‌ها هم «نظر حرام بکردند و خون خلق حلال» و زندگي اطرافيان‌شان را به آخرت يزيد تبديل کرده‌اند، خيال مي‌کنند نذر قيمه يا نسکافه يا گريه و زاري در شب قدر، براي شستن گناهان‌شان نقش اسيدسولفوريک را بازي مي‌کند!
البته بعيد مي‌دانم با اين شيره‌ها بشود سر خدا را گول ماليد.
فکر مي‌کنم اين يک نياز انساني باشد براي کسب لايک از خود. يعني يک وقت‌هايي آدم به جز تائيد بيروني که البته لذت‌بخش است، دوست دارد در خلوت خودش به خودش هم لايک بدهد. مثلا وقتي مي‌روي مسواک بزني و توي آينه نگاه مي‌کني بگويي:
- دمت گرم! امروز چه‌کار خوبي کردي!
+ نه بابا چه‌کاري! شاخ غول که نشکستم!
- خودتو لوس نکن ديگه! مي‌تونستي اون کار خوب‌رو نکني ولي کردي.. لايک داري!
و آدم با يک لبخند ته دلش مي‌رود مي‌خوابد. راست مي‌گويند که هيچ بالشي نرم‌تر از وجدان آرام نيست.
در عصر حاضر مي‌شود با پول اين بالش نرم را خريد. بزرگ‌ترين جادوي بشر خلق پول بود و تبـديـلش به چيـزي که مـي‌شـود هــمه چـيـز را با آن خريد يا دسـت‌کم صـاف و صـوف کـرد، حتي يـک وجـدان اوراقـي را!
