تاجران بحران ها از هر فرصتی برای ابراز وجود استفاده میکنند و زندگی را برای مردم سخت و سختتر میکنند و از همه مهمتر اینکه شرافت انسانی را لگدمال میکنند.
بسیاری از ما در زندگی اجتماعی خود با شرایط سخت و دشوار مواجه شدهایم. این شرایط سخت روی افراد مختلف تاثیرهای متفاوتی میگذارد. معمولا در چنین موقعیتهایی انتظار داریم تا اطرافیانمان حتی غریبهها هوای ما را داشته باشند و همینطور این انتظار متقابل وجود دارد.
اما وقتی خوب نگاه میکنیم در کنار انسانهای شریفی که نه فقط در بحرانها که در همه شرایط، از «انسانیت خارج نشدند» را دور و بر خودمان و در جامعه میبینیم که ضروری است سپاسگزارشان باشیم، گرچه تعدادشان هم خیلی زیاد نیست ولی خوشحال هستیم که «هستند.
اما در مقابل این افراد شاهد حضور افرادی هم هستیم که نهتنها بویی از انسانیت و شرافت نبردند بلکه خوی حیوانیشان بیش از قبل نمایان میشود. من از این افراد بهعنوان تاجران بحران ها یاد میکنم.
بحران میخواهد بهداشتی باشد مثل کرونا یا بلایای طبیعی یا بحرانی که برای یک خانواده اتفاق میافتد و... خویی که وقتی بدان تامل میکنیم از انسان بودن خجالت میکشیم.
این افراد کسانی هستند که شرایط بحران را فرصت مغتنمی برای خالی کردن جیب مردم میدانند.
کسانی که اجناس را احتکار میکنند یا کسانی که اجناس را با قیمت چند برابری به بازار عرضه میکنند.کسانی که تصمیم میگیرند معنای انسانیت کمرنگ و کمرنگتر شود.
کسانی که بحرانها را فرصتی برای اجرای شو و نمایش میدانند تا خودشان را دایه مهربانتر از مادر نشان دهند درحالیکه فقط ظاهرسازی مدنظرشان است.
کسانی که در بحرانهایی از قبیل کرونا و بلایای طبیعی و... فقرا و گرفتاران را ابزاری برای نشان دادن خودشان قرار میدهند تا فقرا نردبان ترقیشان شوند.
کسانی که بدون درنظرگرفتن شرایط واقعی، سعی میکنند جناح سیاسی رقیب را تخریب کنند نه برای رضایت مردم و بهبود شرایطشان بلکه فقط برای تضعیف جناح مقابل.
تاجرانی که دروغ میگویند تا برای خود توشهای بردارند.
وقتی بحرانها به انتخابات مهم در یک جامعه نزدیکتر باشد این خوی غیرانسانی تاجران بحرانها بیشتر خود را نشان میدهد و این نکات فقط مربوط به یک دوره از دولتها یا فقط جامعه ما نیست.
این تاجران کسانی هستند که وقتی خانوادهای به هر دلیلی دچار مشکل میشود، سعی میکنند به شکلهای مختلف سوءاستفاده کنند. در تنگنا و فشار قرارشان میدهند تا تحقیرشان کنند یا وادار به کاری کنند که باب میلشان نباشد.
انسان مرفهای که به خاطر پول دختر جوان خانواده فقیر را به ازدواج اجباری درمیآورد هم ازاین همین دست تاجران حیوانصفت است. فردی که زنی یا دختری تنها و بیپناه را دید و برای سرپناه دادن «درخواست بیشرمانه» دارد هم از این دست حیوانات است.
مراقب باشیم این تاجران فرصتی برای ابراز وجود پیدا نکنند که زندگی را بر همه سخت میکنند و از همه مهمتر اینکه شرافت را لگدمال میکنند و زندگی سخت را برای مردم سختتر میکنند.