مواضعی که مسئولان فلسطینی با هر گرایشی در این روزها اتخاذ کردهاند حاکی از خشم آنها از این توافق و خیانتی است که از سوی همکیشان و همنژادان خود دیدهاند.
بعد از هفتهها تبلیغات گسترده و شـــوی رســانهای روز سهشنبه توافق میان امارات، بحرین و رژیم صهیونیستی در کاخ سفید منعقد شد.
آقای ترامپ تلاش کرد از این نمایش بیمحتوا برای خود وجههای ساخته و به عنوان یک قهرمان ظاهر شود. آنچه در کاخ سفید اتفاق افتاد به حراج گذاشتن شرافت عربی بدون ما به ازا بود.
کما اینکه در واقع ما به ازای آن پایمال شدن هرچه بیشتر حقوق مردم مظلوم، محروم و بیدفاع فلسطین بود.
در این ماجرا باید به پنج ضلع توجه کرد. یک ضلع امریکایی؛ ترامپ تلاش کرد حداقل شکستهای خود را در سیاست خارجی با ایجاد چنین توافقی کاهش دهد.
اگر چه انتخابات در امریکا بخصوص در این ایام متمرکز بر کرونا، تظاهرات و ناآرامیهای امریکا و موضوعات اقتصادی است و هرکس نشان دهد میتواند این مسائل را حل و فصل کند، شانس بیشتری در انتخابات دارد.
با این حال سیاست خارجی هم - هر چند با تأثیری محدود - میتواند برای کاندیداها آراء جمع کند. آقای ترامپ در این اندیشه است که رأی حوزههای میشیگان و فلوریدا را که جمعیت یهودی قابل توجهی دارند و از حوزههای کلیدی در انتخابات امریکا هستند بهدست آورد. بنابر این در ضلع امریکایی، ترامپ از قبال این توافق درصدد استفاده انتخاباتی است.
ضلع دیگر این ماجرا رژیم صهیونیستی است. بعد از «کمپ دیوید» در حوزه روابط میان اسرائیل و کشورهای عربی و اسلامی، اسرائیل همواره یک شکست خورده به شمار میرود. اسرائیل از این توافق به دنبال خارج شدن از انزوا است و برای این هدف از ضعف نفس و بیهویتی کشورهای کوچکی مانند امارات و بحرین بهره گرفته است.
همچنین اسرائیل با این اقدامات درصدد ایجاد نفاق میان کشورهای اسلامی و تضییع هر چه بیشتر حقوق مردم فلسطین است. در ضلع سوم این ماجرا جهان عرب و کشورهای اسلامی قرار دارند.
متأسفانه رخوت و بیعملی در میان این کشورها هر روز بیشتر شده است. دیدیم که از اتحادیه عرب یا سازمان کنفرانس اسلامی هیچ صدایی در نیامد. مرعوب بودن این مجموعه موجب گستاخی بیشتر امریکا و رژیم صهیونیستی و تنها ماندن مردم فلسطین شده است.
ضلع چهارم بحرین و اماراتاند. کشورهایی که آلت فعل رژیم صهیونیستی شدند و با این خیانت بزرگ به سینه مردم فلسطین و آرمانهای آنها خنجر زدند. این قبیل کشورها از این توافق هیچ دستاوردی به همراه نخواهند داشت.
زیرا آنان پیشتر خود را به امریکا عرضه کرده و فروخته بودند. رژیم صهیونیستی هیچ چیزی بیشتر از آنچه امریکا در اختیار این دو کشور میگذارد به آنها نخواهد داد؛ بیآبرویی و منفور شدن در افکار عمومی مسلمانان. خیانتی که این دو کشور کردند دیر یا زود گریبان آنها را خواهد گرفت؛ همچنان که در مصر و یا در نقاط دیگر شاهد آن بودیم.
ضلع پنجم این حوادث مردم محروم فلسطیناند که آرمانهایشان از سوی سیاستمداران بیمایه به سخره گرفته شده و خود را در جهان عرب بیش از گذشته تنها میبینند.
اما آنچه موجب دلگرمی و امید است مقاومت و مبارزه قهرمانانه مردم فلسطین و پایبندی به آرمانشان است.
مواضعی که مسئولان فلسطینی با هر گرایشی در این روزها اتخاذ کردهاند حاکی از خشم آنها از این توافق و خیانتی است که از سوی همکیشان و همنژادان خود دیدهاند.
بنابر آنچه ذکر شد، به نظر نمیرسد این قبیل توافقات دیرپا باشد و به رژیم صهیونیستی کمکی کند. از آنسو دولتهایی که چنین اقدامی کردهاند هم در میان مردم خود و هم در میان کشورهای اسلامی بیاعتبار میشوند.
مشکلی که وجود داشت رابطه داشتن یا نداشتن با رژیم صهیونیستی نبود. این قبیل روابط هم هیچ چیز را تغییر نمیدهد. رژیم صهیونیستی همچنان یک رژیم اشغالگر و نامشروع است. رژیمی که باعث آواره شدن میلیونها فلسطینی شده است.
برقراری روابط اینچنینی در این ماهیت هیچ تغییری نمیدهد. همچنان که روابط گسترده رژیم صهیونیستی با امریکا و متحدانش و کشورهای اروپایی ذرهای از ماهیت جنایتکارانه رژیم صهیونیستی را تغییر نداده است.
شاید در بادی امر این رژیم خود را پیروز ماجرا بداند و تصور کند توانسته قدری از انزوای خود بکاهد؛ اما بدون تردید صف انقلابیون و مقاومت در حمایت از مردم بیدفاع فلسطین مستحکمتر شده و کیان رژیم صهیونیستی را بر باد خواهد داد.