مهمترین تعهد گروسی به ترامپ و نتانیاهو، تقویت «استراتژی فشار حداکثری علیه ایران» از مجاری ظاهرا حقوقی میباشد. بنابراین، گروسی، مدیرکل یکنهاد مستقل بینالمللی نیست، بلکه بخشی از پازل «مهار حداکثری ایران قدرتمند» محسوب میشود.
سفر اخیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران و صدور بیانیه مشترک طرفین،مولد تحلیلها و دغدغههای مهمی در حوزه مناسبات کشورمان و این سازمان بینالمللی بوده است.
اگرچه جمهوری اسلامی ایران در قبال فعالیتهای صلحآمیز هستهای خود انتظاراتی از مدیرکل آژانس داشته است اما این انتظارات حداقلی تاکنون برآورده نشده است.
گروسی در جریان سفر اخیر خود به تهران، مدعی شده است که بازرسیهای آژانس، جنبهای کاملا حقوقی داشته و این سازمان بینالمللی، تحت سلطه کشورهای دیگر نبوده و نخواهد بود!
وی همچنین تأکید کرده است که همکاریهای ایران و آژانس باید به صورتی سازنده شکل گیرد تا شاهد تحولات مثبتی در این خصوص باشیم.
با همه این اوصاف،شاهد مثال و مصداقی عینی و حقوقی جهت اثبات ادعاهای گروسی وجود ندارد!
مدیرکل آژانس از زمان حضور کوتاه خود در این مسند،بهجای حقایق مستند،تسلیم خواستهها و اسناد مجعول نتانیاهو و لابیگریهای خاص دولت ترامپ در شورای حکام شده است.
زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی اسبق آمریکا قبل از مرگ خود،تأکید کرده بود که ادعای واشنگتن و برخی اعضای شورای حکام مبنی بر فعالیتهای هستهای نامتعارف ایران،مصداق نوعی حقهبازی هستهای محسوب میشود و واقعیتی ندارد.
متأسفانه آژانس نهتنها در مقوله بازرسیها مقابل این حقهبازی نایستاده،بلکه به کاتالیزور و عامل تسریعکننده بازی نخ نمای غرب و رژیم صهیونیستی تبدیلشده است.
باید بپذیریم که عملکرد حال و گذشته آژانس کمترین جایی برای اعتماد به این نهاد برای ما باقی نگذاشته است.بنابراین اعتماد به آژانس نیز بهمانند اعتماد به غرب خطایی راهبردی در محاسبات فنی و استراتژیک کشورمان محسوب میشود.
باید این حقیقت محض را مدنظر قرار دهیم که «بازرسی نامحدود از اماکن نظامی ایران»، یکی از خواستههای مشترک دو حزب سنتی آمریکا و بازیگران اروپایی بوده و حتی دموکراتها نیز قصد دارند در صورت پیروزی در انتخابات، از طریق گروسی و دیگر سران آژانس، این خواسته غیرقانونی و نامتعارف را پیگیری کنند.
اساسا مهمترین تعهد گروسی به ترامپ و نتانیاهو، تقویت «استراتژی فشار حداکثری علیه ایران» از مجاری ظاهرا حقوقی میباشد. بنابراین، گروسی، مدیرکل یکنهاد مستقل بینالمللی نیست، بلکه بخشی از پازل «مهار حداکثری ایران قدرتمند» محسوب میشود.
این پازل، از سوی واشنگتن، تل آویو و بازیگران اروپایی و مهرههای عربی وابسته به آنها طراحیشده و البته هیچگاه قطعات آن کنار یکدیگر چیده نمیشود!
اگرچه جمهوری اسلامی ایران در قالب «استراتژی مقاومت فعال» این پازل را در هم خواهد شکست، اما این مهم،در سایه رصد بازی آژانس و بازیگران مسلط بر شورای حکام امکانپذیر خواهد بود.
قطعا اقدامات غیرحقوقی آژانس و مطالبات فرا پادمانی و فرا پروتکلی گروسی و همراهانش نباید به موضوعی بیاهمیت تبدیل شود. مسئلهای که باید مدنظرمان قرار گیرد.