تخریب آیتالله هاشمی به دلیل ترس از انتشار تفکر اوست
غلامعلی رجایی*
حتی احمدینژاد گفته بود که من گشتم کسی را در دستتر از آقای هاشمی پیدا نکردم که با او مخالفت کنم.
تاکنون طی مقاطع مختلف چند دسته از افراد در قامت مخالفت با مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی بوده و هستند.
یک عده مشکل دیدگاهی با ایشان دارند و معتقدند که دیدگاههای آیتالله برای کشور مفید نیست. درحالیکه باید این گفته را در سنجه انصاف گذاشت و دید که کنش و کارکرد مرحوم هاشمی چه در دوره امام (ره) چه دوره قبل ایشان این رویکرد را تایید میکند یا تایید نمیکند.
درحالیکه دیدگاهها و عملکردهای آیتالله هاشمی در هر دورهای از تاریخ به کار کشور آمده و بسیاری از مسائل را حل کرده است.
قاعدتا آقای هاشمی هم مانند هر دولتمرد دیگری، هم نقاط مثبت و هم نقاط منفی دارد. اما در مجموع باید دید این ارزیابیها مثبت یا منفی است؟
این قبیل افراد میگویند که کاملا عملکرد او منفی بوده اما این اشتباه است. با توجه به اعتمادی که امام به ایشان داشت و سخن مقام معظم رهبری در مقطعی که فرمودند «هیچکس برای من هاشمی نمیشود»، نشان میدهد کنشی که از ایشان دیده شده همواره کنش مثبتی بوده است.
مرحوم آیتالله هاشمی ایشان موسس دانشگاه آزاد، فرمانده جنگ و موسس مترو بوده و در دوره هشت سال سازندگی بسیاری پالایشگاه و سد تاسیس کردند، روابط ایران را با جهان عرب و منطقه را اصلاح کردند.
لذا میتوان با ارزیابی عملکرد ایشان نمره قبولی به آیتالله هاشمی داد. با این حال بعضیها با ایشان مشکل جناحی دارند چون آقای هاشمی کاملا تابع آنها نبود.
طیف مخالفان آقای هاشمی، جناح احمدینژاد و جریان انحرافی است. حتی احمدینژاد گفته بود که من گشتم کسی را در دستتر از آقای هاشمی پیدا نکردم که با او مخالفت کنم. یعنی احمدینژاد درصد زیادی از رایآوری خود را این دانسته بود که کسی را پیدا کند تا با تخریب وی در جامعه دیده شود.
چنانکه بعد هم موفق به دوقطبی کردن جریان بین خودش و آقای هاشمی شد و بعد هم مسائلی پیش آمد که شاهد بودیم. لذا باید اینها را تفکیک کنیم. اما اینکه چرا صداوسیما به تخریب ایشان پرداخته بهخاطر بزرگی آیتالله هاشمی است. زیرا بودن نام آقای هاشمی باعث میشود که برخی دیده نشوند یا اینکه کوچکتر دیده شوند که قاعدتا برخی این قضیه را برنمیتابند.
لذا اگر طیفهایی را که با آقای هاشمی مخالفت کردند دستهبندی کنیم، میبینیم امثال حمید روحانی و ... هستند که باید دنبال علت مخالفتشان با آقای هاشمی گشت. حتی برخی از مخالفین آیتالله معتقد بودند که آقای هاشمی زیر عبای امام(ره) مهره آمریکا بوده است.
مخالفتها از اینجا شروع و حرفهای دیگری زده میشود. به نظر میرسد اگر نگاه درستی نسبت به آیتالله هاشمی صورت گیرد با اینکه ایشان اکنون 3 سال میشود که در بین ما نیست اما فکرش به یک مکتب تبدیل شده است.
ایشان جریان اعتدال را نمایندگی کرده و بر اساس جریان اعتدال، دولتی تشکیل شده و حتی نمایندگان تهران در مجلس قبل با انتخاب ایشان انتخاب شد. گرچه تصور میشد که این جریان فکری ادامه پیدا کند؛ اگر نه تخریب شخصیتی که از دنیا رفته نه به حال او ضرر دارد و نه به نفع دیگران است.
این مخالفتها نشان میدهد که آنها از جریان شدن فکری آقای هاشمی به یک مکتب در هراسند و میخواهند که این اتفاق شکل نگیرد. اما تصور این است که در عرصه دیپلماسی، چه داخلی و چه خارجی، نسخه آیتالله هاشمی هنوز هم قابل احترام است.