اقدامات شورای شهر در تغییر گفتمان از حکمرانی به حکمروایی شهری
زهرا نژادبهرام*
امروزه مسئولان شهری در دنیا و البته در ایران به دنبال رویکردهایی هستند که برنامهریزی و مدیریت شهری را بر اساس نیازها، پرسشها و اقتضائات زندگی شهروندان سامان دهد. رویکردی که از آن به نام «حکمروایی شهری» یاد میشود.
تمدن بشری این روزها شاهد گسترش فزاینده شهری شدن جهان و جهانی شدن شهرها است. گویی در دل منشور نانوشته قرن بیســتویــکم، منشور نانوشته دیگری مبنی بر رشد شتابان شهرنشینی وجود دارد.
این امر اداره امور شهرها را با انبوهی از مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیستمحیطی، فرهنگی، کالبدی- فضایی در عرصههای مختلف زیست شهری روبهرو میکند.
در حقیقت، اداره شهرها در جوامع امروزی با دشواریها و فرصتهای بدیع و نوظهوری روبهروست که رویکردهای سنتی دیگر پاسخگوی آن نیست؛ رویکردهایی که تنها بر ابعاد و اصلاحات اقتصادی، اداری و تمرکزگرایی در سطح ملی و تمرکززدایی محلی تأکید داشتند.
امروزه مسئولان شهری در دنیا و البته در ایران به دنبال رویکردهایی هستند که برنامهریزی و مدیریت شهری را بر اساس نیازها، پرسشها و اقتضائات زندگی شهروندان سامان دهد. رویکردی که از آن به نام «حکمروایی شهری» یاد میشود.
حکمروایی شهری مبین رویکرد نوینی است که افزایش میزان مشارکت شهروندان و صاحبان منافع در فرآیندهای سیاستگذاری شهری، تقویت و اعتلای جامعه مدنی، بهبود کیفیت زندگی شهروندان، اعتلای امنیت، برابری و پایداری، کاهش فقر و فساد را در روابط دوسویه و افقی مد نظر دارد.
حرکت در این مسیر، نیازمند شناسایی نارساییهای گذشته، بازاندیشی در الگوهای همکاری جهانی، تقویت نهادهای محلی و نوآوری در الگوهای نوین اداره شهرها و در نهایت عزم عمومی در بهرهبرداری از تمام ظرفیتهای موجود است.
در ایران نهادینه شدن حکمروایی شهری متکی به زمینهها و زیرساختهایی است که بسیاری از آنها ایجاد نشده یا قوام کافی پیدا نکرده است. بدیهی است که تغییر سریع قوانین و رویههای مدیریت شهری به آسانی و در کوتاهمدت میسر نیست و به یکسری اقدامات و اصلاحات تدریجی و فرآیندی نیاز دارد.
اما در سالهای اخیر شورای اسلامی شهر تهران، به عنوان یکی از مظاهر حقوق شهروندی، در دوره پنجم فعالیت خود با شناسایی نارساییهای گذشته گامهایی را در این خصوص برداشته است تلاش برای برگزاری انتخابات دوره پنجم شورایاریها و تشریک مساعی با شورایاریها به عنوان نمایندگان ۳۵۴ محله شهر تهران، پیگیری راه اندازی تالار مجازی گفت و گوی شهری با هدف کسب نظرات شهروندان در خصوص تک تک پروژههای عمرانی و احداثی، تدوین دستورالعمل نحوه اولویتبندی پروژههای خرد مقیاس محلهای با تکیه بر مشارکت شهروندان، ممارست برای تحقق عدالت منطقهای از طریق هدایت بودجه شهرداری تهران برای مناطق کم برخوردار و محروم، تشکیل کمیتههای مناسب سازی فضاهای شهری در سطح مناطق ۲۲ گانه با حضور نمایندگان جامعه معلولین و کسب آرای آنان در چگونگی اولویتبندی پروژهها و منوط شدن بهرهبرداری از پروژههای شهری به دریافت تأییدیه از نمایندگان جامعه معلولین، راه اندازی کمپین آرزوهای شهر تهران در راستای تقویت انگیزه مشارکت شهروندان در سطح محلات، تلاش برای رفع فضاهای بی دفاع شهری به منظور تقویت حس امنیت زنان و کودکان و نقش آفرینی مؤثر آنان در فضاهای عمومی، عنایت به عدالت جنسیتی در پستهای مدیریتی شهرداری تهران، برنامهریزی در راستای شهر دوستدار کودک و سالمند، راه اندازی سامانه شفافیت و بارگذاری اطلاعات مربوط به جزییات قراردادهای سرمایهگذاری، پژوهشی، نحوه عملکرد بودجه و گزارشات مالی شهرداری، اطلاعات مدیران و کارکنان شهرداری، اطلاعات شهرسازی و سایر اطلاعات مربوط به شرکتها و سازمان های ذیل شهرداری تهران، چکیده ای از اقدامات شورای شهر تهران در طی سه سال گذشته برای تقویت حکمروایی شهری و تقویت برنامه ریزی از پایین به بالا در کلانشهر تهران به شمار میرود.
همچنین در سند عملیاتی برنامه سوم توسعه شهر تهران، ارتقای نقشآفرینی و مشارکت مؤثر شهروندان از طریق راهبردها و سیاستها و اقدامات پیشبینی شده است که در ۵ سال آتی باید مورد اجرا، پایش و ارزیابی قرار گیرند.
بیشک، موارد یاد شده با کاستیهایی نیز روبروست که بهینهسازی و تعمیق آنها در راستای حکمروایی شهری مستلزم زمان و برنامهریزی کوتاه مدت و بلند مدت است. اما آنچه آشکار و مبرهن است، ضرورت مدیریت یکپارچه شهری و همکاریهای چندجانبه جهت تسریع در تصمیم گیری و عملیاتی شدن حکمروایی شهری است.
قانون شهرداری ها مصوب ۱۳۳۴ در زمان خود تقریباً قانون کاملی به حساب می آید. ولی در طول زمان صدها قانون دیگر تصویب شد که بصورت مستقیم و غیرمستقیم موجب شد این قانون دستخوش تغییراتی شود بطوری که ۴۰درصد از وظایف مصوب ۱۳۳۴ با رویکرد تمرکز گرایی از شهرداری سلب و به ادارات و وزارتخانه های دیگر واگذار شده است.
لذا نقصانهای ساختاری عدم تحقق مدیریت یکپارچه شهری و تضعیف مدیریت محلی در بازه زمانی بلندمدت نیازمند اصلاح قوانین و اسناد بالادستی است اما در کوتاه مدت بازخوانی و بازطراحی امور در قالب مدیریت هماهنگ شهری و از طریق تشکیل شوراها و کارگروههای هماهنگی از جمله، کارگروه مشترک شهرداری تهران- وزارت بهداشت، وزارت کار و دادستان تهران با هدف یکپارچگی تصمیم گیری ها در حوزه شناسایی و رفع خطر از بناهای ناایمن شهرتهران یا در بستر مجموعه شهری تهران، تشکیل شورای هماهنگی بین شهری با هدف مدیریت و کنترل ترافیک و صیانت از حریم پایتخت به عنوان ذخیر توسعه آتی که با توجه به پیوستگی مسائل، تقویت هماهنگی در حوزه تصمیم گیری و تصمیم سازی میتواند در رفع مسائل مترتب بر مجموعه شهری و کلانشهر تهران مثمر ثمر باشد.
نهایتاً آنکه الگوی حکمرانی خوب یکی از موفقیتآمیزترین الگوها در زمینه اداره امور عمومی با معیارهایی نظیر پاسخگویی، حاکمیت قانون، شفافیت و مشارکت، به عنوان اثربخشترین، کم هزینهترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت نظام پیچیده و چند سطحی است و لذا مدیریت شهری به تنهایی و به شکل سنتی با توجه به پیچیدگی مشکلات و تعدد نهادهای تصمیمگیر جوابگوی اداره بهینه شهرها نیست و در حال حاضر رویکرد حکمروایی خوب با دخیل کردن مردم در امور مربوط به سرنوشتشان به دنبال تسهیل مشارکت فعال و خودجوش است که در این مسیرهمراهی سایر دستگاهها و سازمانهای تصمیمگیر در سطح محلی لازم و ضروری است.
مدیریت محلی زمانی میتواند تصویر متناسبی از عزم خود را برای مدیریت افقی تعریف کند که بستری متشکل و سازوکارمند از فرصتهای مشارکت را در قالب حس تعلق ، امید و مسئولیت در برنامهریزی و اقدام تبیین کرده باشد.