دوران پسا کرونا باید پایانی بر فعالیتیهای جزیرهای و رقابتهای بین نهادی در کشور ما باشد تا بدین ترتیب گروههای مختلف سیاسی، مسائل ملی را دیگر میدانی برای رقابت و تنازع نبینند.
ماحصل آمارهای مربوط به کرونا در کشور ما نشان میدهد که مجموعه دستگاههای متولی در زمینه کنترل این بیماری در قیاس با دیگر کشورهای دنیا توانستهاند به کارنامه مطلوبی برسند.
خصوصاً اینکه این کارنامه در شرایط تحریم و فشارهای خارجی مضاعف حاصل شده که تبعات منفی اقتصادی زیادی برای دولت و ملت ایران در پی داشته است. از جمله مهمترین اتفاقات متمایزی که در دوره کرونا در سطح مدیریت کلان کشور رخ داد، ایجاد یک همافزایی و همکاری نسبی میان دستگاههای مختلف کشور بود.
تا پیش از این وضعیتی در مدیریت عالی کشور ما حکمفرما بود که در سالیان اخیر نیز قدم به قدم شدت میگرفت. آن هم تبدیل کردن مسائل ملی به زمین رقابتهای جناحی و حتی بین نهادی در مدیریت کلان کشور بوده و البته هنوز هم هست. به این شکل که مسائل ما برای گروههای سیاسی و حتی برخی نهادها یا به چشم موقعیتی برای تشدید رقابت با طرف مقابلشان دیده میشدند یا میدانی بودند برای تبلیغ و نمایش تواناییهای خود آنها.
مشخص است که در چنین فرآیندی نه تنها نمیتوان به حل مسائل و پیشبرد امور عمومی کشور امید زیادی داشت بلکه خود چنین وضعیتی باعث تعمیق مشکلات حل نشده و انباشت شده در حوزههای مختلف میگردد.
نه تنها در خصوص مسائل جاری و روزمره کشور بلکه بارها در بحرانهای مختلف مانند سیل یا زلزله هم شاهد بروز و نمود این رویکرد غلط و بیاساس بودهایم.
رویکردی که ربطی به وجود اختلاف نظر بین دستگاهها، گروههای سیاسی و مدیران مختلف ندارد بلکه به نبود شناخت کافی برای تفکیک حوزه مدیریت کلان مسائل کشور با حوزه رقابتهای سیاسی و فکری بر میگردد.
چه اینکه وجود اختلافنظر در هر سطح و بین هر دو فرد یا گروهی یک وضعیت طبیعی و کاملاً عادی است. در جریان مدیریت کرونا اما واکنش مدیریت کلان کشور در سطح دستگاهها و گروههای مختلف به شکل واضحی متفاوت با قبل بود.
از یک سو رقابتهای درون سیستم هر چند کاملاً به حد صفر نرسید اما به شکل مشهودی کم شد و از سوی دیگر شاهد برگزاری جلسات پرتعداد گفتوگو میان سران قوا و مسئولان عالی دستگاههای مختلف بودیم.
شکی نیست که همین گفتوگوی رو در رو و مستمر را میتوان یکی از گمشدههای مدیریت کلان کشور طی سالیان اخیر دانست که زمینه تبدیل کردن مسائل ملی به میدان رقابتهای جناحی را مهیا کرده بود.
بحران کرونا دیر یا زود فروکش کرده و تب پر هزینه آن خواهد خوابید. در پس فروکش کردن همهگیری این بیماری شاید هزینهها و آثار منفی اقتصادی و اجتماعی آن برای کشور ما، مانند تمام جوامع جهان بیش از هر چیزی نگاهها را متوجه خود کند.
اما زیر بار آن آثار منفی نباید از این مهم غافل شویم که تجربه همگرایی و همافزایی نسبی دوران کرونا در سطوح عالی مدیریت کشور، از معدود نتایج گرانقیمت و سازنده این دوره است. مهمتر اینکه نیاز حیاتی کشور به تکرار این تجربه است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
تمام افرادی که تجربه مدیریت در سطوح مختلف را دارند میتوانند به روشنی گواهی دهند که موازیکاریها و دوبارهکاریها و همینطور تقابلهای بین نهادی در سطوح مختلف مدیریت کشور تاکنون چه تعداد مسأله حل نشده روی دست کشور باقی گذاشته و چه اندازه از وقت و انرژی و سرمایه مملکت را بدون داشتن حاصلی مطلوب، صرف خود کرده است.
با در نظر گرفتن همین تجربه ناموفق و لحاظ کردن توفقیات حاصل شده در دوران کرونا بواسطه همگرایی و همافزایی ایجاد شده در کشور، دوران پسا کرونا میتواند و باید پایانی بر فعالیتیهای جزیرهای و رقابتهای بین نهادی در کشور ما باشد تا بدین ترتیب گروههای مختلف سیاسی، مسائل ملی را دیگر میدانی برای رقابت و تنازع نبینند.
بلکه بر اساس حقیقت این مسائل و همینطور نیازهای جامعه و ضرورتهای زمان و مکان بهسمت حل آنها در مسیر گفتوگو و همافزایی و همکاری چند جانبه گام بردارند.
شکی نیست که در چنین مسیری نه میتوان و نه باید به فکر همصدا کردن و هم نظر کردن همه بود. بلکه مسأله بر سر انتخاب سازوکار و روشی است که به جای تعمیق شکافها و تبدیل رقابت به تنزاع، از دل اختلافات یک نظر کارشناسی و منطقی بیرون بیاورد که از یک سو واقعبینانه و از سوی دیگر به صلاح همه ملت باشد. اتفاقی که کم و بیش در دوره کرونا رخ داد، اما نیاز دارد که بهصورت جدیتر در تمام حوزههای تصمیمگیری و مدیریت کلان کشور تکرار گردد.