آمریکا برای به زانو درآوردن کشورهای متخاصم یا رقیب کارآمد ترین حربه را تحریم و فشار حداکثری می داند، پادزهر این حربه دشمن در صحنه عمل رسیدگی به معیشت مردم و بهبود وضعیت اقتصادی است. فشار بر مردم دانسته یا ندانسته، بازی در زمین دشمن است.
دونالد ترامپ بهعنوان رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا، سوگند خورده است که برای عظمت و رشد و اعتلای آمریکا تلاش کند و برای حفظ منافع ملی آمریکا هر آنچه در توان دارد انجام دهد. طبق قانون اساسی آمریکا متناسب با سوگند و مسئولیتی که بر دوش رئیس جمهور نهاده شده است، اختیارات متناسب با آن مسئولیتها نیز به او داده شده است. به عبارت دیگر ترامپ در آمریکا یک مسئول با اختیار است.
بر این اساس، ترامپ در حال حاضر با تیم خود در کاخ سفید بهعنوان رئیس جمهور در راستای منافع ملی آمریکا، استراتژی و اولویتهای آمریکا را تعیین و اجرا می کند و در قبال کارهای خود نیز کاملاً مسئول است.
در قاموس فکری ترامپ و تیم او در کاخ سفید، چه کاری اولویت اول بهشمار می رود؟ آیا اولویت اول او مانند ساکنان قبلی کاخ سفید اعزام نیروی نظامی به کشورهای بحران زده برای جنگ است؟ آیا ترامپ با جنگ نظامی، توسعه طلبی آمریکا را ادامه می دهد؟ از میان گزینههای روی میز کاخ سفید کدام گزینه اولویت اصلی است؟
به نظر می رسد دونالد ترامپ همچنان به شعار انتخابی خود وفادار است و برای پیروزی در دور دوم هم، همین استراتژی را دنبال می کند: رشد و توسعه اقتصادی در داخل آمریکا و جنگ اقتصادی با دشمنان در خارج از آمریکا.
در قاموس فکری ترامپ برای مهار دشمنان آمریکا جنگ اقتصادی اولویت اول است و در این راستا استفاده از حربه تحریم مهمترین اصل است، چنانچه در مقابله با ایران تهدید نظامی فقط در مرحله تبلیغاتی و روانی بهکار گرفته شد، اما تهدید اقتصادی با شدت هر چه تمامتر در قالب تحریم و فشار حداکثری اجرا شد و همچنان ادامه دارد.
ساکنان فعلی کاخ سفید در سه سال گذشته برای به زانو درآوردن دشمنان خود رقابت اقتصادی، فشار اقتصادی، تهدید اقتصادی و جنگ اقتصادی را بهعنوان استراتژی دفاعی و هجومی خود ترسیم کرده اند. بر این مبنا، جنگ نظامی فقط برای مبارزه و حمله علیه گروه های تروریستی مانند داعش، طالبان و القاعده اولویت داشته و دارد، زیرا این گروهها اقتصاد قابل ملاحظه و پایدار ندارند. اما در برابر دولتها و حکومتهای رقیب یا متخاصم جنگ اقتصادی اولویت اول آمریکا و ترامپ است و حضور نظامی بعنوان پشتیبان این استراتزی کاربرد دارد و البته «همه گزینه ها» روی میز است!
جنگ اقتصادی آمریکا در قالب فشار حداکثری و إعمال تحریم های بی سابقه پس از خروج آمریکا از برجام بارز ترین نمونه و شاهد بر این ادعاست؛ که اولویت اول استراتژی و سیاست آمریکا در خارج، جنگ اقتصادی است.
آمار و ارقام منتشر شده از اقتصاد آمریکا در سه سال اخیر حاکی از آن است که رشد اقتصاد داخلی آمریکا بهبود یافته، بیکاری کمتر شده و البته سود کارخانجات تولید جنگ افزار و فروش اسلحه نیز رشد چشمگیری داشته است. این یعنی استراتژی و اولویت اول ترامپ در بخش داخلی تحقق یافته است و شانس او را برای انتخاب مجدد افزایش یافته است.
در بخش خارجی که به نظر می رسد از میان گزینه های روی میز «جنگ اقتصادی» اولویت اول ترامپ انتخاب شده است، مهمترین دشمن یا رقیب آمریکا روسیه و چین است.
آمریکا برای مهار روسیه در سه سال اخیر دو اقدام مهم انجام داده است؛ مشارکت دادن و باز گذاشتن دست روسیه در درگیری های نظامی در مناطق مختلف جهان خصوصاً در بحران سوریه و همنشینی نظامی با ایران، ترکیه، عراق و سوریه تا به این وسیله هزینه نظامی و سیاسی روسیه در درازمدت افزایش پیدا کند.
دومین اقدام آمریکا علیه روسیه، تحریم اقتصادی و بالا بردن هزینه های تجاری برای روسیه است.
ترامپ مهمترین رقیب یا دشمن اقتصادی آمریکا را چین می داند و درست به همین دلیل جنگ تجاری با چین در سه سال اخیر اولویت مهم آمریکا بوده است.
برای آمریکا، مهار اقتصادی و تجاری چین بزرگترین پیروزی در تاریخ آمریکا محسوب می شود و درست به همین دلیل، افزایش تعرفه های کالاهای چینی و بالابردن دامنه تحریمها علیه چین برای ترامپ مهم است و دقیقا به همین دلیل بحران ناآرامی های هنگ کنگ برای آمریکا اهمیت دارد!
ترامپ هنوز هم به حرفهایی که سال قبل گفته بود اعتقاد دارد، آنجا که در تیرماه سال 97 گفت: «اتحادیه اروپا بزرگ ترین دشمن آمریكاست و روسیه نیز از برخی جنبه ها دشمن ماست. اتحادیه اروپا هم در روابط بازرگانی با ما، دشمن ما هستند. چین نیز مطمئنا از نظر اقتصادی دشمن آمریكاست».
ترامپ دیروز 15 مهرماه در توجیه خارج کردن بخشی از نیروهای نظامی اش از شمال سوریه و باز گذاشتن دست ترکیه برای اشغال شرق فرات جهت ایجاد منطقه امن، حقیقتی را آشکار کرد که نشان می دهد اولویت ترامپ بعنوان تاجر چیره دست کاخ سفید؛ همان «جنگ اقتصادی» است نه جنگ نظامی است. ترامپ دیروز با شفافیت هرچه تمام گفت: «اگر ترکیه هرگونه اقدامی خارج از چارچوب اجازه داده شده در سوریه انجام دهد اقتصادشان را همانطور که قبلا انجام داده ام کاملا نابود خواهم کرد!» «ما داعش و خلافت مورد ادعایش را نابود کردیم و زمان آن رسیده نیروهایمان را به خانه بازگردانیم.» «زمان آن است که از این جنگهای بی پایان مسخره خارج شویم. بسیاری از آنها قومی و قبیلهای هستند. ما باید سربازان خود را به خانه بازگردانیم.»«ما در جایی میجنگیم که در جهت منافعمان باشد، فقط برای پیروزی میجنگیم. ترکیه، اروپا، سوریه، ایران، عراق، روسیه و کردها باید شرایط و اینکه میخواهند با داعشیهای دستگیر شده در همسایگیشان چه کنند را بسنجند»
دقت در سخنان فوق و ارزیابی اقدامات عملی آمریکا در مناطق مختلف جهان در سالهای اخیر نشان می دهد اولویت اول ترامپ و ساکنان کاخ سفید، جنگ اقتصادی و گسترش فشارهای اقتصادی در کشورهای هدف است، تا از طریق گسترش فقر و تخریب ساختارهای اقتصادیِ کشورهای هدف، آنها را مجبور به تسلیم کنند.
لشکر کشی نظامی در نقاط مختلف از جمله در آبهای کره شمالی و آبهای خلیج فارس و مناطق خاورمیانه نیز در راستای تهدید و فشار اقتصادی است نه لزوما وارد شدن در جنگ نظامی.
ترامپ به دوشیدن کشورها و پیروزی اقتصادی فکر می کند نه برقراری صلح. چین، روسیه، کره، عراق، سوریه، کشورهای عربی و ترکیه اگر به این باور برسند، خود را به درگیری های نظامی مشغول نمی کنند. مقابله اصلی با آمریکا راهکار اقتصادی دارد، نه مشغول شدن به «نزاع ها و جنگ های بی پایان و مسخره».
بنابراین برای کشور ایران، بهعنوان یکی از مهمترین رقبای ایالات متحده آمریکا، بهترین راه مقابله با جنگ اقتصادی آمریکا و پاتک زدن به دسیسه های آمریکا، رسیدگی فوری به مشکلات اقتصادی مردم و کاهش فشار گرانی از دوش مردم در داخل و تضعیف سیاسی و اقتصادی آمریکاست.
باطل السحر دسیسه های آمریکا، بهبود اوضاع اقتصادی مردم است. در شرایط موجود آمریکا به تهاجم نظامی پراکنده هیچ پاسخی نخواهد داد، مگر با تهاجم اقتصادی!