«داستان آگهی»، روایتی ست داستان گونه، از کسب و کار شما، محصول شما و حتی اتفاقات و حوادث جالب و شنیدنی در کسب و کار شما؛ که داستان فراز و فرود حرفه و پیشه یا ایده پردازی تا تولید و تجاری سازی محصول شما را برای مخاطب تشریح می کند. طعم «داستان آگهی های ایصال» البته کمی متفاوت تر از داستان آگهی های معمول است و خاطره ای ماندگار خواهد شد برای شما!
فرمانفرمای کرمان، نظم مملکت خود را به پانصد تومان رشوه سردار حسین خان نمیفروشد، فرمانفرمای جهان نیز نظم مملکت خود را به پانصد گوسفند رشوه فرمانفرما ناصرالدوله نمیفروشد...
غلامعلی خان به یادش آمد که وقتی خواسته بود غسل کند، یادش رفته بود استبراء کند و حتم داشت حالا نه غسلش درست است و نه پاک شده. گذشته از اینکه لباسش نیز نجس گردیده و باید هنوز چرک نشده عوضش کند.