در دنیای کسب و کار پادزهر انگ زدن برندسازی است. در فضای رقابتی هر بنگاهی ناگزیر است برای موفقیت محصولات خود در بازار اعتماد مشتریان را به کیفیت کار خود جلب کند. این اعتماد سرمایه معنوی بزرگی است که به دشواری به دست میآید و حفظ آن شاید از کسب آن نیز دشوارتر و پر هزینهتر باشد.
خصوصیسازی در این شرایط به اهداف واقعی آنکه بالابردن توان تولیدی و بهرهوری بنگاهها است، نمیتواند نائل آید و عملا به بازتوزیع اموال عمومی و رانتهای انحصاری به تعدادی از افراد نزدیک به قدرت خواهد انجامید.
وقتی دولت بدون توجه به منطق اقتصادی بازار (هزینه فرصت) قیمت کالایی را به دلخواه خود تعیین میکند در واقع اطلاعرسانی نادرستی درباره کمیابی منابع ارزشمند به فعالان اقتصادی انجام میدهد که نتیجه آن هدایت آنها به مسیر تصمیمگیری نادرست از جهت منافع عمومی است.