به گزارش ایصال نیوز، العالم با اشاره به حضور رئیس موساد در کشور قطر و دیدار های او با مقامات قطری، در تحلیلی نوشت: «یوسی کوهن» در قطر با مقامات این کشور از جمله "العمادی" و رئیس سازمان جاسوسی آن و شخصیت های دیگری – که نامی از آنها برده نشد – در داخل کاخ های دوحه دیدار کردند. این دیدار محرمانه، (در داخل رژیم صهیونیستی چیزی به نام محرمانه وجود ندارد و همه مقامات امنیتی این رژیم به آن اذعان دارند) بیست و چهار ساعت به طول انجامید. این دو مقام اسرائیلی پس از این دیدار، به تل آویو برگشته و با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم جلسه طولانی را برگزار کردند. در این جلسه دستاوردها و ناکامی های این سفر مورد بررسی قرار گرفت.
از آنجا که اوضاع داخلی در رژیم صهیونیستی به دلیل انتخابات ملتهب است، آویگدور لیبرمن به سرعت خبر سفر این دو مقام اسرائیلی را به منظور حمله به رقیب انتخاباتی خود یعنی نتانیاهو دستاویز قرار داد و وی را متهم کرد که به خاطر حفظ آرامش، از طریق قطر به جنبش حماس باج داده است. وی تأکید کرد که نتانیاهو از قطری ها خواسته است همچنان به حمایت از حماس ادامه داده و حتی بودجه تخصیص یافته برای این منظور را ماهانه افزایش دهند. هدف لیبرمن از این اقدام، تحریک افکار عمومی رژیم صهیونیستی علیه نتانیاهوست. حال آنکه در واقع، موضوع بسیار فراتر و پیچیده تر از تبلیغات انتخاباتی صرف است. موضوع مربوط به برآوردها و گمانه زنی های امنیتی است با این مضمون که جبهه جنوبی در آستانه انفجاری بزرگ قرار دارد آنهم در شرایطی که نهاد امنیتی این رژیم به خوبی می داند که در این مرحله نمی تواند در مقابل موج این انفجار و موشک های مقاومت بایستد.
یکی از مقامات امنیتی این رژیم به صراحت این سئوال را مطرح کرده است که آیا تل آویو توان درگیر شدن در جنگ طولانی مدت با مقاومت اسلامی در غزه را دارد و خود وی بلافاصله پاسخ می دهد که (خیر)؛ جنگ طولانی مدت در غزه به معنای مختل شدن زندگی بیش از سه میلیون اسرائیلی و تلف شدن بسیاری از آنها در حملات موشکی است. البته در صورتی است که جنگ، مبتنی بر نیروی هوایی باشد اما در جنگ زمینی، با وجود موشک های کورنیت، شمار تلفات اسرائیلی به شدت بالا رفته و این رژیم نمی تواند هلاکت و اسارت ده ها نظامی خود را تحمل کند. مخصوصا در حال حاضر که مقاومت اسلامی، امکانات و توانمندی های جدیدی به دست آورده است و تل آویو اذعان می کند که این مرحله، مرحله خواهش و تمنا از مقاومت غزه است لذا مجبورند به خاطر آتش بس طولانی مدت، دور دنیا را بگردند. آنها نمی توانند تبعات ناآرامی و انفجار کرانه باختری را که به طور مستقیم زیر سلطه نظامی خودشان است تحمل کنند، چه رسد به غزه که هر روز خود را برای جنگ بزرگ آماده تر می کند.
متأسفانه رسانه های عربی سعی می کنند مقاومت را ضعیف نشان دهند؛ آنها پیوسته تبلیغات رژیم صهیونیستی را تکرار می کنند. در حالی که واقعیت ها حکایت از این دارند که مقاومت امروز در بهترین وضعیت خود است و می تواند شروط خود را تحمیل کند زیرا یارای ایستادگی در هر جنگی را دارد در حالی که طرف مقابل، اگر چند روز مورد حمله موشکی قرار گیرد به دست و پا می افتد و سراسر جهان را برای اندکی آتش بس در می نوردد. ساعت های پس از ترور شهید محمد الناعم و مثله کردن جنازه وی و حمله به عسقلان و شهرک های اطراف غزه بهترین گواه بر قدرت مقاومت و توان پاسخ گویی قاطعانه است است.
این حقیقت نشان می دهد که چرا در یکی از بندهای معامله ترامپ، بر ضرورت خلع سلاح مقاومت تأکید می شود. زیرا این سلاح، قدرت بازدارندگی واقعی در برابر رژیم اشغالگر دارد لذا این رژیم و آمریکا سعی می کنند مقاومت را خلع سلاح کنند.
انتهای پیام/*