علی اصغر محمدخانی معاون فرهنگی و بینالملل شهر کتاب گفت: در شرایط سیاسی کنونی که خطرات چندگانهای از بیرون و درون، ایران و مردم ایران را تهدید میکند، توجه به «شاهنامه» میتواند ایراندوستی را تقویت کند.«شاهنامه» فردوسی را باید بیشتر بخوانیم و در باب آن بیندیشیم، چون به ما خرد، اخلاق، برادری، ملیت، دین، جوانمردی، نیکی، خداشناسی و بینیازی میآموزد
به گزارش ایصال نیوز، به مناسبت ۲۵ اردیبهشت سالروز تولد حکیم ابوالقاسم فردوسی، علیاصغر محمدخانی
معاون فرهنگی و بینالملل شهر کتاب در گفتوگو با ایسنا، درباره آثاری که با محوریت «شاهنامه» یا به کمک آن در ایران و جهان نوشته شدهاند، اظهار کرد: «شاهنامه» پس از سرایش با آنکه در قلمرو غزنویان اثری تحریمشده یا به اصطلاح تابو بود، در بیرون از این قلمرو به شتاب شهرت یافت. از راه تلمیحات شاعران به برخی از بیتهای شاهنامه و یا تنها ذکر نام شاعر و اثر او، میتوان دید که شاهنامه در زمان کوتاهی پس از سرایش آن در سراسر ایران شهرت یافته بود. شما میتوانید کهنترین این تلمیحات را در دیوان قطران تبریزی، دیوان ناصرخسرو، دیوان مسعود سعد و ... ببینید.
بدون شک شاهنامه در همان سده پنجم به سرعت در ایران شهرت یافت و سپس رفتهرفته شهرت آن از مرزهای ایران فراتر رفت. او افزود: شاهنامه هم در آثار منظوم تاثیر گذاشته است و هم در آثار منثور. در آثار منظوم این تاثیر را میتوانید در آثار حماسیای مثل گرشاسبنامه صبا، قیصرنامه ادیب پیشاوری و یا رمانسهایی چون «ورقه و گلشاه» عیوقی و «سامنامه» و «همای و همایون» از خواجوی کرمانی ببینید که هیچ یک از تاثیر زبان و سبک «شاهنامه» برکنار نماندهاند.
غیر از آثار حماسی که از «شاهنامه» تاثیر گرفتهاند برخی دیگر از منظومههای عرفانی و عاشقانه نیز از «شاهنامه» تاثیر پذیرفتهاند، مانند «خسرو و شیرین» نظامی یا مثنویهای عطار که از زبان و سبک گاه تنها از موضوعات و مضامین «شاهنامه» تاثیر گرفتهاند. همچنین در برخی از اشعار غنایی فارسی نیز نفوذ «شاهنامه» آشکار است. شعر برخی از شاعران همچون سنایی، انوری، سوزنی سمرقندی، امیر معزی و خاقانی شروانی نیز از تاثیر «شاهنامه» برکنار نمانده و در آثار بسیاری از شاعرانی که بعد از قرن هفتم نیز میزیستهاند میتوان ردپای «شاهنامه» را دید؛ شاعرانی چون مولوی، سعدی، اوحدی مراغهای، ابن یمین فریومدی، عبید زاکانی، حافظ شیرازی و جامی. حتی برخی از محققان اشاره کردهاند که آبشخور اصلی برخی اندیشههای خیامی که در آستانه روز بزرگداشت خیام باید به این شاعر حکیم هم اشاره کرد مانند ناپایداری و بیاعتباری جهان که در اشعار خیام، نظامی و حافظ و برخی شاعران دیگر دیده میشود «شاهنامه» فردوسی است.در آثار منثور هم میتوان از آثار تاریخی سدههای گذشته یاد کرد. همچنین بر آثاری که صبغه حکمی و عرفانی دارند نیز تاثیر نهاده است.
محمدخانی با بیان اینکه «شاهنامه» غیر از آثار مکتوب ادبی، تاریخی و عرفانی، در ادبیات عامیانه، هنر، رسوم و در ورزشهای باستانی نیز تاثیر گذاشته است، گفت: در آثار هنری باید هنرمندان و پژوهشگران هنر سخن بگویند که «شاهنامه» بزرگترین منبع هنر نقاشی مینیاتور در ایران بوده و این تاثیرپذیری کماکان ادامه دارد و هر سال آثار متعدد هنری در عرصههای نقاشی و مینیاتور به تاثیر از «شاهنامه» خلق میشوند.
در صحنه تئاتر و سینما به میزان هنرهای دیگر تاثیر «شاهنامه» کمتر است که بیشتر به «شاهنامه» و داستانهای «شاهنامه» توجه شود. اما اینکه در حال حاضر وضعیت شاهنامهپژوهی یا آموزش «شاهنامه» در جهان در چه جایگاهی قرار دارد و چگونه است، باید اشاره کرد که «شاهنامه» فردوسی در کنار آثار سعدی، حافظ، مولوی، خیام و نظامی به عنوان منبع اصلی برای فارسیآموزان و دوستداران ادبیات فارسی در جهان بوده است.
تا آنجا که محققان بررسی کردهاند، «شاهنامه» در سده ششم دو بار و به دو زبان ترجمه شده بود که متاسفانه هر دو از دست رفتهاند. یکی به زبان گرجی و دیگری عربی از شاعری به نام اثرالملک نیشابوری که در پایان سده ششم میزیست. اما کهنترین ترجمه موجود از شاهنامه ترجمه بنداری اصفهانی به زبان عربی است که در سال ۶۲۱ ق کار خود را در دمشق به پایان رسانید. بنداری به «شاهنامه» به عنوان یک ماخذ تاریخی و مجموعه روایات مینگریسته و از این رو خطبهها و توصیفها را حذف کرده است.
این پژوهشگر سپس با اشاره به اینکه بعد از ترجمه بنداری به عربی، متاسفانه شاهنامه در جهان عرب آنطور که لازم بوده ترجمه نشده است، اظهار کرد: به میزانی که در اروپا و آسیای مرکزی به «شاهنامه» توجه شده در جهان عرب «شاهنامه» از دیگر آثار ادب فارسی مهجورتر است. در کشورهای دیگر و زبانهای دیگر «شاهنامه» ترجمه و شناخته شده است. حدود ۲۰ ترجمه از «شاهنامه» به انگلیسی موجود است و به زبانهای ترکی، آلمانی، اوکراینی، ایتالیایی، بلغاری، بنگالی، پشتو، چکی، دانمارکی، روسی، رومانیایی، ژاپنی، سوئدی، صربی، عربی، کردی، گجراتی، لاتین، لهستانی، مجاری و هندی ترجمه شده است. مرحوم ایرج افشار در کتابشناسی فردوسی جمعا از ۲۵۴ عنوان ترجمه که گهگاه تنها شامل برخی قطعات یا داستانهای «شاهنامه» هستند نام برده است. از میان ترجمههای «شاهنامه» چندتایی از شهرت و اعتبار بیشتری رخوردارند مانند ترجمههای آلمانی آدولف فردریش شاک، روکرت، ترجمه فرانسوی شاهنامه به قلم ژول مول، ترجمه انگلیسی شاهنامه به قلم برادران وارنر و همچنین دیک دیوپس و آثاری که در شوروی سابق در باب «شاهنامه» ترجمه یا تالیف شده است.
محمدخانی گفت: امروزه کارنامه شاهنامهپژوهی در ایران و جهان سیر خوبی را طی میکند و خوشبختانه در چند سال اخیر در ایران رویکردی جدید به «شاهنامه» پیدا شده است. با بررسیای که در پنج سال اخیر انجام دادهام تقریبا روزی یکهزار نسخه «شاهنامه» و آثار درباره فردوسی و «شاهنامه» در ایران منتشر میشود و سالانه شمارگان آثار درباره «شاهنامه» و فردوسی بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار نسخه بوده است. روز ۲۵ اردیبهشت که روز بزرگداشت فردوسی است سبب شده که توجهها به «شاهنامه» بیشتر شود.
محمدخانی در ادامه با بیان اینکه در شرایط سیاسی کنونی که خطرات چندگانهای از بیرون و درون، ایران و مردم ایران را تهدید میکند، توجه به «شاهنامه» میتواند ایراندوستی را تقویت کند، افزود: در طول تاریخ ایران میبینیم که ملت ایران یکی از جانسختترین ملتهای دنیا است و هربار تا مرزهای نابودی کامل میرود و دوباره چونان ققنوسی از میان خاکستر سربرآورده و بدون شک اثر فردوسی در این حوزه بسیار تأثیرگذار بوده است. در «شاهنامه» جرقه احیای آتش درون ایرانیان مبنی بر ملیت و ایرانی بودن زده میشود. ایران یگانه کشوری است که مورد هجوم عرب واقع شد ولی ایرانی ماند و دین اسلام را پذیرفت ولی زبان فارسی از بین نرفت و به برکت «شاهنامه» فردوسی و آثار بزرگان ادب فارسی همچون بیهقی، عطار، مولوی، حافظ، سعدی، نظامی و... گستردهتر و تاثیرگذارتر شد.
«شاهنامه» فردوسی را باید بیشتر بخوانیم و در باب آن بیندیشیم، چون به ما خرد، اخلاق، برادری، ملیت، دین، جوانمردی، نیکی، خداشناسی و بینیازی میآموزد و کمتر کتابی است که یک ایرانی سروده باشد و به تمام جوانب و نیازهای فکری، زیستی و دنیوی و اخروی آن نیندشیده باشد. بیشک «شاهنامه» یکی از این آثار مهم است.
علیاصغر محمدخانی سپس درباره کارنامه شاهنامهپژوهی در یک سال گذشته نیز آماری ارائه کرد و گفت: اگر به کارنامه شاهنامهپژوهی در یک سال گذشته بنگریم و بررسی کنیم میبینیم که در یک سال گذشته ۵۷۷ عنوان کتاب از فردوسی و درباره فردوسی و «شاهنامه» انتشار یافته که حدود ۲۶۸ عنوان چاپ اول است. یک سال گذشته کارنامه فردوسیپژوهی پربرگ و بار است. و مجموع آثاری که با الهام از «شاهنامه» فردوسی، درباره فردوسی و «شاهنامه» منتشر شده، ۶۰۰ هزار شمارگان است. از موضوعاتی که درباره «شاهنامه» و فردوسی در یک سال گذشته بیشتر مورد توجه بوده است میتوان به «عصر فردوسی»، «عناصر کلیدی در داستانهای شاهنامه»، «ضربالمثلها و کنایات»، «فرهنگ واژگان»، «اخلاق در شاهنامه»، «تعلیم و تربیت در شاهنامه»، «صلح و دشمنشناسی»، «جغرافیای جامع شاهنامه فردوسی»، «جادو و جادوگری در شاهنامه فردوسی»، «بخش اساطیری شاهنامه با رویکرد نشانهشناسی فرهنگی»، «زمان و زندگانی فردوسی» و «بازکاوی هویت ملی در شاهنامه و اسطورهشناسی در شاهنامه» اشاره کرد که مورد توجه محققان و مخاطبان بوده است.
محمدخانی در پایان درباره آثار مورد استقبال در حوزه «شاهنامه» و آثار بازنویسیشده برای کودکان نیز بیان کرد: مخاطبان و علاقهمندان در یک سال گذشته به آثار محققان و شاهنامهپژوهانی چون محمدعلی اسلامی ندوشن، جلال خالقی مطلق، سیدمحمد دبیرسیاقی، شاهرخ مسکوب، میرجلالالدین کزازی، سیروس شمیسا، علیرضا شاپور شهبازی، مهدی سیدی، محمدجعفر یاحقی، سجاد آیدنلو، مهری بهفر، فاطمه مدرسی، مهری باقری و منوچهر دانشپژوهان عنایت و توجه کردهاند. در زمینه بازنویسی داستانهای «شاهنامه» برای کودکان و نوجوانان و دیگر مخاطبان به آثار محمدرضا یوسفی، آتوسا صالحی، حسین فتاحی، فارس باقری و بهرام گرگین توجه بیشتری شده و داستانهای «شاهنامه» ۵۰ بار برای کودکان و بزرگسالان بازنویسی شده و انتشار یافته است.
انتهای پیام/*