ائتلاف حزب آبی و سفید به رهبری «بنی گانتز» با «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر و رهبر حزب لیکود رژیم صهیونیستی برای تشکیل کابینه، بحث الحاق کرانه باختری و دره اردن در چارچوب معامله قرن را یکبار دیگر در صدر اخبار بینالمللی قرار داد.
گفته میشود که بخش اصلی طرح بهاصطلاح صلح ترامپ برای غرب آسیا به دلیل شیوع کرونا به تعویق افتاده، اما این بیماری باعث نشد تا صهیونیستها چشم طمع به منضم کردن کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی ندوزند.
نتانیاهو و گانتز قرار است پس از گفتگو با «مایک پمپئو»، وزیر خارجه آمریکا، درباره این طرح توسعهطلبانه گفتگوهای مبسوطی داشته باشند و زمان اجرای آن را پس از کسب رأی مثبت پارلمان رژیم صهیونیستی اعلام کنند.
نتانیاهو پیش از برگزاری دور سوم انتخابات کنست نیز اعلام کرده بود که گروهی از مهندسان آمریکایی و صهیونیست، کار تهیه نقشه اسرائیل پس از الحاق کرانه باختری و دره اردن را آغاز کردهاند.
کرانه باختری، به دلیل موقعیت استراتژیک و دسترسی به دریا، منطقهای است که اشغالگران همواره از این ناحیه احساس خطر میکردند، زیرا احساسات ضد صهیونیستی از نوار غزه به فلسطینیهای ساکن این محدوده منتقلشده و هرلحظه خطر شورش علیه صهیونیستها از این ناحیه وجود دارد.
با انضمام شهرکهای صهیونیست نشین در کرانه باختری، خیال اسرائیل از جانب هرگونه هجمه نظامی از این منطقه راحت میشود ولی این اقدام، نهتنها خاطر آنها را آسوده نمیکند، بلکه حملات بیامان، تنشها و اعتراضات گسترده علیه اشغالگران را افزایش میدهد.
بر اثر اجرای معامله قرن، بسیاری از اعراب ساکن سرزمینهای اشغالی که در حال حاضر، شهروند درجه دو محسوب میشوند، اساساً حق شهروندی خود را از دست داده و 14 شهر و روستای عرب نشینی با جمعیتی بیش از 300 هزار نفر، متأثر از این بهاصطلاح توافق میشوند.
علاوه بر این، یهودیسازی بیتالمقدس شتاب بیشتری میگیرد و حق بازگشت آوارگان فلسطینی کاملاً از بین میرود.
از سوی دیگر، در صورت تصویب الحاق کرانه باختری در کنست، یکسوم کرانه باختری شامل همه شهرکهای صهیونیست نشین به سرزمینهای اشغالی منضم خواهند شد و علاوه بر این، اسرائیل، ۷۲ هزار هکتار از دره اردن را به خاک خود الحاق میکند. در نتیجه، چنانچه دولت غاصب و کودک کش صهیونیستی، برای جدا کردن بخش دیگری از سرزمین فلسطین خیز بردارد، جرقه را در انبار باروت انداخته است.
این در حالی است که فلسطینیها هرساله در سالگرد روز نکبت (سالروز بیرون راندن صدها هزار فلسطینی و تشکیل دولت جعلی اسرائیل در سال ۱۹۴۸)، انزجار عمیق خود را از این رژیم از طریق برگزاری برنامهها و مراسمهای مختلف نشان میدادند.
امسال مراسم روز نکبت تقریباً با روز جهانی قدس همزمان و این مقارنه موجب شده که فلسطینیها و مسلمانان و آزادگان سراسر جهان با انگیزه مضاعفی مراسمهای مربوط به این ایام را برگزار کنند تا افکار عمومی جهان را نسبت به جنایتهای رژیم کودک کش صهیونیستی و همچنین اهمیت دفاع از آرمان فلسطین آگاه سازند.
در واقع، انتشار اخبار و گزارشهای رسانهها درباره احتمال اجرای قریبالوقوع معامله قرن، تمام مسلمانان جهان را در کنار همه فلسطینیها با هر فکر و مرامی که هستند، متحد و آنها را برای مقابله با این توطئه مصممتر نموده است.
نکته دیگر، به وحشت حامیان اسرائیل از همبستگی جهانی علیه صهیونیستها بازمیگردد. تحرک فلسطینیها و هواداران آنها در اقصی نقاط جهان از هماکنون زنگ خطر را برای رژیم صهیونیستی به صدا درآورده است و باعث شده که بسیاری از رسانههای مرتبط و حامی اسرائیل نسبت به کلید خوردن این طرح هشدار دهند.
روزنامه نیویورکتایمز به همین دلیل در گزارشی صهیونیستها را از الحاق کرانه باختری بر حذر داشت و از آنها خواست که حداقل، این اقدام را تأخیر بیندازد.
رژیم صهیونیستی بی اعتنا به آنچه در جریان است، اما برداشت دیگری دارد که میتوان آن را آخرین خطای محاسباتی اسرائیل برشمرد.
از نظر آنها تشکیلات خودگردان فلسطین برای پایان دادن به روابط خود با اسرائیل جدی نیست و برنامهای برای مواجهه با آثار اقتصادی سیاسی و امنیتی آن ندارد.
اختلافات داخلی دولت محمود عباس با حماس، فرصتی برای تحرکات میدانی باقی نمیگذارد و جنبش فتح نیز خاصیت ضد صهیونیستی خود را از دست داده و تابع نظر تشیکلات خودگردان است.
اردن، هر چند بارها در مورد پیامدهای الحاق کرانه باختری بر چشمانداز صلح غرب آسیا هشدار داده و ماههاست که خود را برای رویارویی با یک تغییر ژئوپولتیک آماده کرده اما قادر نیست که خارج از منظومه اعراب منطقه، عکسالعملی نسبت به اجرای معامله قرن داشته باشد.
کشورهای عربی در چرخشی آشکار، از آرمان قدس عقبنشینی کرده و روابط آشکار و پنهانی با تلآویو برقرار کردهاند. آن دسته که مخالف اسرائیل هستند نیز درگیر کرونا و پسلرزههای اقتصادی آن هستند.
مجموع این توهمات، موجب جسارت رژیم صهیونیستی برای الحاق کرانه باختری و در گام بعدی، اجرای معامله قرن شده ولی همانگونه که بیان شد، این برداشت، با واقعیتهای میدانی کاملاً متفاوت است.
فارغ از بحث انتفاضه جدید که همچون سیلی ویرانگر در انتظار اسرائیل است، این رژیم، مثل همیشه، مقاومت را دستکم گرفته و آن را تابعی از تحولات منطقهای و جهانی میداند، حالآنکه رزمندگان جهاد و حماس اسلامی، ساختاری کاملاً مستقل و مقتدر دارند که ویژگی بارز آن، پنهانکاری، غافلگیری و شگفتزده کردن حریف است.
مقاومت تاکنون چند پرده از قدرت شگرف خود را رونمایی کرده و هشدارهای لازم را به اشغالگران داده است.
تاکتیکها و تسلیحاتی که گروههای جهادی در اختیار دارند، به آنها این توان را داده تا عملیاتهای محیرالعقولی را به مرحله اجرا بگذارند که نمونه آن، عملیات «زیکیم» در سال 2014 توسط گردانهای قسام و همچنین، ورود رزمندگان حماس به یک پایگاه نظامی اشغالگران در مرز غزه با اسرائیل بود.
این موارد، جدای از قدرت موشکی و ضربه سخت به پیکر ناکارآمد گنبد آهنین رژیم صهیونیستی است و در میدان نبرد، نقش بسیار تعیینکنندهای دارد.
و بالاخره اینکه رژیم صهیونیستی میتواند مرحله جدیدی از توسعه طلبی را با توهم افزایش گستره سرزمینی خود کلید بزند ولی با پاسخ سخت و بی سابقه مقاومت روبهرو خواهد شد؛ عکسالعملی که اشغالگران را به اغما میبرد و نابودی آنها را رقم خواهد زد.
*تحلیلگر مسائل سیاسی
انتهای پیام/*